• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
چهار شنبه 25 اسفند 1400
کد مطلب : 156735
+
-

مسیر سبز

پیروزه روحانیون- روزنامه‌نگار

روی میز را نگاه می‌کنم، بیشتر آنچه در سال گذشته بر من گذشته، در آن سه دفتر قرمز و خردلی و سیاه خلاصه شده است؛ تمام آنچه در دوره‌های آنلاین و حضوری با موضوعات مختلف آموخته‌ام، تمام آرزوهایی که برای محقق‌شدنشان تلاش کرده‌ام و بعضی‌هایشان را هم بی‌خیال شده‌ام. هرآنچه در ساعات مختلف رخ داده بود و حال نوشتنش را داشتم و حتی صفحاتی که ردپایی از حضور بچه‌ها دارد و با نقاشی و خط‌خطی‌شان مزین شده است.
دفترها را ورق می‌زنم، دنبال خودم می‌گردم. اینکه کیستم و رسالتم در زندگی چیست؟ اینکه نیتم برای سال 1400چه بوده و چقدر برای تحقق‌اش تلاش کرده‌ام. اینکه این نیت چقدر بر نقش و وظیفه‌ام در زندگی منطبق بوده؟ آیا توانسته‌ام سنگی از سر راهی بردارم؟ اثری از خود در جایی بگذارم؟ گویی تمام لحظات به یادمانده از سال‌1400پیش‌رویم ظاهر می‌شوند و من سرگیجه می‌گیرم از این همه اتفاق....«ما را به سخت جانی خود این گمان نبود»... چقدر بزرگ شده‌ام.
به راه آمده نگاه می‌کنم. چقدر امسال آدم دیدم. در این مسیر از دیگران چه آموخته‌ام؟ چه کسانی در این راه پر فراز و نشیب همراهم بودند؟ آیا اگر حمایت آنها نبود می‌توانستم این مسیر را طی کنم؟ و باز بر‌می‌گردم بر سر رسالتم در زندگی! رسالت شخصی و رسالت الهی‌ام. اینکه «خواست»‌ام چه بوده و «بایست»‌‌ام چه بوده؟ اینکه خواست من چقدر به دنیای اطرافم، به انسان‌ها، به سرزمینم، به زندگی‌ام خدمت و خیانت کرده است؟ حالی سرشار از شکر و قدردانی از خداوند متعال دارم.
پیش‌رویم چند دفتر است؛ تمیز و سفید. قرار است کنار سفره هفت‌سین مهمان ما باشند این دفترها و در طول سال جدید همراهم. این بار اما از آخر به اول می‌نویسم. هر چه می‌خواهم رخ بدهد و هر کاری که برایش لازم است انجام دهم را اول دفتر می‌نویسم.
اینکه برای فرزندانم چه می‌خواهم؟ برای تحقق ارزش‌هایم چه باید بکنم؟ برای آنچه هدف می‌نامم چه برنامه‌ای باید بریزم؟ اینکه خودم را بهتر و بیشتر بشناسم و در راستای آنچه رسالت شخصی و الهی‌ام است، گام بردارم و در مسیر رشد باشم. اینکه آن چیزهایی را که جایشان در زندگی ام خالی است بیابم و برای به دست آوردنشان مسیری مشخص کنم. اینکه تکلیف هر آنچه سال‌هاست در آرزویشان هستم و هرسال در چمدانی سنگین به سال بعد می‌کشانمشان روشن کنم و برای تعدیل و تحقق شان اقدام کنم.
البته که در هر لحظه خواست و حکمت خدا حرف اول و آخر را می زند و من  راضی‌ام به قضا و قدر الهی؛ اما به آنچه به عنوان اختیار در دستانم نهاده اند تکیه می کنم و بسم الله می گویم به امید اینکه «خواست» من بر «خواست» خداوند منطبق شود و رضایت از زندگی حال هر لحظه ام باشد.

این خبر را به اشتراک بگذارید