آشنایی با پرتغال که این روزها به کشور محبوب ایرانیها بدل شده است
بهشت فوتبالیستهای ایرانی
بهنام سلطانی
پرتغال برای ما ایرانیها بهویژه برای اهالی فوتبال، یک کشور خاص و بااهمیت است. طی سالهای اخیر ایرانیهای زیادی به این کشور اروپایی مهاجرت کردهاند و فوتبالیستهای مطرحی مثل مهدی طارمی هم بازی در لیگ فوتبال این کشور را به حضور در فوتبال خنثی و بیسروصدای کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ترجیح دادهاند. ایران و پرتغال از 700 سال قبل روابط تاریخی مهمی داشتهاند و این رابطه گاهی به نزاع و جنگ کشیده شده اما دو کشور از همان روزگار قدیم وجوه مشترک فرهنگی داشتهاند و مردم دو کشور از این جهت به هم نزدیک بودهاند. برای ما ایرانیها هویت پرتغال در تیم فوتبال پورتو خلاصه میشود و تا وقتی ستاره فوتبال ایران در این تیم توپ میزند کمتر به وجوه تاریخی این کشور توجه میکنیم اما پرتغال کشوری است که تاریخ پرفراز و نشیبی داشته که در یک مقطع نسبتاً طولانی با تاریخ کشورمان گره خورده است.
استقلال لیسبون
طبق سندهای مکتوب تاریخی، اقوام «سلتی گالاسی» و «لوسیاتی» نخستین ساکنان پرتغال بودند. این دو قوم تا اوایل قرن هشتم میلادی در این نقطه از اروپا میزیستند اما حمله مسلمانان مراکشی و تصرف بخشهایی از خاک اروپا توسط آنها همه چیز را تغییر داد. سالها پس از سلطه مراکشیها بر بخشهایی از اروپا، یک سردار پرتغالی بهنام هنریک آفونسو، قیامی ملی را رهبری کرد و در نهایت بر لئون، پادشاه دست نشانده حکومت مراکش غلبه میکند. بعد از این کشوقوسهای سیاسی، قلمرو کشور پرتغال به سمت جنوب اروپا توسعه پیدا کرد و لیسبون در سال 1147 از حاکمیت مسلمانان خارج شد و اعلام استقلال کرد. البته اختلافات قومی و قبیلهای و جنگهای گاه و بیگاه با کشورهای بیگانه کار خودش را کرد و همین کشمکشها باعث شد تا فلیپ دوم، پادشاه وقت اسپانیا در سال 1580 بر این کشور مسلط شود و این سلطه تا 6 دهه ادامه داشت. طبق منابع تاریخی، پرتغال در سال 1640 میلادی و با تلاش دریانوردهای این کشور استقلال خودش را به دست آورد و اسپانیاییها از این کشور رانده شدند.
واسکودوگاما در هرمز
کشور پرتغال از روزگار قدیم، مهد دریانوردها و جهانگردهای سرد و گرم چشیده بوده و از واسکودوگاما به عنوان سرآمد آنها یاد میشود. جهانگرد مشهور پرتغالی کسی بود که در سال 1498 میلادی با عبور از جنوب و شرق آفریقا از بندر موسیبیگ در شمال موزامبیک راهی هند شد و بعد از پایان سفرش که بدون همراهی یک راهنمای ایرانی بهنام دریابیگی امکانپذیر نبود، گزارش مفصلی درباره اهمیت سرزمین پارس و هند برای پادشاه پرتغال میفرستد. کشف ثروت در منطقه خلیج فارس و شبهجزیره هند سوغات ارزشمند واسکودوگاما برای دربار پرتغال بود و پرتغالیها به عنوان نخستین کشور اروپایی از غرب اروپا وارد خلیجفارس و هندوستان شدند. برخی منابع تاریخی به عزم کریستف کلمب، جهانگرد معروف ایتالیایی برای سفر به هندوستان اشاره میکنند اما کریستف کلمب که 6 سال قبل از واسکودوگاما برای طی کردن این مسیر به صرافت افتاده بود از عرض اقیانوس اطلس عبور میکند و به جای آسیا به آمریکا میرسد.
اخراج پرتغالیها
وقتی پرتغالیها به سمت خلیجفارس لشکرکشی کردند، سلسله صفویه میخواست پایههای حکومتش در ایران را مستحکم کند. در همان سالها پرتغال هم دوره اقتدار و عظمت را پشت سر میگذاشت و در حال کشورگشایی بود. کلید تصرف سرزمینهای دیگر در دست دریانوردان پرتغالی بهخصوص واسکودوگاما بود که از طریق دریا به سرزمینهای دیگر راه پیدا میکردند و پادشاه پرتغال را در جریان منابع طبیعی و موقعیت استراتژیک نقاط مهم و کلیدی دنیا که در دوردستها واقع شده بود قرار میدادند. کشف سرزمینهای جدید توسط دریانوردان پرتغالی از قرن 15 شروع شد و در قرن 16 میلادی به اوج رسید. بندر «سئوتا» نخستین سرزمینی بود که پرتغالیها در شمال آفریقا آن را کشف کردند و خیلی طول نکشید که بر سرزمینهای وسیعی در آفریقا و آمریکا مسلط شدند. این روند تا سالهای پایانی قرن 16 ادامه داشت تا اینکه جهت آن به سمت شرق گرایش یافت. پرتغالیها در سال 1498 به کلکته و در سال 1502 به بندر کوشین در سواحل هندوستان مسلط شدند. جزیره ایرانی هرمز از جمله سرزمینهای آسیایی بود که از اشغال پرتغالیها در امان نماند. آنطور که در کتابهای تاریخی آمده، آلفونسو آلبوکرک، دریاسالار معروف پرتغالی در سال 1507 برای نخستین بار وارد جزیره هرمز شد. او در سال 1514 جزیره مهم و استراتژیک هرمز را به طور کامل تصرف کرد و سیفالدین، حاکمدست نشانده حکومت پرتغال را در این جزیره منصوب کرد. پرتغالیها از سال 1507 تا سال 1622 بر هرمز تسلط داشتند تا اینکه شاهعباس صفوی در سال 1622 با کمک انگلیسیها جزیره هرمز را از سلطه آنها خارج کرد. نکته جالب اینکه در آن برهه تاریخی که هرمز تحت اشغال پرتغالیها بود، این کشور مورد هجوم همسایه شرقیاش قرار گرفت و تا 6 دهه به خاک اسپانیا ضمیمه شد. یک ضربالمثل ایرانی هم میگوید چیزی که عوض دارد گله ندارد. در اسناد روابط دو کشور ایران و پرتغال آمده که پرتغالیها بیش از هر چیز به تجارت ابریشم ایران چشم داشتند اما تجارتشان به این کالای باارزش محدود نمیشد. آنها اسب ایران را در قبال طلا به هندوستان صادر میکردند و تا 300 درصد از این تجارت سود میبردند. نقره، مروارید، مشک، عنبر، میوهجات خشک، غلات و کالاهای دیگر را نیز به هندوستان می فروختند و از هندوستان ادویهجات، دارو و برنج به ایران وارد میکردند.
استثمار فوتبالی
وقتش رسیده که از روابط تاریخی ایران و پرتغال عبور کنیم و به جذابیتهای این کشور برای ایرانیها برسیم. بدون تردید لیگ فوتبال این کشور یکی از معتبرترین لیگهای اروپایی بهشمار میرود و ویترینی برای بازیکنان گمنام و بااستعداد بهحساب میآید. انگار استعمار در ذات پرتغالیهاست و این بار در زمینه فوتبال قصد دارند با به خدمت گرفتن بازیکنان گمنام و فروختن آنها به تیمهای متمول اروپایی سود هنگفتی به جیب بزنند. تیم فوتبال پورتو سالهاست در این زمینه فعالیت میکند و از محل جذب و فروش بازیکنان گمنام و بااستعداد آسیایی و آمریکای جنوبی به یکی از ثروتمندترین باشگاههای اروپایی بدل شده است. 2سال قبل وقتی لوئیز دیاز، فوتبالیست 23 ساله کلمبیایی با قراردادی نسبتاً ناچیز به پورتو پیوست کمتر کسی تصور میکرد سرانجام با قرارداد 50 میلیون یورویی به تیم لیورپول انگلیس منتقل شود. نمونههایی از این دست در فوتبال پرتغال کم نیست. مهدی طارمی هم بعد از فصلی درخشان در ریوآوه با قرارداد 5 میلیون یورویی به پورتو پیوست اما این باشگاه به تازگی 17 میلیون یورو روی بازیکن ایرانی قیمت گذاشته است. افزایش رقم قراردادها البته یک معامله دو سر برد برای فوتبالیستهای گمنام و باشگاههای پرتغالی است و به همین دلیل لیگ فوتبال پرتغال به بهشت فوتبالیستهای ایرانی بدل شده است. امیر عابدزاده، یکی دیگر از فوتبالیستهای ایرانی بود که بعد از سپری کردن چند فصل درخشان در پرتغال به فوتبال اسپانیا راه پیدا کرد و علی علیپور، مهاجم سابق پرسپولیس هم که در تیم ماریتیموی پرتغال توپ میزند، سودای انتقال به تیمهای بزرگتر اروپایی را دارد.
جاذبههای طبیعی
پرتغال به چند دلیل برای مهاجران جای خوبی برای زندگی کردن است. نخست اینکه هزینه زندگی در این کشور در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی پایینتر است و با یک درآمد نسبی میتوان زندگی راحتی در این کشور داشت. این موضوع برای ایرانیها که ارزش پول ملیشان نسبت به سالهای قبل کمتر شده یک امتیاز ویژه است. نزدیکی فرهنگ و سنت مردم ایران و پرتغال را هم نباید در ماجرای تمایل ایرانیها برای اقامت در این کشور نادیده گرفت. پرتغالیها همواره خودشان را به سنتها پایبند میدانند و به سختی زیر بار مدرنیته میروند. مهمترین سنت آنها زندگی بر محوریت خانواده و رعایت اصل وفاداری است. زن در جامعه پرتغالی احترام فراوانی دارد و یکی دیگر از سنتهای رایج در پرتغال این است که مردها هرگز زودتر از زنها وارد اماکن عمومی نمیشوند. جاذبههای گردشگری پرتغال هم یکی دیگر از جذابیتهای این کشور 11 میلیون نفری برای مهاجران خارجی است. پرتغال در پایینترین بخش جنوب غربی قاره اروپا واقع شده و غربیترین کشور سبز جهان بهشمار میرود که از طرف غرب به اقیانوس اطلس متصل میشود. جزایر مادیرا و آزور که از شگفتیهای اقیانوس اطلس به حساب میآیند جزو مناطق گردشگری پرتغال است که طرفداران بسیاری دارد. سینترا همیک دهکدهای زیبا در قلب پرتغال است. این شهر با ساختمانهایی حیرتانگیز، کاخها، برجها و قصرهای رؤیایی، بین مردم این کشور محبوبیت فراوانی دارد. آنچه دو کشور پرتغال و اسپانیا را به هم متصل کرده است، رودخانهای به نام «دورو» است که از مناطق دیدنی هر دو کشور محسوب میشود. این رودخانه شبیه جادهای است که از بین کوهها عبور میکند و تصویر رود خروشان و زمینهای سرسبز اطراف آن مسحور کننده است. در کشور پرتغال از شهر «کاشکایش» بهعنوان دهکده ماهیگیری یاد میشود و شهرت آن به خاطر سواحل زیبایی است که گردشگران خارجی را جذب میکند. تصویری که این روزها از پرتغال میبینیم بسیار باشکوهتر از دورانی است که پادشاهان این کشور در پی کشورگشایی و استعمار کشورهای دیگربودند.