ایوان تورگنیف
عشق! همهچیزش مرموز است: از بهوجودآمدن و بسط یافتنش گرفته تا از بینرفتنش. یا بهوضوح مثل یک بامداد نشاطانگیز ناگهان تجلی میکند، یا مدتی مثل آتش زیرخاکستر سوسو میزند و همین که همهچیز تمام شد تازه راه خودش را در روح آدمی باز میکند؛ گاهی مثل ماری در قلب آدمی میخزد و گاهی دفعتاً آن را رها میکند و بیرون میرود... بله، بله، این مسئله، مسئله مهمی است. در روزگار ما کیست که عاشق شود و کیست که یارای عاشقی داشته باشد؟
رودین
در همینه زمینه :
بوک مارک