عینک آفتابی مفتخور !
محمدرضا نصیری
اخیرا عدهای معلومالحال در واکنش بزرگواری که گفته بود:«عینک آفتابی باشد یا نباشد، هیچ تفاوتی در زندگی مردم ایجاد نمیکند» و «عینک آفتابی فقط با نسخه پزشک فروخته شود» کولیبازی راه انداختهاند. مگر دست ندارید؟ بگیرید روی پیشانی تا آفتاب به چشمتان نخورد. یا اگر برای خوشتیپی میخواهید، اسپری رنگ بپاشید روی عینک طبی. اصلا هر کس دلش عینک آفتابی میخواهد، برود ارمنستان، عینک بزند برگردد. اینجوری از طریق پرداخت عوارض خروج از کشور، به خزانه دولت هم کمکی میشود. یا اگر واقعا نمیتوانید جلوی خودتان را بگیرید، یک دکتر آشنا پیدا کنید و بگویید نسخه بنویسد که نامبرده اگر عینک آفتابی نزند، به سرطان فیستول دچار میشود.
- عینک آفتابی باشد یا نباشد، چه تفاوتی در زندگی انسان ایجاد میکند؟ عینک آفتابی میآید ظرفهای کثیف را بشورد؟ یا صبح به صبح دو تا نان تازه برایمان بخرد؟
- واردات بعضی کالاها واقعا اسراف است. وقتی آدم میتواند با کش پیژامه یا نخ جعبه شیرینی کاری کند شلوارش از پایش نیفتد، چرا باید کمربند بخرد؟
- یا ساعت مچی. الان دیگر همه گوشی دارند و روی هر گوشی موبایلی ساعتی تعبیه شده. روی داشبورد ماشین یا دیوار مغازهها هم هست. اگر همه اینها نبود، تلفن گویای 119هست.
- خیلی از افرادی که عینک طبی میگیرند، نیازی به آن ندارند. وقتی میشود تا نیم متر جلوتر را دید و توی جوب نیفتاد، عینک هم اسراف است.
-ساز موسیقی هم که اصلا ضروری نیست. آدم اگر اهل موسیقی باشد، با دهانش هم میتواند سرود ملی یا «ملوانان خلبانان» را بنوازد. قابلمه و دبه هم که در هر خانهای پیدا میشود برای ریتم گرفتن.
- بعضیها هم هستند که کلی پول میدهند برای خرید دستبند. هر وقت هوس دستبند کردید، یک خلافی چیزی مرتکب شوید، برادران نیروی انتظامی دستبند رایگان در اختیارتان میگذارند.
- گوشواره که غیرضروریترین وسیله جهان است. خانمها بهجای گوشواره انداختن برای همسرشان بهتر است قرمهسبزی پختن را یاد بگیرند که دلبرانهتر است. مرد از طریق شکم عاشق میشود نه از راه گوشواره.
- باید جلوی واردات خیلی چیزهای دیگر هم گرفته شود. مثلا همین گوشیهای خارجی. تلفن همراه باید راحت از جیب دربیاید که گوشیهای ایرانی این خاصیت را دارند. بهجای خرید گوشی هوشمند و چرخ زدن در شبکههای اجتماعی ضاله، بروید کتاب بخوانید. مگر ما در جوانی از این قرتیبازیها داشتیم؟ دمبهدقیقه داشتیم حافظ و سعدی میخواندیم و اشعار بزرگان ادبیات را که درباره می عرفانی و عشق به خدا شعر گفته بودند، از بر میکردیم. گوشی هوشمند سم است. از وقتی گوشی هوشمند آمده، کتابخوانی و روزنامهخوانی ور افتاده. گوشی باید کمهوش باشد؛ فقط ساعت و تاریخ را نشان بدهد و چراغ قوه داشته باشد. بازی مار هم اگر داخل آن بود اشکالی ندارد.