
حمله انتحاری خانوادگی

اندونزی هفته گذشته، بعد از بیش از یک دهه شاهد چند حمله تروریستی از سوی گروههای اسلامگرای افراطی بود. این حملات که چندین کشته به جا گذاشت، این کشور را در شوک و حیرت فرو برد. اما چیزی که بعد از آن، اندونزی و همه دنیا را در بهت فرو برد، شرکت تمام اعضای 2خانواده در این حملات بود. این نخستین بار در دنیاست که یک خانواده کامل، یک حمله انتحاری را با تمام فرزندان ریز و درشت خود انجام میدهد.
کمتر از یک هفته بعد از این انفجارها، گاردین خبرنگار خود را در اندونزی سراغ همسایهها و هم محلیهای یکی از این خانوادهها فرستاده است. در کمال تعجب، هیچ کدام از همسایهها هرگز متوجه علایق افراطی همسایه تروریست خود نشده بودند.
حملات هفته گذشته، با 3انفجار در روز یکشنبه که مراسم وعظ 3 کلیسا را مورد هدف قرار داده بود شروع شد. این حملات را پوجی به همراه شوهر و فرزندانش مرتکب شدند. همسایگان این خانواده میگویند پوجی کاملا معمولی و آرام بود و روابط خوبی هم با هممحلهایها داشت. وری تری کوسوما و همسرش، همسایههای خانواده پوجی، او را آخرین بار، درست چند ساعت قبل از اینکه خودش را منفجر کند، در حال خرید سبزی دیدهاند. وری میگوید: «همسرم از او پرسید که میخواهد چه چیزی بپزد و او هم جواب داد چیز خاصی نمیپزم، فقط یک غذای ساده برای بچهها.» کارهایی که پوجی در چند ساعت بعد کرده، واقعا دیوانهکننده است. او به همراه همسرش و چهار فرزند خود 3حمله انتحاری به 3 کلیسا را ترتیب دادند.
دیتا پدر خانواده، بعد از اینکه فاضله، 12ساله و پاملا ریزکیتای 9ساله و همسرش را در مقابل یک کلیسا پیاده کرد، ماشین بمبگذاریشدهاش را به سمت یک کلیسای دیگر هدایت کرد. همزمان، یوسوف و فرمان پسران 16 و 18ساله او، یک موتورسیکلت بمبگذاری شده را به سمت یک کلیسای دیگر هدایت کردند. این حملات که در نیم ساعت انجام شد، 18کشته بهجا گذاشت؛ ازجمله خود مهاجمان. ساکنان مجتمع مسکونی طبقه متوسطنشین ویسمان آسری، همچنان نمیتوانند با واقعیت کنار بیایند. وری میگوید: «من سالها آنها را از نزدیک میشناختم. پوجی پرستار بود اما بهخاطر آنکه با دیدن خون حالش بد میشد و دوست نداشت رنج و درد مردم را ببیند استعفا داد. چطور چنین آدمی میتواند با بچههایش چنین کاری کند؟»
دیتا هم از نظر دیگر همسایگان کاملا معمولی بود. آنها مودب بودند و رفتاری دوستانه داشتند و در فعالیتهای مربوط به محله مشارکت میکردند. همسایهها حتی دیدهاند که ساعاتی قبل از انجام حملات انتحاری، دختر کوچک آنها تاببازی میکرده است. پدر خانواده لباسهای معمولی، تیشرت و شلوار جین میپوشید. یک خیاط در محله قدیمی دیتا میگوید که او بهشدت مومن بود اما افراطی نبود. با این حال یک چیز عجیب درباره او این بود که هرگز هندوها و مسیحیها را به مراسمهایی که برگزار میکرد دعوت نمیکرد.
در یک حمله دیگر یک خانواده 5نفر به پاسگاه پلیس در سورابایا حمله کردند که دختر هشت ساله آنها، از این حمله جان سالم به در برد و زنده ماند. ساعاتی قبل از آن هم، احتمالا اشتباه انسانی باعث شد تا یک بمب در آپارتمان آنتون فبریناتو و همسرش پوسپیتاساری منفجر شود. این خانواده هم قرار بوده یک حمله انتحاری دستهجمعی انجام دهد اما پدر و مادر و دختر 17ساله آنها در این انفجار اشتباهی کشته شدند.
پدیده حملات انتحاری خانوادگی، چیزی است که برای نخستین بار در دنیا مشاهده شده است. پلیس معتقد است همه این خانوادهها اعضای یک گروه اسلامگرای افراطی با نام جیایدی که با داعش در ارتباط است بودهاند و هر هفته، دور هم جمع میشدهاند. حملات انتحاری خانوادگی، هرچند خیلیها را متعجب کرده اما یک کارشناس مسائل تروریسم آن را تحولی طبیعی در حملات تروریستی میداند؛ «شوکهکننده است، بله، چون برای نخستین بار اتفاق میافتد، اما اگر فکرش را بکنید میبینید که ما قبلا بمبگذاران انتحاری زن و همینطور جنگجویان سرباز در سوریه را داشتهایم و حالا همه آنها با هم ترکیب شدهاند.»