فاجعه سقفهای وافل در متروپل
دکتر فریبرز ناطقیالهی در گفتوگو با همشهری میگوید استفاده غیرعلمی از سقفهای وافل و همچنین قلوهکن شدن اتصالات و صفحات باعث فروریختن برجهای دوقلوی آبادان شده است
عمادالدین قاسمیپناه - روزنامهنگار
آواربرداری ساختمان متروپل یا همان برجهای دوقلوی متروپل آبادان همچنان ادامه دارد و روزی نیست که خبر و تصویری بار دیگر تلخی این فاجعه را که بر اثر شکست سازه رخ داده تازه نکند. هنوز حرف و حدیثهای زیادی درباره علتهای اصلی فروریختن این ساختمان مطرح است. اما از لحاظ علم سازه چه خطاهای نابخشودنی در ساخت این ساختمان رخ داده که اکنون خانوادهها را داغدار کرده است. دکتر فریبرز ناطقی الهی استاد نمونه کشور در مهندسی سازه، زلزله و مدیریت بحران در گفتوگو با همشهری انگشت اتهام را بهسوی سقفهای وافل میگیرد. بهگفته این استاد دانشگاه نکته قابل توجه در برج متروپل آبادان استفاده بدون ضابطه از سقفهای وافل است که بهگفته ناطقی الهی در کشور بهصورت بیضابطه رایج شده است. سقف وافل، نوعی سقف بتنی مشبک است.
استفاده بدون مطالعه
فریبرز ناطقی الهی که دکترای مهندسی سازه از دانشگاه کلمبیای آمریکا دارد در پاسخ به این پرسش همشهری درباره سقفهای وافل که بهگفته او باعث بروز حوادثی چون برج متروپل آبادان میشوند میگوید: فراگیر شدن سیستمهای وارداتی در کشور و بیتوجهی به مسائل فنی و تحقیقات لازم محلی درباره آنها در کمال تأسف به نوعی مد شده است.
ناطقی الهی یکی از این موارد را سقفهای وافل میداند که دالهای بتنی هستند. بهگفته او «متأسفانه طی 10سال گذشته این سقفها بدون هیچ مطالعهای درباره آنها، در کشور رواج بسیاری پیدا کرده است.» این استاد دانشگاه که طی 5سال گذشته مطالعات وسیعی درباره این سقفها انجام داده درباره محدودیت استفاده از این سقفها میگوید: «بهعنوان مثال، من برای ساختمانهای بیشتر از 40متر هرگز مجوز چنین طراحی را به همکارانم نمیدهم. برای اینکه وقتی ارتفاع ساختمان زیاد باشد برشهایی که در کفها یا سقفها میافتد، از حد لازم بیشتر میشود و مشکلاتی را ایجاد میکند.»
او میگوید: «مدارک بسیاری در دنیا وجود دارد که نشان میدهد، سقفهای وافل دارای کیفیت لازم برای باربری در سازههای بلند و ساختمانهایی که دهانههای خاصی دارند، نیستند. در ساختمان متروپل آبادان هم این موضوع به وضوح قابل مشاهده بود.»
تبلیغات و سود بیشتر
ناطقی الهی همچنین به تبلیغاتی که برای اینگونه سقفها باعنوان «نیاز کمتر به ستون» انجام میشود، اشاره میکند و میگوید: «این حرف درست است، چون دهانههای بزرگ را میتوانند پوشش دهند. اما این مسئله که دهانه بزرگ شود، ستونهای کمتری استفاده شود و نامعینی سیستم سازهای کم شود، باعث میشود که سازه در نخستین ضربه دچار مشکل شود.» ناطقی الهی با تأسف از اینکه اینگونه ساختمانها در کشور و بهویژه در تهران بسیار رایج شده، میگوید: «هنوز زلزلهای رخ نداده، اما درصورت وقوع زلزله اینگونه ساختمانها به هیچ وجه در برابر زلزله پایداری نخواهند داشت.»
پیچش ویرانگر
استاد پژوهشکده مهندسی سازه یکی دیگر از مشکلاتی که میتواند این وضعیت را تشدید کند اینگونه توضیح میدهد: «سقفهای وافل در زمان باربری در تیرها بهطور ناخواسته پیچش ایجاد میکنند. این تیرها درنهایت پیچش را به ستونها و اتصالات انتقال میدهند و هم اتصالات و هم ستونها دچار مشکل میشوند. نتیجه این اتفاق این است که پایداری ساختمان از بین میرود و درنهایت ساختمان فرو میریزد.» ناطقی الهی در عین حال معتقد است مشکلی در استفاده از این نوع سقفها با رعایت ضوابط و مسائل فنی در محدودههای تعریف شده نیست، اما استفاده بیضابطه و بدون مستندات و بدون تحلیلهای سازهای لازم باعث شد که نخستین سانحه ناشی از این موضوع را ببینیم.
او به بد عمل کردن نمونهای از این سقفها در زلزله مکزیک که نسخه پیشین این سقفها بود و پس از آن اصلاحاتی روی وافلها انجام شد، اشاره میکند و میگوید: «مطمئنم که در سوانح بعدی و زلزلههای احتمالی آتی، شاهد اثرات بد و نامطلوبی روی این ساختمانها خواهیم بود.»
مکث
آنچه عکسهای متروپل نشان میدهند
بنیانگذار مقاومسازی و مدیریت بحران در کشور درباره اطلاعاتی که عکسهای منتشر شده از ساختمان متروپل در اختیار متخصصان قرار میدهد، میگوید: «همه تصاویر منتشرشده نشان میدهد که سازه فولادی، سازهای نبوده که باربری لازم را کفایت کند. همانگونه که در عکسها مشخص است، همه المانهای فلزی از هم گسیخته و سقوط کرده است.» ناطقی الهی با اشاره به اینکه بخشی از این عکسها «محل اتصالات» را نشان میدهد، میگوید: «این تصاویر نشان میدهد اتصالات و صفحات ساختمان متروپل بهخاطر جوش نامطلوب و ناکافی قلوهکن شده است. محل اتصالات یعنی جایی که صفحههایی جوش میشود تا تیر و ستون به هم وصل شوند. اصطلاح قلوه کن کردن که برای این اتفاق بهکار رفته یعنی جوشها به قدری ضعیف بوده که وقتی سنگینی و بار به آن نقطه رسیده، تمام صفحه را با جوشها از ستون کنده است. این به این معنی است که اصلا جوشها کفایت لازم را نداشته و به همین دلیل، هم صفحهها و هم اتصالات از هم گسیخته شده است. »او همچنین به تصاویر دیگری اشاره میکند که نشان میدهد «تیرها از هم جدا، ستونها از هم جدا و المانهای فلزی روی زمین پراکنده شده اند».