لوران بینه
حکمتانه
به گمانم هر انسانی که زندگی تنها ردیفی از مصایب و بدبختیهای بیپایان برایش به یادگار گذاشته میبایست لااقل یکبار لحظهای را، به غلط یا درست، همچون نقطه اوج حیات و موجودیت خود تجربه کرده باشد و گمان میکنم که برای هایدریش، که زندگی برایش بسیار سخاوتمند و گشادهدست ظاهر شده بود، این لحظه فرارسیده؛ لحظهای با یکی از این حوادث دلچسب که ما خاماندیشانه سرنوشت خود را با آن بنا میکنیم. این لحظه روز پیش از سوءقصد فرامیرسد. هایدریش مغز هیملر است، لوران بینه، ترجمه سیامند زندی
در همینه زمینه :