• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
چهار شنبه 26 مرداد 1401
کد مطلب : 168770
+
-

بحث علمی آزاد، اما وهن و تمسخر ممنوع

نگاهی به حکم ارتداد، فلسفه و پیشینه تاریخی آن در اسلام

اندیشه فقهی
بحث علمی آزاد، اما وهن و تمسخر ممنوع

حجت‌الاسلام حسن شفیعی - دکترای تاریخ و تمدن

 طی سالیانی چند، به‌دنبال موضوع حکم ارتداد سلمان رشدی که توسط امام خمینی(ره) صادر شد، نظریات مختلفی در عرصه‌های علمی ردوبدل شد که در جای خود قابل‌تامل و بررسی است اما طی چند سال اخیر تعداد معدودی با طرح مباحثی شبه‌علمی به مقابله با اصل حکم و سپس تخطئه اجراکنندگان حکم پرداختند. در این نوشتار سعی شده با ارائه اجمالی مباحثی پیرامون ارتداد و زمینه‌های فقهی و تاریخی آن، به روشن شدن افکار عمومی کمک شود.

چیستی ارتداد
ارتداد عبارت است از خارج شدن مسلمان از شریعت اسلام و گراییدن وی به کفر. (امام خمینی، تحریر‌الوسیله، ج ۲، ص ۳۲۹) براساس نظر فقیهان اسلامی ارتداد 2گونه است: الف) فطری، ب) ملی. مرتد فطری کسی است که یکی از پدر یا مادرش مسلمان باشند و این شخص بعد از بلوغش اظهار اسلام کند و سپس از اسلام خارج شود. مرتد ملی کسی است که پدر و مادرش کافر باشند و این شخص بعد از بلوغش اظهار کفر کند و بعد اسلام بیاورد و سپس از اسلام برگردد و اظهار کفر کند. شخص مرتد اگر مرد باشد، درصورتی که مرتد فطری باشد، اعدام می‌شود اما اگر مرتد ملی باشد 3روز به او فرصت توبه داده می‌شود و اگر توبه نکرد اعدام می‌شود. اگر شخص مرتد زن باشد، چه از نوع فطری و چه از نوع ملی، اعدام نمی‌شود، بلکه زندانی می‌شود تا زمانی که توبه کند. انکار، رد و تمسخر و توهین به دین یا یکی از اصول دین و مقدسات ازجمله اسباب ارتداد در فقه جعفری به شمار می‌رود.

فلسفه مجازات مرتد
در کتاب تفسیر آیات برگزیده اثر علیرضا مستشاری در باب فلسفه حکم ارتداد می‌خوانیم:‌ حکم اعدام مرتد در واقع یک حکم بازدارنده است. اشخاص از ابتدا می‌توانستند مسلمان نشوند؛ ولی بعد ازآنکه مسلمان شدند، دیگر حق برگشت علنی که حکم تبلیغ بر ضد‌دین را دارد، ندارند. فلسفه این حکم بدان‌جا بازمی‌گردد که در صدر اسلام، گروهی نقشه کشیدند که دل تازه‌مسلمان‌ها را نسبت به دین سست کنند؛ نقشه این بود که تک‌تک بیایند و به زبان ایمان بیاورند و چندی بعد از دین اسلام بازگردند تا چنین القاء کنند که اگر اسلام دین خوبی است، چرا گروه‌گروه از آن برمی‌گردند؟ آیه ۷۲ سوره آل‌عمران، این مطلب را بیان می‌کند. خداوند یک قانون محکم و شدید جلوی پایشان گذاشت و این نقشه را نقش بر آب کرد والا اگر کسی مرتد شود و اعلام نکند، حکم اعدام ‌ ندارد. حکم ارتداد، حکم حکومتی حاکم است و او باید تشخیص دهد که آن قضیه، مسخره کردن دین و خالی کردن دل مسلمانان هست یا نه؟
بنابراین حاکم اسلامی همانطور که باید مواظب باشد که گوشت مسموم در جامعه، توزیع نشود، باید مراقب باشد تبلیغاتی که در حد استهزای دین و توطئه برای سست کردن دین مردم است، در جامعه رواج نیابد و درصورت لزوم، شدید‌ترین مجازات‌ها را جاری سازد. جالب این است که در فرهنگ اسلامی و در سابقه تاریخی جوامع اسلامی، مناظرات علمی با منکران خدا و سران ادیان مختلف، با آزادی کامل و استقبال خوب عالمان و حاکمان اسلامی انجام می‌گرفت و این نشان از ظرفیت علمی و فرهنگ غنی اسلام است؛ اما آنچه از آن جلوگیری شده، فعالیت‌های تبلیغاتی و مسموم در میان عموم مردم و سست کردن ایمان مردم عامی و عادی بوده است. درحقیقت بحث آزادی اندیشه و تحقیق نیست بلکه بحث نیروسازی و تضعیف جامعه مسلمانان است.

پیشینه تاریخی ارتداد در اسلام
آیا در سیره پیامبراکرم(ص) و سایر ائمه دستور بر قتل و اعدام فردی مرتد وجود دارد؟ دکتر رسول جعفریان، مورخ نام‌آشنا در کتاب تاریخ اسلام خود می‌نویسد: «رسول خدا [پس از فتح مکه] تنها خون چند زن و مرد مشرک را هدر اعلام کرد و از مسلمانان خواست که هرکجا آنان را دیدند – ولو چسبیده به پرده کعبه بود- بکشند.» (تاریخ اسلام، ج1، ص 626) همچنین در سیره ائمه نیز چنین دستوراتی وجود دارد؛ به‌عنوان نمونه می‌توان به حکم فارس بن حاتم بن ماهویه قزوینی در دوران امامت حضرت امام هادی(ع)  اشاره کرد. در این دوران شخصی از شیعیان و از وکلای امام هادی در منطقه جبال ایران زندگی می‌کرد به نام فارس بن حاتم که پس از مدتی دچار انحراف شد و با تحریق و کذب‌گویی و فتنه‌انگیزی و بدعت‌گذاری، مردم را نسبت به اسلام و تشیع بدبین کرده و آنها را فریب می‎داد و اسباب سستی دین مردم را فراهم می‌کرد. این اخبار به گوش حضرت امام هادی(ع) رسید. حضرت برای دوستان خود پیام فرستاد که شدیدا در برابر فارس بایستند و از او اعلام برائت جسته و وی را لعنت کنند. همچنین امام دستور داد که از فتنه‌گری او جلوگیری کرده و سپس فرمود: خون او هدر است و هرکس او را بکشد من برای او بهشت را ضمانت می‌کنم. در ادامه حضرت امام هادی(ع)  به فردی از دوستان خود به نام ابوجنید پولی داد و فرمود: با این پول اسلحه خریداری کن و آن را به من نشان بده. داستان تفصیل دارد اما درنهایت آنچه نقل شده این است که ابوجنید توانست با ضربه‌ای حکم امام را نسبت به فارس اجرا نماید. (کافی ج1، ص524، ح24) علاوه بر موارد فوق، در روایت دیگری آمده که اسحاق انباری می‌گوید: امام جواد(ع) به من فرمود: این چه کاری است که ابوالسمهری که خدا لعنتش کند، انجام می‌دهد و ما را تکذیب می‌کند؟ او ادعا می‌کند که خودش و ابن‌ابی‌زرقاء برای ما تبلیغ می‌کنند، من شما را شاهد می‌گیرم که من از آنها به‌سوی خدا تبری می‌جویم. آن دو فریبکار و ملعون‌اند.‌ ای اسحاق ما را از شر آنها راحت کن! خدای عزوجل با بردن تو به بهشت به تو آرامش دهد. عرض کردم: فدایت شوم کشتن آنها بر من حلال است؟ فرمود: آن دو فریبکارند و مردم را فریب می‌دهند لذا خون آنها بر مسلمانان حلال است. (علی دعموش عاملی، دایره‌المعارف اطلاعات و امنیت در آثار و متون اسلامی، ص 296)

تفاوت «حکم اعدام» با «دستور بر ترور» چیست‌
برای شناخت این موارد باید هر یک از واژگان را به دقت شناخت تا بار فقهی هرکدام روشن شود. از این‌رو بایستی نگاهی به واژگان انداخت تا دچار خلط در مفاهیم نشویم: 
در تعریف ترور گفته‌اند هرگونه اقدام خشونت‌آمیزی که موجبات ترس میان مردم شود. ترور در واقع 2مولفه مهم دارد: الف) اقدام به ترور غیرقانونی و غیرشرعی است. ب)هدف از ترور در اکثر موارد سیاسی است. امام(ره) در سخنان‌شان پیرامون ترور شهید مطهری می‌فرمایند: «بکشید ما را ملت ما بیدارتر می‌شود. ما از مرگ نمی‌ترسیم. منطق شما ترور است. منطق اسلام ترور را باطل می‌داند.» این سخن یعنی در اسلام ترور با تعریف و مولفه‌های گفته شده وجود ندارد.
در اسلام، اصل بر حرمت قتل نفوس هر یک از انسان‌هاست به‌طور مطلق مگر مواردی که استثناء شده است. خداوند متعال در آیه 33سوره اسراء می‌فرماید: «وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ‌الله إِلَّا بِالْحَقِّ ۗ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیهِ سُلْطَانًا فَلَا یسْرِفْ فِی الْقَتْلِ ۖ إِنَّهُ کانَ مَنْصُورًا.» تعبیر «الا بالحق» در این آیه استثناء کردن چند مورد است که علمای اسلام و فقها مطابق روایات آنها را ذکر کرده‌اند. ازجمله استثنائات، حکم مرتد، ساب النبی، مفسد فی الارض، توطئه علیه اسلام و قصاص نفس است.
با توجه به نکات پیش‌گفته حکم فردی همچون سلمان رشدی که در رمان آیات شیطانی نه در پی بحثی علمی و تحقیقاتی بلکه به‌دنبال‌ تدوین رمانی جهت وهن پیامبر اکرم(ص) و توهین و استهزاء مقدسات مسلمانان پرداخته، اعدام است و نه ترور. قابل ذکر است که در همان ایام حضرت امام خمینی(ره) به انتقادات تند افرادی چون کسروی در کتاب کشف‌الاسرار پاسخ دادند اما حکم ارتداد سلمان رشدی در پی رمان تمسخرآمیز او، از سوی حاکم شرع صادر می‌شود و این یعنی حکم، ناظر بر مجرمیت فرد است، نه آنکه مثل ترور کشتن خائنانه را مدنظر داشته باشد. همچنین حکم اعدام امری مخفی و فریبکارانه نیست بلکه همه می‌دانند که «چه‌کسی» و «چرا» باید کشته شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید