از دو که حرف میزنیم
متولد میشوم تا بدوم
جواد نصرتی
تک تک دوندهها به خوبی میدانند که چرا دونده شدهاند. روایتهای زیادی داریم که دویدن برای انسان خوب است و هزاران هزار مرجع علمی که میگویند دویدن برای بدن مفید است. هر کدام از ما دوندهها، بالاخره تحتتأثیر یک دوست و آشنا و شخصیت الهامبخشی قرار گرفتهایم و دویدن را شروع کردهایم و یا هر دلیل دیگری. ما به خوبی میدانیم که چرا دویدن را شروع کردهایم، چیزی که شاید نمیدانیم این است که ما اصلا برای دویدن، آن هم در مسافتهای بسیار طولانی، ساخته شدهایم.
دویدن، ورزش سادهای است، در شروع البته. شما تصمیم میگیرد که بدوید و به همین راحتی، شروع به دویدن میکنید. دویدن تجهیزات خاصی نمیخواهد، لازم نیست سطح مشخصی از مهارت را داشته باشید و بدون هیچ پیشزمینهای، میتوانید بدوید. کافی است از گونه انسان باشید که طبیعتا هستید و تن سالم و اراده و انگیزه برای دویدن داشته باشید. همینها برای دویدن کافی است.
رابطه گونه انسان با دویدن، بسیار ویژه و منحصربهفرد است. در دوی سـرعـت، سریعترین انسانها هم به گـرد پای حـیـوانـاتـی مثل یوزپلنگ نـمیرســنـد و تقریبا بیشتر حیوانات چهارپا، از ما سریعتر هستند. اما در دویدن، ما قهرمان بلامنازع المپیک مخلوقات خدا در زمین هستیم. ما، میتوانیم ساعتها و ساعتها، چهبسا روزها و روزها بدویم.
اینکه چرا ما چنین توانایی عجیبی در دویدن داریم، به ساختار بدنی ما ربط دارد. ما راستقامت هستیم، کف پایمان قوس دارد، تاندون قوزک پا داریم و پشت گردنمان یک رباط وجود دارد که حین دویدن سر ما را صاف نگهمیدارد تا بتوانیم به جلو نگاه کنیم. اینها، در واقع زرادخانه مرگباری هستند که اجداد بسیار دور ما با استفاده از آنها جان سالم به در بردند. انسانهای شکارچی، نمیتوانستند پابهپای غزالهای آفریقایی بدوند، اما نمیتوانستند آنها را زخمی کنند و چند ساعت و حتی چند روز، ردشان را بگیرند و بالاخره وقتی که حیوان از پا افتاد، شکار را تمام کنند.
ما دیگر برای تأمین غذا دنبال غزال و آهو نمیدویم، اما همان زرادخانه را داریم. پس یک چیزی در ما وجود دارد که ما را مناسب دویدن طولانی میکند. مهم نیست چطور به دویدن علاقهمند میشویم اما وقتی که میشویم، بهخاطر داشتن این ویژگیهای خدادادی، میتوانیم بهراحتی بدویم. دوندههای استقامت، قویترین ذهن را در میان انسانها دارند و از محدودیتهایی گذشتهاند که انسانها، هرگز گمان نمیکردند به آنها برسند. یک ذهن قوی، به اندازه یک بدن آماده در دویدن لازم است. برای شروع دویدن، شاید بدن آمادهای نداشته باشیم، که هیچ ایرادی ندارد، اما باید ذهن آمادهای داشته باشیم. زرادخانه زیستی بدنمان، وقتی به کارمان میآید که ذهن قدرتمندمان، بالاخره ما را از مبل جلوی تلویزیون بلند کند و به خیابانها و پارکها و دشتها و هر جای دیگری که میتوان در آن دوید ببرد. ما ذاتا دوندهایم، فقط کافی است بدویم.