
بار کج ناتوی عربی
تشکیل ائتلافهای نظامی در منطقه غرب آسیا، از حد شعار بر زبان رهبران سیاسی فراتر نرفته است

در آستانه سفر جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، به منطقه غرب آسیا، تحرکات رهبران سیاسی منطقه نیز شدت گرفته است. کمتر از 10روز پس از آنکه خبرگزاری دولتی عربستان «واس» به نقل از دیوان پادشاهی این کشور اعلام کرد که رئیسجمهور آمریکا در نیمه جولای (۲۴تیرماه) به ریاض سفر میکند، عبدالله دوم، پادشاه اردن، در گفتوگو با شبکه تلویزیونی CNBC آمریکا، از علاقه کشورش به ایجاد اتحادی نظامی مشابه پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) خبر داد و گفت: «از شکلگیری پیمان نظامی در خاورمیانه حمایت میکند.»
اولین بار نیست که موضوع شکلگیری یک سازوکار نظامی مشابه ناتو میان کشورهای عربی مطرح میشود، اما مطرح شدن این پیشنهاد در آستانه سفر رئیسجمهور آمریکا به منطقه، نشان از آن است که رهبران عربی حساب زیادی روی این سفر باز کردهاند. حتی از چند هفته قبل و پیش از اظهارات پادشاه اردن، منابع رسمی و غیررسمی دیگری نیز بحث تشکیل یک ائتلاف نظامی مشترک در غرب آسیا را پیش کشیده بودند. در تل آویو، بنی گانتز، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، درخواست مشابهی را برای تشکیل ائتلاف نظامی مشترک منطقهای مطرح کرده بود. البته صهیونیستها چاشنی تقابل با تهران را نیز به ائتلاف نظامی موردنظر خود افزوده و از آمریکا خواسته بودند تا رهبری این ائتلاف را برعهده گیرد.
طرحی در حد شعار
درخواست برای تشکیل ائتلاف نظامی مشترک در منطقه پیشینه دیرینه دارد. در دهههای گذشته کشورهای جنوب غرب آسیا بارها تلاش کردند تا در قالب ائتلافهای فراگیر زمینههای همکاری و تعامل منطقهای را فراهم و از این طریق با تهدیدهای مشترک مقابله کنند؛ ائتلافهایی مثل ناتوی اسلامی که با هدف مقابله با نفوذ اندیشههای مارکسیسم در منطقه از دهه1970 به بعد بارها عنوان شد، اما هیچگاه شکل نگرفت و یا شورای همکاری خلیجفارس که با هدف تأمین دسته جمعی امنیت خلیجفارس با حضور 6کشور عربی تاسیس شد اما تا همین 2سال پیش برخی از اعضای آن برخی دیگر را به دلیل اختلاف، تحریم سیاسی و اقتصادی میکردند. در واقع تاکنون هیچکدام از ائتلافهای نظامی پیشنهادی در منطقه نتوانسته آنگونه که باید در مسیر اهداف از پیش تعیین شده خود حرکت کند و در بهترین حالت، در قالب یک منشور روی کاغذ ماندهاند.
از حدود یک دهه پیش نیز تشکیل ناتوی عربی بهصورت جدیتری از سوی عربستان پیشنهاد شد و حتی در سال2015 وقتی عربستان تصمیم حمله به یمن گرفت، تلاش کرد تا ائتلاف نظامی مورد نظر خود در تجاوز علیه یمن را مقدمهای برای شکلگیری یک ائتلاف نظامی دائمی و مقدمهای برای یک نیروی نظامی منطقهای نشان دهد. اما این ائتلاف نظامی هم در همان ابتدای کار با پاسخ منفی برخی کشورهای عربی همچون کویت و عمان روبهرو شد و حتی در ادامه کار، میان نیروهای سعودی و اماراتی در یمن آنچنان اختلافات اوج گرفت که در مقاطع متعددی شبه نظامیان مورد حمایت 2 کشور وارد درگیری نظامی شدند و البته این درگیریها همچنان ادامه دارد.
عوامل بنبست در ائتلافهای نظامی غرب آسیا
بنبست در تشکیل ائتلافهای نظامی منطقهای در غرب آسیا تحتتأثیر عوامل متعددی بوده است که همین عوامل احتمالا بزرگترین مانع به نتیجه رسیدن پیشنهاد کنونی پادشاه اردن درباره تشکیل یک ائتلاف شبیه ناتو است.
غرب و جنوب غرب آسیا پس از 74سال هنوز با بحران پیچیده و وضعیت نامعلوم فلسطین روبهروست و هنوز هیچ رویه هماهنگ و حتی مشابهی درباره وضعیت فلسطین در میان نزدیکترین کشورهای عربی منطقه وجود ندارد. عربستان و بحرین بهعنوان دو کشور متحد بر سر تعیین وضعیت فلسطین و به رسمیت شناختن یا نشناختن
تل آویو دارای اختلاف نظر هستند. سعودیها با اماراتیها بر سر نتیجه جنگ در یمن نیز تا سر حد تقابل نظامی با هم پیش رفته و ریاض بهشدت نسبت به گسترش نفوذ ابوظبی در جنوب یمن نگران است. در موضوع سوریه، هرکسی راه خود را میرود و امارات در دمشق سفارتخانه گشوده اما ریاض هنوز برنامه دیگری در قبال دولت بشار اسد دارد. در موضوع ایران، برخی کشورهای عربی مانند قطر و عمان از ایران بهعنوان کشور دوست و نزدیک یاد میکنند و برخی دیگر همچون بحرین و عربستان مواضع خصمانهای علیه تهران در پیش گرفتهاند. براین اساس در منطقه غرب آسیا هیچ رویه واحد و هماهنگی و حداقل مشابهی در موضوعات سیاسی منطقه میان کشورهای عربی دیده نمیشود و هرکدام از کشورها ساز خود را میزنند. اگر مهمترین عامل تشکیل یک ائتلاف نظامی را وجود یک تهدید مشترک بدانیم، درک بسیار متفاوتی از نوع تهدید میان کشورهای عربی و غیرعربی منطقه وجود دارد و همین عامل باعث شده تا هیچگاه کشورهای منطقه نتوانند بر سر تشکیل یک ائتلاف نظامی مشترک به نتیجه دست یابند.
عوامل دیگری نیز همچون اختلاف سطح درآمدهای اقتصادی و منابع پایدار کشورهای منطقه، پرونده باز اختلافات مرزی و نوع متفاوت حاکمیتهای سیاسی شرایط بسیار متفاوتی میان کشورهای منطقه ایجاد کرده و سطح پرشکاف این نوع اختلافات مهمترین عواملی است که شکلگیری یک ائتلاف نظامی مشترک در منطقه را پس از چند دهه تنها تا سرحد شعار پیش برده نه بیشتر.