• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
شنبه 7 اسفند 1400
کد مطلب : 154890
+
-

صدای چپ‌های رادیکال را ما می‌شنویم؛ شما چطور؟

هرقدر که بخش تندروی جبهه دوم خرداد از تولد حزب جدید استقبال کرده و آن را نشانه‌ای از بهار در تهران می‌دانست، کارگزاران، اخبار به صحنه آمدن جبهه مشارکت را با نگرانی پیگیری می‌کرد

گزارش
صدای چپ‌های رادیکال را ما می‌شنویم؛ شما چطور؟

محمدحسن رحمانی

 بازخوانی برخی روایت‌‌ها و پرونده‌های به‌جا‌ مانده از فعالیت تعدادی از گروه‌های سیاسی، این موضوع را درنظر افکارعمومی روشن می‌کند که چنین جریان‌هایی چه اهداف و رویکردهایی داشته و با چه مقصودی در سپهر سیاسی ایران فعالیت خود را آغاز کرده‌اند. در گزارش پیش‌رو، به ماجرای حزب کارگزاران سازندگی با جبهه مشارکت   پرداخته‌ایم و به زوایای تاریکی از فعالیت‌های این حزب نور تابانده‌ایم.

    اول دی‌ماه سال 1377، 3 فعال اصلاح‌طلب، خبرنگاران را به یک ساختمان قدیمی در خیابان سمیه دعوت می‌کنند. در آن جلسه مرتضی حاجی، محمدرضا خاتمی و علی شکوری‌راد رو به دوربین‌ها اعلام می‌کنند که حزب جدیدی تأسیس کرده‌اند. شکوری‌راد در آن جلسه می‌گوید که تشکیلات آنها قرار نیست جای دیگر احزاب اصلاح‌طلب را تنگ کرده و از این پس حزب مشارکت بال چپ دوم خرداد است. فردای آن ماجرا روزنامه صبح امروز که توسط کادرهای ستادی و شبه‌امنیتی نزدیک به چپ اداره می‌شد در سرمقاله خود نوشت: دوم خرداد چون عقابی بلندپرواز از چپ و راست «جنگ همه‌جانبه» را برای استقرار دولت به راه انداخته و بازی باید یکسره شود. اشاره ستون‌نویس این روزنامه از «یکسره کردن بازی» فراهم کردن مقدمات برای براندازی نظام و تشکیل یک جمهوری سکولار بود.
  هرقدر که بخش تندروی جبهه دوم خرداد از تولد حزب جدید استقبال کرده و آن را نشانه‌ای از بهار در تهران می‌دانست، در آن‌سو بخش‌های سنتی‌تر جناح چپ چون برخی نیروهای خط امامی و حزب کارگزاران، اخبار به صحنه آمدن جبهه مشارکت را با نگرانی پیگیری می‌کردند. آن زمان سعید حجاریان در نقدهای وارده به حزبش نوشت: ما در برابر چپ سنتی، چپ‌های رادیکال هستیم. تئوریسین اصلاحات در یک سخنرانی مهم و تحلیلی پس از پیروزی خاتمی در حسینیه ارشاد گفته بود که باید اینها (جناح راست) را جارو کرده و بیرون کنیم. یکی از حاضران در جلسه در پاسخ به آن نطق توفانی گفته بود اگر آنها بیرون نرفتند چه خواهید کرد؟ حجاریان بدون مکث پاسخ داده بود: از روی آنها با بولدوزر رد می‌شویم!
  تاریخ معاصر نشان داده است که چپ رادیکال، سر سازگاری با هیچ جریانی را ندارد. عبور آنها از هاشمی و خاتمی با عنوان ابتلای جامعه‌ محوری(اجتماعی شدن) و تأکید بر مفاهیمی انتزاعی چون «اصلاح‌طلبان پیشرو»، «هسته سخت اصلاحات»، «جریان اصلی اصلاحات» و «اصلاح‌طلبی اصیل» از سوی نظریه‌پردازان آن نشان می‌دهد که آنها نه‌تنها شمشیر را برای رقیب سیاسی از رو بسته‌اند، بلکه درون جبهه اصلاحات نیز تمایل به هژمونی‌سازی‌ و تنگ کردن جا برای چپ‌های ستادی دارند. ماجرای عجیبی است؛ نخستین منتقدان چپ‌های رادیکال سنتی نه از بیرون، بلکه از درون بود؛ جایی که سیدابراهیم نبوی در نقد آن نوشت که ما چون ماشین بدون ترمزی بودیم که مستقیم به سمت ته‌دره حرکت می‌کردیم.
  پس از فتنه 88چپ‌های رادیکال (مشارکت) با از دست دادن تمام سرمایه اجتماعی، رو به افول رفته و جای آن را در سال 94حزبی جدید با نام«اتحاد» پرمی‌کند. این حزب جدید خود را پرچمدار اصلاحات خوانده و به‌خود لقب «چپ مدرن » می‌دهد. از اتفاقات جالب این تحول آن بود که اکبر گنجی در مقاله‌ای سردمداران این حزب تازه متولدشده را رادیکال نامید! طنز ماجرا در آن بود که روزگاری روزنامه صبح امروز به مدیرمسئولی سعید حجاریان و سردبیری علیرضا علوی‌تبار بابت یادداشت اکبر گنجی درباره امام حسین(ع)، عذرخواهی کرده و از ادامه نشر یادداشت‌های او به بهانه تندروی انصراف داد. اکنون اما چه رخ‌داده بود که حتی اکبر گنجی هم ‌نسل جدید را «تندرو» می‌خواند؟ پاسخ به این سؤال به حوصله تاریخی نیاز دارد؛ 6سال پس از مقاله اکبر گنجی، مصطفی تاج‌زاده با اتوبوسی از هوادارانش به وزارت کشور رفته و برای انتخابات ریاست‌جمهوری ثبت‌نام کرد. او پس از گرفتن ژست سیاسی و عکس یادگاری، رو به خبرنگاران یک بیانیه در لزوم تحریم انتخابات خواند. آنجا بود که همه متوجه شدند که نسل جدید رادیکال‌ها دریده و خشن‌تر از نسل قدیمی چپ‌هایی است که 8ماه جنگ خیابانی را به‌نظام تحمیل کردند.
  چپ‌های مدرن رادیکال، ‌گذار از اصلاحات به‌اعتدال را یک دوران تلخ و جبری برای خود تلقی می‌کنند. آنها بر این باورند که دولت روحانی تنها رحمی برای نگهداری از جنین تازه متولدشده از بطن مادری مرده بود. شاخ‌ و شانه کشیدن‌های تئوریسین‌های این جریان برای عبور از «اصلاحات پارلمانی» به «میدان‌داری خیابانی» و ایجاد پیوستاری تئوریک برای اعتراض، اعتصاب و شورش نشانه‌ای از این ماجراست. آنها حتی برای بستر جدید، تشکیلات خود را دوباره چینش و در اقدامی قابل‌تأمل آذر منصوری، سیاستمداری با هیجان زیاد را به سمت دبیرکل حزب رادیکال‌مدرن (اتحاد) انتخاب کرده‌اند. این سفره‌آرایی در ظاهر با هدف سهم دادن به زنان در سیاست توجیه شده است. یکی از اصلاح‌طلبان قدیمی پس‌ از این تغییر و تحولات در حزب اتحاد در یادداشتی مهم نوشت: «کسی نیست که نداند چه در سر اعضای حزب اتحاد می‌گذرد؛ حزبی که حاضر نبود در لیست انتخاباتی‌اش یک سهمیه به بانوان بدهد، حالا کدام روغن را نذر امامزاده کرده است.»

این خبر را به اشتراک بگذارید