تقویم/ سالمرگ /مردی که توپ به دستش میچسبید
ناصر حجازی سال ۱۳۲۸ در تهران و در خیابان آریانا (مالک اشتر) متولد شد. بسکتبال بازی میکرد و علاقهای به فوتبال نداشت. داستان ورودش به دروازه 5/7متری اما کاملاً اتفاقی بود. تمام ماجرا از مسابقات آموزشگاههای تهران شروع شد. رفته بود بازی همشاگردیهایش را ببیند که گلر تیم مدرسه مصدوم شد. مربی تیم چشمش خیره ماند به او. آقا معلم میدانست آن دانشآموز خوشقدوبالا به خاطر تبحرش در بسکتبال، میداند توپ چطور باید به دستش بچسبد. مربی تیم صدایش زد و گفت «ناصر برو تو دروازه».به خاطر حرف مربی بود که ناصر بهاجبار رفت و در چهارچوب دروازه ایستاد. یکتنه بازی را برای تیم مدرسه برد و آنقدر درخشید که خودش بعد از بازی فهمید اشتباهی بسکتبال را انتخاب کرده بوده. تیم فوتبال نادر در دسته دوم باشگاههای تهران اولین باشگاه حجازی بود و از همان تیم به تیم ملی جوانان و تیم ملی بزرگسالان رسید. سرانجام در ۲۰سالگی پیراهن آبی تیم محبوبش را پوشید و این آغاز ماجرای ناصر حجازی بود. حجازی جوان همراه آبی پوشان پایتخت و تیم ملی جامها و افتخارات را، یکی پس از دیگری، به ویترین زندگی ورزشیاش اضافه کرد و شد یکی از همان نسلی از فوتبال ایران که نخستین جام جهانی فوتبال را تجربه کرد.
اولین دوره مربیگری ناصر حجازی به سال ۱۳۶۱ برمی گردد که به عنوان بازیکن مربی فعالیت میکرد و استقلال را نایب قهرمان آن سال کرد. او در دوران سرمربیگری موفق شد استقلال را به مقام نایب قهرمانی در لیگ تهران و باشگاههای آسیا و قهرمانی در لیگ آزادگان برساند.
اما همیشه انتهای قصه تلخ است. اسطوره فوتبال ایران در حالی که سخت درگیر سرطان بود، برای آخرین بار به ورزشگاه رفت تا دیدار تیم محبوبش را تماشا کند، اما در حین تماشای بازی بیهوش شد و به کما رفت و در نهایت، روز دوم خرداد ۱۳۹۰ درگذشت.