لیلا شریف- روزنامهنگار
از نامش پیداست، خانه و آسایشگاه سالمندان؛ جایی که قرار است تبدیل به خانهای برای دوران پیری شود تا شاید روزهای کسلکننده پیری و تنهایی به لحظات جاندارتری تبدیل شوند.
هر چند برخی در دنیا توانستهاند با ایدههای جدید، نگاه منفی نسبت بهخانه سالمندان را از بین ببرند اما در ایران هنوز از خانه سالمندان با صفات منفی یاد میشود چرا که وقتی قرار است در دنیای واقعی و فارغ از نگاه ایدهآل از خانه سالمندان صحبت کرد، روایتها آن رنگ و لعاب خانه سالمندان خیالی را ندارند، دیگر نه از آن اتاقهای پر نور خبری است، نه میتوان لبخند جای گرفته درصورت پر از خط و خطوط پیری را قاب گرفت.
این روزها برخی مانند رئیس سازمان بهزیستی آسایشگاههای سالمندان را مناسب نمیدانند و خانههای کوچک سالمندی را جایگزین مناسبی برای آسایشگاههای سالمندان میکنند اما در مقابل این دیدگاه، کم نیستند افرادی که از نبود استاندارد کافی در خانههای سالمندان گله دارند و این نقص ضوابط را عاملی برای شکست ایده برتری خانه سالمندان در برابر آسایشگاهها در ایران بیان میکنند.
فرنار جعفری، کارشناس ارشد معماری که سالها در این حوزه مشغول بهکار است، از نبود مکانی اختصاصی برای نگهداری سالمندان در ایران صحبت کرد و به روزنامه همشهری گفت:
« یکی از مواردی که در ایران معمولا رعایت نمیشود این است که به شکل اختصاصی مکانی برای نگهداری سالمندان وجود ندارد. بهعنوان مثال بسیاری از خانههای سالمندان، خانههایی هستند که بدون استفاده ماندهاند و بعد از خریداری به خانه سالمندان تبدیل شدهاند، این خانهها مناسب نگهداری سالمند نیستند. براساس مشاهداتم میتوانم بگویم چند خانه سالمندانی که من به آنها مراجعه کرده بودم، برخلاف اصول معماری این حوزه، پلههای بسیاری داشتند و برای سالمندان مناسب نبودند. برخی از این مکانها حتی فاقد آسانسور هستند و افراد سالمند دسترسی راحت به اتاقهایشان ندارند».
آنطور که جعفری توضیح داد، برخی از خانههای سالمندان امکانات مناسبی برای جابهجایی سالمندان ندارد و حتی اگر اتفاقی برای سالمند رخ دهد بهدلیل معماری نادرست برخی از خانههای سالمندان، مددکاران مجبور میشوند که فرد سالمند را در آغوش بگیرند و به آمبولانس برسانند.
این کارشناس ارشد معماری در رابطه با تفاوت خانه با آسایشگاه سالمندان در ایران از نظر معماری به رد دیدگاه برتری خانه سالمندان پرداخت؛« باید بدانیم که بسیاری از خانههای سالمندان برای چنین کاربریای ایجاد نشدهاند، در اکثر مواقع یک خانه با تغییر کاربری به خانه سالمندان تبدیل شده است و به هیچوجه با استانداردها مطابقت ندارند اما در آسایشگاهها نسبت به خانه سالمندان ضوابط بیشتری رعایت میشود. بهعنوان مثال سرانه فضای در اختیاری که برای سالمندان باید رعایت شود یا دسترسی سالمند در آسایشگاهها بیشتر رعایت میشود اما در خانه سالمندان اینگونه نیست. براساس آن نگاهی که در ایران وجود دارد، در خانه سالمندان خیلی به ضوابط توجه نمیشود و از هر اتاقی و فضایی برای نگهداری سالمند استفاده میشود. باید گفت که در واقع آسایشگاهها به استانداردهای محیطی نزدیکتر هستند.»
«در دنیا بیشتر دنبال ایدههایی هستند تا زندگی سالمندان شاد و همراه با تحرک باشد و از این طریق مانع حس بد زندگی در خانه سالمندان شوند. بهعنوان مثال در خانه سالمندان کشورهای خارجی، قسمتهایی را برای تفریح سالمندان، دورهمیها درنظر میگیرند و فضای سبز و حیاط جز بخش اصلی خانه سالمندان است تا از این طریق حال روزانه سالمندان کیفیت بالاتری داشته باشد.»؛ جعفری با بیان این نکات یادآور میشود که در ایران چنین استانداردهایی برای خانه سالمندان وجود ندارد چرا که بسیاری معتقدند وقتی فردی به خانه سالمندان میرود فقط کافی است که از او نگهداری و نیازهای اولیهاش رفع شود، براساس همین نگاه به شادی و نیازهای روحی سالمند توجه نمیشود.
ایدهای نو برای دوران پیری
کتاب میرایی جزو معدود کتابهایی است که به فراز و فرودهای زندگی سالمندی پرداخته است. میرایی، کتابی غیرداستانی و پژوهشی است که آتول گاواند، جراح آمریکایی، نوشته است، این کتاب به مراقبتهای پایان زندگی وآسایشگاهی میپردازد، در بخشی از کتاب میرایی، حریم خصوصی سالمندان بهعنوان یکی از دغدغههای اصلی زندگی در خانه سالمندان مطرح میشود که مبنای شکلگیری ایدههای جدید در برخورد و نگهداری سالمندان شده است.
یکی از ایدههایی که در کتاب میرایی به آن اشاره شده است، ایده ارائه خدمات به ناتوانان از سوی «کرن بروان وینسون» است. این ایده در میانه زندگی مستقل و آسایشگاه حرکت میکند. وینسون بعد از بیماری مادرش به این ایده رسید و تلاش کرد تا با ایجاد یک فضای زندگی مستقل برای سالمند و نظارت بر او، شرایط زندگی مناسبی را برای مادر پیر و بیمارش مهیا کند. وینسون با تکیه بر این ایده خانهای را در اختیار مادرش قرار داد و با حضور پرستارها شرایط خانه را مدیریت کرد و بر این اساس فرد سالمند از استقلال و حریم خصوصی مقبولی برخوردار بود.
وینسون تصمیم گرفت که با همراهی همسرش این ایده را گسترش دهد و این فضا را برای سالمندان دیگر نیز مهیا کند. ایده وینسون در ابتدا با مخالفت همراه شد اما او با گذر زمان توانست خواستهاش را اجرایی کند. گزارشهای عملکرد این خانه سالمندان نشان از این واقعیت داشت که میزان سلامت و رضایت از زندگی، توانایی جسمی و شناختی افراد سالمند ساکن در این چنین مرکزی افزایش یافته و از سوی دیگر نیز میزان افسردگی نیز با سیر نزولی قابل توجهی همراه شده بود.
در واقع این ایده بر خودمختاری سالمندان تأکید کرده بود تا از این طریق مانع کاهش امید به زندگی افراد سالمند شود. هر چند در نهایت ایده وینسون بهدلیل فشار بازار دچار مشکلاتی شد و او ترجیح داد تا با فروش سهام خود از این فضا خارج شود اما این ایده بهعنوان یک مسیر جدید برای نگهداری سالمندان ماندگار شد.
آسایشگاه یا خانه سالمندان مسئله این است
ایده زندگی مستقل در کنار پرستار سبک نوینی از نگهداری سالمندان در جهان
در همینه زمینه :