200سال از نخستین عمل اهدای خون در جهان میگذرد؛ رخدادی مهم در علم پزشکی که برای نجات جان یک زن سر زایمان و توسط پزشکی انگلیسی انجام شد. البته همه نیازمندان به دریافت خون به همین راحتیها و بلافاصله بعد از این تاریخ به این مایع حیاتی نرسیدند و زمان زیادی گذشت تا فرهنگ اهدای خون در جوامع مختلف جا بیفتد. شواهد تاریخی خبر از انجام اهدای خون در دهه 20در ایران میدهند؛ اتفاقی که به ندرت رخ میداد و بهصورت کاملا پراکنده، توسط پزشکان خارجی انجام میشد. ارتش و جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران (هلال احمر امروزی) از نخستین مراکزی هستند که انتقال خون در ایران را انجام میدادند. بیمارستان ۵۰۰ تختخوابی سابق، تحت نظارت این جمعیت نخستین مرکز درمانی بوده که رسماً صاحب بانک خون شد. این بانک خون بعدها به عنوان نخستین مرکز انتقال خون شناخته شد.
با افزایش بیماران و تنوع بیماریها نیاز به مشتقات خون ضرورت پیدا کرد و با همکاری دانشگاه تهران و انستیتو پاستور مرکزی برای تهیه مشتقاتی از قبیل آلبومین تاسیس شد. پس از این بهتدریج تهیه فرآوردههای خون در بیمارستانها آغاز شد. افزایش جمعیت و نیاز به تشکیل و ساماندهی بانک خون در ایران، باعث شکلگیری سازمان انتقال خون در سال 1353شد.
البته این راه اینقدرها هم ساده و آرام طی نشده بود؛ در فاصله دهه 20 تا دهه 40در ایران عدهای به دلالی خون مورد نیاز بیماران میپرداختند و خون را از فرد اهداکننده در ازای مبلغی اندک میخریدند و به قیمت گزاف به خانواده بیماران میفروختند.
«فریدون علا»، بنیانگذار سازمان انتقال خون ایران در خاطراتش مینویسد: «وضعیت انتقال خون در بیمارستان ۵۰۰ تختخوابی آن زمان بسیار نارسا و خطرناک بود. در ورودی بیمارستان بخش انتقال خون بیمارستانی قرار داشت و هر روز صبح صحنه ناگوار خونگیری از خون فروشان را میدیدم. خون فروشان عمدتا افرادی رنجور و رنگ پریده بودند که از شهر و روستاها به تهران میآمدند. این افراد محتاج پول و درآمدی ناچیز بودند. واسطههایی سودجو این افراد را بسیج میکردند و از هریک از آنها ۲۵۰ میلی لیتر خون میگرفتند و پول کمی به آنها میرسید.» مشاهده همین صحنهها عزم او را برای دایر کردن سازمان انتقال خون کشور جزم کرد.
مؤسس سازمان انتقال خون ایران در مصاحبهای گفته بود: «راهاندازی یک فرایند داوطلبانه در ایران آن روزها با طرز فکری که ما پول داریم و هرچه بخواهیم را از دیگر کشورها میخریم کاری بسیار دشوار بود. پیشزمینه تاسیس سازمان انتقال خون اجرای یک برنامه وسیع تبلیغاتی، مستمر و منظم بود. برای جلب اهداکنندگان داوطلب و سالم خون چیزی که مورد احتیاج بود یک برنامه جامع و مداوم فرهنگی بود و بهطور خلاصه یک انقلاب اجتماعی باید رخ میداد و از اینرو شعار «از مردم به مردم» انتخاب و منتشر شد.»
هماکنون ایران یکی از 100کشوری است که فرایند انتقال خون در آن بهصورت داوطلبانه انجام میشود. «مجید مسلمی» معاون اهداکنندگان انتقال خون استان تهران میگوید: «بررسی روند اهدای خون در ایران در سالهای گذشته باعث شده تا به تقویمی برای اهدای خون برسیم؛ برای مثال در ایام خاص و مناسبتهای مذهبی، میزان مشارکت در اهدای خون بیشتر از هر زمان دیگری است. از طرفی در پیکهای کرونا، یا با گسترش گرما، تمایل به اهدای خون در بین داوطلبان کمتر میشود. با این حال سعی میکنیم از طریق فراخوان در رسانهها، یا ارسال پیامک برای داوطلبان اهدای خون، وضعیت پایداری در بانک ذخیره خونی ایجاد کنیم.»
او درباره گسترش فرهنگ اهدای خون و همچنین گسترش مراکز اهدای خون در تهران میگوید: «هماکنون با همراهی شهرداریها، فرهنگسازی خوبی در زمینه اهدای خون انجام میدهیم. طرح محلهمحور «شبهای اهدای خون» این فرصت را فراهم کرده که واحدهای سیار ما هر شب در یک محله مستقر شوند و مردم را به اهدای خون دعوت کنند.»
افتتاح مراکز دریافت خون هم از دیگر قدمهایی است که در این زمینه برداشته شده. مسلمی میگوید: «امسال 2 واحد انتقال خون به جمع مراکز ما در تهران اضافه شده است؛ یکی در چیذر و دیگری در محله ابوذر. مرکز نارمک هم بعدازظهرها فعال شده و همچنین در تلاشیم تا یک ماه دیگر در پردیس یک مرکز دیگر را فعال کنیم.»
او همچنین در آستانه روز ملی اهدای خون، از وضعیت قابلقبول ذخیره خونی در تهران خبر داده و میگوید:«تهران هماکنون در وضعیت قابلقبولی است، اما بهدلیل قرار داشتن در پیک کرونا و همچنین گرمای هوا، پیشبینی میکنیم که این ذخیره رو به کاهش بگذارد. البته با سیاستهای مختلف ازجمله نوبتدهی برنامهریزی شده به داوطلبان، این ذخایر را تقویت میکنیم.»
هماکنون خون و فرآوردههای خونی در ایران تنها از طریق اهداکنندگان داوطلب داخلی تامین میشود و بهگفته مسلمی، واردات و صادرات خون و فرآوردههای خونی نداریم.
از مردم برای مردم
نگاهی به تشکیل سازمان انتقال خون در ایران
در همینه زمینه :