• چهار شنبه 26 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 7 ذی القعده 1445
  • 2024 May 15
چهار شنبه 26 آبان 1400
کد مطلب : 145800
+
-

مردانی که بر شهر می‌بارند

مردانی که بر شهر می‌بارند

شهنام صفاجو

تابلوهای نقاشی با موضوع باران از دیرباز بر بوم نقاشان بزرگ جهان نقش بسته است؛ از کلود مونه گرفته تا ونسان ون‌گوگ و یا تابلوی مفهومی «در باران» فرانتس مارک و اثر برجسته جان کنستبل با عنوان «مطالعه مناظر دریایی با ابر باران»؛ اما متفاوت‌ترین تابلوی بارانی که ایده شاعرانه و رگه‌های اجتماعی هم بر خود می‌بیند، گلکوند ( Golconde) رنه ماگریت است؛ نقاشی سوررئالیستی که در سال 1953خلق شده و در هیوستون آمریکا نگهداری می‌شود. در این تابلو، مردانی که مثل باران می‌بارند به شکل مکرر و متقارن ردیف شده‌اند؛ با کت‌های تیره و کلاه‌های لبه‌دار که به‌نظر می‌رسد چون قطره‌های باران در حال سقوط هستند و یا مثل بالن‌های هلیوم در هوا شناورند. این مردها با ویژگی‌های ظاهری مشابه و چهره‌هایی متفاوت، در یک مدار قرار گرفته‌اند و در لایه‌های شبکه لوزی‌شکل به عمق می‌روند. پرسپکتیو کار هم ساختمان‌های خاکستری سرد با سقف قرمز و آسمان آبی نیمه ابری است که در اوج ایستایی رنگ و خطوط، در حرکت به‌نظر می‌رسند.
ماگریت مشخصاً مجذوب فریبنده بودن عناصر ایده‌ای است که بازنمایی آن می‌تواند واقعی نباشد؛ به این معنا که اینها فقط تصاویری از مردانی است که مجبور نیستند از هیچ قانون طبیعی پیروی کنند. این فقط یک نقاشی است که شاید ما را به بازنمایی حقیقتی در ذهن خود وادار و آگاه کند. این تفسیر که مرز بین فردیت و تفکر گروهی چیست و این نگاه که چگونگی غرقه شدن انسان را نشان می‌دهد. جالب اینکه برخی از این مردان روی زمین هستند؛ بی‌حرکت و حواسشان به نگاه ما هست، گویی می‌توانند واقعیت انسان را تشخیص دهند؛ اما زندگی دقیقاً جای دیگری در جریان است و هنرمند نقاش از ما عبور می‌کند و می‌گریزد...
تابلوی نقاشی گلکوند به نام شهری باستانی و ویران شده در ایالت آندراپرادش هند که مرکز افسانه‌ای صنعت سنگ‌های قیمتی معروف چون الماس کوه نور بوده، نامگذاری شده است؛ اما بدون تردید روایت آن مبتنی بر علاقه شخصی رنه ماگریت به ادگار آلن پو است، نویسنده مشهور داستان‌های رازآلود، ترسناک و کارآگاهی که خود مرگی مرموز و معماگونه داشت. او  مستعد و باهوش بود و حق زندگی بهتری داشت، اما روزگار همراهی‌اش نکرد تا به دنیای رویاهایش پناه ببرد. نقاش بلژیکی هم که فرزند یک خیاط و آسیابان فقیر بود، در نوجوانی و پس از خودکشی مادرش به عمق روح و رویاهای خود فرو می‌رود و شیفته «آلن‌ پو»یی می‌شود که با شخصیت او شباهت‌هایی دارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :