ایمنالظواهری؛ پزشکی که رهبر القاعده شد
با کشتهشدن الظواهری، القاعده مغز متفکر خود را که نقش کلیدی در گسترش حوزه فعالیت این گروه در مناطق مختلف جهان داشت از دست داد
ایمنالظواهری پزشک و جراح مصری که از زمان مرگ اسامه بنلادن، رهبری گروه القاعده را بهدست گرفته بود، صبح یکشنبه ساعت 6:18 زمانی که برای هواخوری به بالکن خانه امن خود در محله شیرپور، در منطقه اعیاننشین کابل، رفته بود مورد اصابت 2موشک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی قرار گرفت و کشته شد. رسانههای غربی گزارش دادهاند، خانهای که در اختیار او قرار گرفته بود متعلق به یکی از دستیاران ارشد سراجالدین حقانی، وزیر کشور دولت طالبان بوده است. در این محله چندین سفارتخانه خارجی نیز قرار دارد.
جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا در سخنرانی تلویزیونی با اعلام خبر کشته شدن رهبر 71ساله القاعده در حمله هواپیمای بدون سرنشین سازمان سیا گفت که مجوز این حمله را خودش صادر کرده و با کشتن الظواهری، عدالت درباره او اجرا شده است. طالبان نیز با تأیید خبر حمله هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی به یک منزل مسکونی در محله شیرپور، این اقدام را محکوم و اعلام کرد که این حمله با هر هدف و بهانهای که انجام شده باشد، خلاف اصول بینالمللی و تخطی از توافقنامه صلح دوحه است.
الظواهری پس از کشته شدن اسامه بنلادن بهدست نیروهای آمریکایی در ابیتآباد پاکستان در سال2011(1390)، رهبری القاعده را بهدست گرفت. تا پیش از آن، الظواهری را «مرد پشت پرده» در القاعده میخواندند. نیویورکر نوشته: «ظواهری و بنلادن، آدمهای بسیار متفاوت بودند. آنها نه دوست، که متحدانی بودند که از مهارتها و منابع یکدیگر برای تقویت گروه القاعده استفاده میکردند. القاعده بدون نیروی محرکه این دو در کنار یکدیگر دوام نمیآورد.»
کودکی و جوانی ایمنالظواهری
«ایمن محمد ربیع الظواهری» یکی از 5فرزند خانواده بود. او در سال 1951میلادی (1330) در شهر المعادی در نزدیکی قاهره بهدنیا آمده بود. پدر او پزشک داروساز و استاد دانشگاه قاهره، و عمویش همچون پدربزرگش امام اعظم دانشگاه اسلامی الازهر بود.
عبدالوهاب پدربزرگ مادری او، استاد دانشگاه قاهره و یکی از پایهگذاران دانشگاه ملک سعود در ریاض و سفیر مصر در عربستان سعودی و چند کشور دیگر بود. همچنین یکی از بستگان مادری ایمنالظواهری در دورهای دبیرکل اتحادیه عرب بود. نیویورکتایمز نوشته: «این خانواده گرچه بهلحاظ عملی در زمره نخبگان قرار میگرفتند اما خانواده ایمن ثروت چندانی نداشتند.» ایمنالظواهری در دوران تحصیل دانشجویی سختکوش و نمونه بود و با رقابتهای ورزشی خشن میانه چندان خوبی نداشت و آن را غیرانسانی میدانست. او خواندن متون اسلامی را از همان کودکی آغاز کرد. در آن زمان تحتتأثیر اندیشههای سیدقطب نظریهپرداز اسلامگرای مصری، قرار گرفت؛ کسی که در مصر بازداشت و شکنجه شده و در نهایت در سال 1966میلادی (1345) اعدام شد.
مرگ سیدقطب، برای الظواهری بسیار سنگین بود. عامل دیگری که ایمنالظواهری جوان را بهشدت برآشفت، شکست تحقیرآمیز کشورهای عربی در جنگ 6 روزه 1967با رژیم صهیونیستی بود. الظواهری تنها 15سال داشت که به تشکیل یک گروه زیرزمینی با هدف سرنگونی دولت سکولار مصر و روی کار آمدن دولت اسلامی کمک کرد. او که در آن زمان دانشجوی پزشکی دانشگاه قاهره بود، عضویت خود را در این گروه زیرزمینی حتی از خانوادهاش هم پنهان کرد. ایمن در سال 1974میلادی (1353) فارغالتحصیل شد و بهمدت 3سال بهعنوان پزشک در ارتش کار کرد. او تخصص خود در زمینه چشمپزشکی را در سال 1978گرفت. او یک سال بعد با عزه نویر، دختری که خانواده معرفی کرده بود، ازدواج کرد. گفته شده که در مراسم ازدواج به درخواست عروس خبری از موسیقی، عکسبرداری یا فیلمبرداری نبود. حاصل این ازدواج، 4دختر و یک پسر بود. در جریان حمله آمریکا به افغانستان در سال 2001میلادی (1380)، همسر الظواهری به همراه حداقل یکی از فرزندانش در بمبارانی کشته شدند.
دیدار سرنوشتساز با اسامه
الظواهری در سال 1980 (1359) در کلینیکی در قاهره مشغول طبابت بود که فرصت را برای رفتن به پاکستان مغتنم شمرد، او میخواست با پیوستن به هلال احمر، مجاهدان افغانستانی که در جنگ با اشغالگران شوروی زخمی شده بودند را درمان کند. او در این سفر به افغانستان هم رفت و متوجه شد که این کشور محل مناسبی برای آغاز فعالیتهای نظامی است.
به نوشته نیویورک تایمز، ایمنالظواهری پس از بازگشت به مصر در سال 1981میلادی (1360)، جزو کسانی بود که به اتهام مشارکت در قتل انور سادات، رئیسجمهور وقت مصر بازداشت شد. همان موقع بود که او سیلی رئیس پلیس را با سیلی پاسخ داد. الظواهری بهخاطر حمل غیرقانونی سلاح محکوم شد و روند دادگاهش حدود 3سال به طول انجامید. ایمنالظواهری در این مدت بارها شکنجه شد و سرانجام لب به اعتراف گشود و محل اختفای یکی از همدستانش را لو داد. بعدها الزیات، یکی از وکلای فعالان اسلامگرای مصری، به نشریه نیویورکر گفت که الظواهری بهدلیل احساس گناهی که از این خیانت داشت، پس از آزادی مصر را ترک کرد.
الظواهری ابتدا به عربستان و سپس در سال1986 به پیشاور پاکستان رفت؛ جایی که بنلادن گاهی در بیمارستانی که ایمنالظواهری در آن به طبابت مشغول بود سخنرانی میکرد. الظواهری، پزشک شخصی بنلادن شد و برای حمایت از او یک تیم حفاظتی تشکیل داد. او وارد حلقه نزدیکان بنلادن شد و درباره روشهای ضربه زدن به قدرتهای غربی و دولتهای منطقهای حامی آنان نظرات مشورتی میداد. بنلادن با حمایت عربستان، سازمان اطلاعات ارتش پاکستان و سازمان سیا در افغانستان در کنار مجاهدین افغان، با نیروهای ارتش شوروی مبارزه میکرد. الزیات به نیویورکر میگوید: «وقتی ایمنالظواهری بنلادن را ملاقات کرد، انقلابی درون او اتفاق افتاد.» جزئیات همکاری آنها روشن بود: ایمنالظواهری بهعنوان فردی تحصیلکرده مدیریت سیاسی القاعده را بهدست میگرفت و بنلادن نیز پول و اعتبار لازم برای اقدامات گروه را فراهم میکرد. الزیات که مدتی را نیز به همراه الظواهری در زندانی در مصر بوده، میگوید که سهم ایمنالظواهری در حمله به آمریکا بیشتر از بنلادن بوده است؛ نظری که دیگر ناظران سیاسی نیز آن را تأیید میکنند. او در سال2008 میلادی در واکنش به پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا گفته بود: «آگاه باشید که سگها در افغانستان فهمیدهاند که گوشت تازه سربازان شما خوشمزه است؛ پس هزاران هزاران نفر از آنها را به افغانستان بفرستید.»
الظواهری، مغز متفکر القاعده
پس از خروج شوروی از افغانستان، نیروهای عرب هم که در کنار مجاهدین با آنها مبارزه میکردند، افغانستان را ترک کردند. در این زمان، سودان از اسامه بنلادن برای سفر به این کشور دعوت کرد. اسامه بنلادن و ایمنالظواهری در سودان با خرید زمینهای کشاورزی، آنها را به پایگاههای آموزش نظامی تبدیل کردند. آنها در یمن نیز اردوگاههایی دایر کردند. در این زمان، ایمنالظواهری چندین حمله تروریستی را سازماندهی کرد، ازجمله ترور ناموفق نخستوزیر مصر. در جریان بمبگذاری برای کشتن نخستوزیر مصر، هدف اصلی از حمله جان سالم به در برد اما یک تن کشته و 12نفر مجروح شدند. او در سال 1995یک بمبگذاری انتحاری در سفارت مصر در پاکستان را ترتیب داد. پس از این حمله دولت سودان گروه القاعده را از این کشور اخراج کرد و آنان به افغانستان بازگشتند. نشریه والاستریت ژورنال نوشته که الظواهری در سال 1996تلاش کرد تا بهطور غیرقانونی به جمهوری چچن سفر کند که در مرز بازداشت میشود، اما از آنجایی که روسها متوجه هویت واقعی ایمنالظواهری نمیشوند پس از مدتی او را آزاد میکنند.
بسیاری ایمنالظواهری را مغز متفکر حملات 11سپتامبر میدانند. گرچه برخی ناظران بر این باورند که ایمنالظواهری کاریزمای بنلادن را نداشت اما او در گسترش القاعده نقش بسیار مؤثری داشت. در دوره رهبری او القاعده از گروهی با 400عضو به گروهی با 40هزار نیرو تبدیل شد. ایمنالظواهری همچنین در تبدیل شدن القاعده از یک گروه متمرکز، به گروهی چندشاخه نقش پررنگی داشت و شخصا شبکهای از شاخههای متعدد این گروه در عراق، عربستان سعودی، شمال آفریقا، سومالی و یمن را رهبری میکرد. او در پیامی پس از کشته شدن بنلادن با تأکید بر ادامه دادن راه او گفته بود: «بنلادن در طول حیاتش آمریکا را وحشت زده کرد و پس از مرگش هم این کار را خواهد کرد.»
مکث
تقویت القاعده در سایه قدرتگیری طالبان
کشته شدن رهبر القاعده در قلب کابل، نگرانیهای جامعه جهانی را نسبت به افزایش فعالیتهای این گروه تروریستی در سایه قدرت گرفتن طالبان در افغانستان تشدید کرده است. همین ماه گذشته بود که سازمان ملل گزارش داد القاعده با به قدرت رسیدن طالبان آزادی عمل بیشتری در افغانستان پیدا کرده است. فرانس24نوشته: «در گزارش سازمان ملل آمده بود که ایمنالظواهری اخیرا راحتتر با متحدان نزدیک خود در دولت طالبان ارتباط برقرار میکند. الظواهری احتمالا در کوتاهمدت به حملات تروریستی دست نخواهد زد تا موجبات شرمساری رهبران جدید افغانستان را در جامعه جهانی فراهم نکند، اما با به قدرت رسیدن طالبان اکنون زمینه مساعد برای بازگشت حملات تروریستی القاعده در آینده فراهم شده است.»