سیاست همسایگی فرصتی که نباید آسیب ببیند
دوگانههای میدان و دیپلماسی یا شرقنگری و غربمحوری، کارکرد سیاست خارجی را در ادوار گذشته محدود کردهاند
صفیه رضایی- خبرنگار
یکی از اهداف سیاست خارجی دولت سیزدهم، تعامل با همسایگان، احیا و حفظ این ارتباطات است. در این زمینه، این دیدگاه آیندهنگرانه وجود دارد که در راستای همافزایی با همسایگان و کشورهای مسلمان، هم فرصتسازی و پیشرفت داخلی میسر میشود هم میتوان با این سیاست جلوی بزرگترین ابرقدرتها و مداخلات آنها ایستادگی کرد؛ بنابراین مفهوم نظری و عملی سیاست همسایگی آن است که ایران میخواهد در نظم سند ملی و راهبردی آمایش سرزمینی ۱۴۲۴ هجری شمسی برای هر یک از این کشورهای همسایه توسعه روابط همهجانبه در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و گردشگری و محیطزیست را با ظرفیت ۲۰ ساله طرحریزی، برنامهریزی و اجرا کند.
از اینرو سیاست همسایگی در دولت سیزدهم نهتنها یک خطمشی است بلکه نوعی ضرورت منطقهای نیز بهحساب میآید، چرا که این واقعیت قابل انکار نیست که همسایگی ایران با ۱۵ کشور، سیاست منطقهای ایران در غرب آسیا و سیاست نگاه به شرق و توسعه روابط همهجانبه با چین و روسیه، موجب انفعال دولتهای غربی میشود؛ بنابراین امتداد و تعمیق سیاست همسایگی میتواند به حصول نتایج بیشماری در جهت انفعال و انزوای غرب بینجامد؛ ضمن اینکه قرار عدمتخاصم یا همکاری دفاعی با هر یک از همسایگان میتواند بستری برای امنیت پایدار جمعی در سطح منطقه باشد؛ به علاوه اینکه ایران بعد از چین و روسیه بیشترین همسایه را دارد و با ۱۱ سیستم ژئوپلتیک منطقهای ارتباط دارد؛ از اینرو موقعیت خاص جغرافیایی ایران در جهان نمونه است؛ بر این اساس ایران میتواند ضمن توسعه روابط خود با کشورهای چین، روسیه و هند، سازمان همکاری شانگهای را با اوراسیا و اکو پیوند دهد تا از منافع مشترک آن در ۲۰ سال آینده بهرهمند شود.
مزایایی که مغفول ماند
توجه همزمان دولت سیزدهم به میدان و دیپلماسی میتواند در عین برطرف کردن مشکلات داخلی، زمینه حل چالشهای خارجی را فراهم کند. بهعبارتی، این دوگانه میتواند فرمولی برای چینش صحیح سیاستگذاری خارجی در افق آینده نیز باشد. بنابر دیدگاه علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، دوگانههای میدان و دیپلماسی یا شرقنگری و غربمحوری، کارکرد سیاست خارجی را در ادوار گذشته محدود کردهاند.
علی شماعی، استاد دانشگاه خوارزمی نیز معتقد است که در سایه تکیه بر غرب در زمان گذشته، نهتنها تعاملات سیاسی و اقتصادی با همسایگان استراتژیک فراهم نیامد، بلکه بلوک شرق نیز از دایره ارتباطات خارج شد.
از اینرو سیاست همسایگی نوعی فرصت هم تلقی میشود. فرصتی که میتواند مزایای زیادی بهدنبال داشته باشد؛ ازجمله این مزایا میتوان به: حصول تفاهم و منافع مشترک، ایجاد صلح و امنیت پایدار، توسعه صادرات غیرنفتی به بازار چند صدمیلیارد دلاری، توسعه صنعت گردشگری، کاهش آسیبپذیری و وابستگی اقتصاد به نفت، ایجاد تجارت پایدار و عمق بخشیدن به منزلت بینالمللی ایران و ... اشاره کرد.
غفلت، جایز نیست
با وجود مزایایی که سیاست همسایگی به همراه خواهد داشت اما باید دانست که رویکردهای خصمانه غرب همواره وجود دارد و به همین جهت نیاز است در قالب یک نقشه راه منسجم، راهبردهای مقاومسازی این سیاست پی گرفته شود؛ مرتضی شکری، کارشناس مسائل بینالملل در این زمینه به همشهری گفت: کارآمدی سیاست همسایگی باید در دولت سیزدهم درنظر باشد تا ایران مجبور نشود هزینههای قطع تعامل و ارتباط را متحمل شود؛ این کارشناس معتقد است که برای کارآمدی و کنشگری فعال در بستر سیاست همسایگی باید راهبردهای دقیق و پویا وضع شود.
گفتههای شکری در حالی است که محمد حسن شیخالاسلامی، رئیس مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه معتقد است که کمترین چیزی که از سیاست همسایگی نمیتوان توقع داشت عدمهمکاری همسایهها با دشمنان است؛ اگرچه به باور وی، ظرفیت سیاست همسایگی به وجه سلبی محدود نیست و وجه ایجابی آن در سطوح مختلف به منصه ظهور خواهد رسید. با تأکید بر مطالب گفته شده، یادآوری چند نکته نیز قابل توجه است؛ نخست اینکه، تعمیق سیاست همسایگی میتواند همسایگانی چون جمهوری آذربایجان که در گذشته ناهمسو بودند، را در جهتگیری همسو و مثبت با ایران قرار دهد؛ دوم اینکه، منزلت و موقعیت ایران در غرب آسیا را همچون هارتلند به تصویر بکشد؛ منطقهای که برای مسلمانان، یک دژ قوی بهحساب میآید و برای غرب بهعنوان دولتی مقاوم و ایستاده تلقی میشود؛ سوم اینکه، سیاست همسایگی میتواند چهره یک کشور تحولخواه را از ایران در منطقه به تصویر بکشد که با قدرتمندی، سعی در مقابله با جهان تکقطبی دارد؛ این سیاست بهطور قطع برای کشورهای حامی دمکراسی لیبرال خوش نمیآید؛ نکته دیگر اینکه سیاست همسایگی به ترک مخاصمه با همسایگان در طول دولت سیزدهم میانجامد و زمینهساز تعاملات اقتصادی، فرهنگی و گردشگری خواهد بود. در مجموع، سیاست همسایگی دولت سیزدهم بر مبنای نگاه واقعگرایانهای است که نهتنها در کوتاهمدت میتواند باعث وفاق ملتهای پیرامون ایران شود که زمینهساز ایجاد اتحادیهها، سازمانها و بازارهای مشترک ارزی و تجاری خواهد بود که بهطور قطع ثمرات آن برای مردم ایران چند برابر خواهد بود. از اینرو لازم است که به این سیاست بهعنوان خطمشی ارزشساز و فرصتساز در عرصه سیاست خارجی نگاه کرد.