میثم قاسمی

«معاون شهرسازی شهردار تهران با بیان اینکه ۴۳درصد تهرانیها مستأجرند، گفت: براساس مطالعات، ۴۲درصد مردم در کشور زیرخط فقر مسکن هستند که این رقم در استان تهران ۸۰ درصد است.» این آمارهایی است که در جلسه شورای شهر تهران اعلام شده و در روزهای اخیر سروصدای زیادی هم بهپا کرده است. ایشان در همان جلسه آمارهای دیگری هم دادهاند که لابد تا حالا خوانده یا شنیدهاید و دیگر آنها را تکرار نمیکنم. این روزها وقتی آدمهای مختلف دور هم جمع میشوند، زمان زیادی نمیکشد که صحبتها به تورم برسد و خیلی سریع به سمت قیمت مسکن و اجارهبها راه پیدا میکند. تهیه مسکن برای بخش بزرگی از مردم به دغدغه اصلی تبدیل شده و قسمت زیادی از درآمد ماهانه خانوارها را میبلعد، بدون آنکه رضایتی ایجاد کند و این نکتهای است که معمولاً به آن توجه نمیشود.
ممکن است هرکدام از ما در طول یک سال کارهایی انجام بدهیم که هزینه نسبتاً زیادی داشته باشد. هزینهای که در این شرایط اقتصادی تا مدتها اثر آن را احساس میکنیم، اما به هر حال رضایتی از کاری که انجام دادهایم وجود دارد، مثلاً به مسافرت میرویم، یکی از وسایل خانه را عوض میکنیم و... اما درباره مسکن، چنین رضایتی وجود ندارد. بهخصوص آن بخش از مردم که مستأجر هستند (بنابر آمار ارائه شده در همان جلسه، ۴۳درصد تهرانیها) هر سال رضایت کمتری از مسکنی که توانستهاند اجاره کنند، دارند. در حقیقت بیشتر مستأجران، پس از گشتنهای بسیار، در نهایت «مجبور» میشوند خانهای را اجاره کنند، نه اینکه آن را «انتخاب» کرده باشند. این مجبور بودن به انجام کاری، حس رضایت را از بین میبرد و بدینترتیب خانوادهها و افراد با ناراحتی برای مسکن هزینه میکنند.
حس نارضایتی از مسکن در حالی است که براساس قاعده، خانه باید جایی برای آسایش و جدایی از سختیها و ناراحتیهای روزانه باشد. آدمها باید وقتی به خانه میآیند از دغدغههای روز جدا شده و استراحت کنند، اما وقتی چنین حسی وجود نداشته باشد، افراد کمکم فرسوده میشوند. آنها استراحت نمیکنند، از محل زندگی خود لذت نمیبرند و همین موضوع یکی از عوامل نارضایتی آنها از زندگی میشود. حالا برای ایجاد رضایت در ۸۰درصد مردم، چه میتوان کرد؟ احتمالاً راههایی وجود دارد، اما هیچکدام آنقدر ساده نیستند که بتوان با چند جلسه به نتیجه رسید.

ناراضیان مسکنی
در همینه زمینه :