انتخاب سکوت بهجای گفتوگو، چه تأثیری بر زندگی مشترک میگذارد؟
آرامش قبل از طوفان
نیلوفر ذوالفقاری
با وجود تأثیر مثبت گفتوگو در بهبود روابط زوجها، بعضی زنان و مردان، مهارت گفتوگوی صحیح را یاد نگرفتهاند و هنگام بروز اختلافات فقط سکوت میکنند. گاهی هم به روشهای دیگری مثل بیمحلی متوسل میشوند تا به خیال خود، از این راه حرفشان را زده باشند. این راهحل شاید به ظاهر آرامش را به خانه برگرداند اما در واقعیت اگر ادامه داشته باشد، بر رابطه زوجین تأثیرات منفی زیادی میگذارد. محمدرضا دژکام، روانشناس و مشاور، درباره علتهای سکوت کردن یکی از زوجین، تأثیر حرف نزدن بر رابطه همسران و راهحل مواجهه با این شرایط توضیح میدهد.
چرا یکی سکوت میکند؟
در روابط بین یک زوج، اینکه هر کدام از افراد بهدلیل اختلاف نظر عصبانی شود و حتی جر و بحث کند، طبیعی است. اما گاهی یک رفتار اشتباه آسیبزا بعد از این مجادلات روی میدهد، یعنی سکوت! درحالیکه گفتوگو در بهبود هر نوع رابطهای نقش مهمی ایفا میکند، در مقابل راهبرد سکوت که از آن بهعنوان قاتل خاموش هم یاد میشود، هر رابطهای را تا حد خطرناکی آسیبپذیر میکند. چه شما این راهبرد را بهکار گرفته باشید چه در برابرتان اعمال شده باشد، در هر دو صورت این موضوع نشانه یک رابطه ناسالم است؛ بهخصوص اگر مدت طولانی ادامه پیدا کند. گاهی زن یا مرد با سکوتشان میخواهند شریک زندگی خود را مجازات و به احساساتش تلنگر وارد کند یا با ایجاد احساس گناه در او، سعی در کنترل و مدیریت وی به نفع خواستههایش دارد. بعضی اوقات یکی از زوجین با این گمان که همسرش او را نادیده گرفته یا احترامی برایش قائل نیست این شیوه را در پیش میگیرد. چه اینکه این تصور واقعی باشد چه نه، یک طرف به همسرش بیمحلی میکند تا توجه او را بهخود جلب کند. اما با بهکارگیری این روش لزوماً قصد آسیب رساندن به او را ندارد. بعضی افراد هم در مجادلات، بهدلیل ترس از درگیری، سکوت میکنند و معتقدند جروبحث کردن رابطه آنها را بیشتر در معرض خطر قرار میدهد. گاهی یکی از طرفین تنها بهدلیل دلسوزی غلط و برای آزار ندادن طرف مقابل، در مجادلات لفظی سکوت میکند. دیده شده که وقتی شخص در به اشتراک گذاشتن احساساتش و دفاع کردن ناتوان است، سکوت میکند. از آنجا که مشاجرهها و دعواهای مداوم بعد از مدتی طاقتفرسا میشود، یکی از طرفها بهدلیل خستگی و درماندگی از این وضعیت با اختلافگریزی، آرامش کاذب را به سکوت کردن ترجیح میدهد.
سکوت را بشکنید
اگر در شرایطی قرار گرفتید که همسرتان به جای حرف زدن از مشکلات، مدتی است سکوت را انتخاب کرده، به دلایل احتمالی این رفتار فکر کنید. آیا بهتازگی دعوایی بین شما اتفاق افتاده است؟ شریک زندگیتان از چه چیزی اینقدر ناراحت است که قادر به صحبت درباره آن نیست؟ یادتان باشد که مشکل ایجاد شده همیشه هم مربوط به شخص شما یا رابطه بین شما نیست. گاهی دلیل سکوت او ریشه در محل کارش، خانواده یا دوستانش دارد، بنابراین سعی کنید در موقعیت مناسبی که آمادگی دارد با او صحبت کنید. اگر این نخستین بار است که همسرتان چنین شیوهای را پیش میگیرد، آرامش خود را حفظ، لحنتان را ملایم و ابراز همدردی کنید و به او اطمینان خاطر بدهید که بهدنبال راهحلی برای دغدغه ذهنیاش هستید. اگر خود را مقصر میدانید، عذرخواهی کنید. اما اگر این شیوه تبدیل به عادت شده است، در گفتوگویی او را آگاه کنید که رفتارش زندگی عادی شما را مختل کرده است. گاهی، زمان حلال مشکلات است.
سؤالپیچ نکنید
سؤالپیچ کردن طرف مقابل و گفتوگو در زمانی نامناسب، مشکلات بین شما را بیشتر میکند. به همسرتان زمان بدهید تا در تنهایی، اشتباه رفتاری خود را ارزیابی و بررسی کند که سکوتش چقدر میتواند مشکلی را رفع کند یا به بدتر شدن آن دامن بزند. اگرچه از سکوت همسرتان آزرده شدهاید، خودخواهی خود را کنار بگذارید و حفظ رابطهتان را در اولویت قرار دهید. مقابله بهمثل و صحبت نکردن، چاره کار نیست و وضعیت را از آنچه هست بدتر میکند.
بازگشت به ساحل آرامش
برای پایان دادن به سکوتی که کمی طولانی شده، همیشه لازم نیست شما نصیحتگر و سخنران باشید. وقتی طرف مقابلتان سعی در صحبتکردن دارد، گوش دهید و پیشداوری نکنید. متوجه خواهید شد که تنش آرام میشود. اگر بعد از هر مجادله برای تجدید روحیه به سکوت و تنهایی نیاز دارید، خواسته خود را به همسرتان بگویید تا او به اشتباه علت این کار را تنبیه کردن خودش نداند. به او بگویید:«به کمی زمان نیاز دارم تا به حال قبل برگردم. در فرصت مناسبتر با هم حرف میزنیم.» اگر هیچیک از این راهکارها کمک نکرد، به فکر یک مشاور متخصص باشید. اگر شریک زندگیتان نتواند نگرانیهایش را با شما در میان بگذارد، احتمالاً بتواند در اینباره با متخصصان صحبت کند.
سکوت همسر با طرف مقابل چه میکند؟
سکوت کردن و حرف نزدن شاید راهحلی باشد که از جر و بحث و درگیری جلوگیری میکند اما آسیبهای جدی به رابطه زوجین وارد میکند که ضررش کمتر از دعوا نیست. سکوت یکی از زوجین، معمولاً منجر به استرس در طرف مقابل میشود. اگر این سکوت طولانی شود، فرد بهتدریج منزوی میشود، احساس گناه میکند و در نهایت فشار روحی و روانی ناشی از سردرگمی و رفتار گیجکننده همسری که سکوت اختیار کرده، او را وادار به واکنشی غیرمنطقی میکند. فرد ممکن است هرگز متوجه نشود که دلیل سکوت همسرش چیست. او با این رفتار دچار شک در رفتار خود و گمانهزنیهای نادرست برای پیدا کردن دلیل ناراحتی او میشود. فکر کردن مداوم به اینکه «آیا اشتباهی از من سر زده؟!»، «آیا او را آزار دادهام؟» و... او را دچار آشفتگی میکند. اختلافات حل نشده و مبهم، افراد را با احتمال بیشتری به انواع بیماریهای مزمن مثل فشار خون بالا یا حملات قلبی و... مبتلا میکند. ضمن اینکه فکر کردن مداوم درباره علت سکوت همسر بر روابط اجتماعی، تمرکز و شغل افراد هم تأثیر میگذارد. اگر این روش به یک عادت تبدیل شود، اعتماد، احترام، همدلی و ارتباط زوجین متزلزل میشود و شاید منجر به جدایی شود. اینکه سکوت و کممحلی تا چه مدت ادامه داشته باشد به شخص و دلیلش بستگی دارد. اما هرچه بیشتر ادامه یابد، شانس درست کردن رابطه کمتر است.