بانوی نور و گل در خاک آرام گرفت
وداع با ایران درودی
صبح دیروز، مراسم بدرقه پیکر زندهیاد ایران درودی، نقاش برجسته، به خانه ابدی از مقابل موزه هنرهای معاصر برگزار شد. ایران درودی 7 آبانماه بعد از یک دوره بیماری درگذشت. در مراسم تشییع پیکر زندهیاد درودی که برای رعایت پروتکلهای بهداشتی در فضای باز موزه هنرهای معاصر برگزار شد، جمعی از هنرمندان و مسئولان فرهنگ و هنر ازجمله سیفالله صمدیان(مستندساز)، جواد مجابی(شاعر، نویسنده و روزنامهنگار)، طاها بهبهانی(نقاش و مجسمهساز)، عمید نائینی(روزنامهنگار و رئیس بنیاد ایران درودی)، احسان آقایی(رئیس موزه هنرهای معاصر تهران)، نیکنام حسینپور(مدیرعامل مؤسسه هنرمندان پیشکسوت)، هادی مظفری(مدیرکل اداره هنرهای تجسمی) و آزاده درودی(برادرزاده ایران درودی) حضور داشتند.
عشق عجیب درودی به ایران
به گزارش ایسنا، در ابتدای مراسم، پس از تلاوت قرآن کریم، عمید نائینی در آغاز این برنامه که با اجرای پیام دهکردی همراه بود، ضمن تشکر از حاضران گفت: «ایران درودی منظومهای از استعدادهای خلاقانه و جنبههای هویتی گوناگون بود. جنبه آفرینش در نقاشی، هویت اصلی این هنرمند بود. نقاشی، رؤیای مقدس ایران درودی بود و فقط خلق یک اثر هنری برای او مهم نبود، بلکه از نیرویی درونی سرشار میشد که از ایمان درونیاش میجوشید. ایران درودی اشرافی کامل بر آفرینش در وسعتی گسترده داشت و گرمای قدرت تخیل و نیروی غریزی تصویرگری این هنرمند همواره برای اهل هنر ستودنی است. ساخت فیلم مستند، نویسندگی و ویراستاری بخشی از ویژگیهای این هنرمند بود که در رویکردهای مختلف سختکوش و سختگیر عمل میکرد.» نائینی در ستایش ایراندوستی این هنرمند گفت: «زندهیاد ایران درودی به ایران و سرزمین مادری خود عشقی عجیب داشت و همواره به ایرانیبودن خود میبالید. ایران همواره تکهای از جانش بود و این عشق جنبه عملی نیز داشت. زمانی که با هنرمندان و مشاهیر فرانسوی دیدار کرد در معرفی خود گفت: «من ایران هستم.»
اهمیت دادن به سرنوشت مردم
جواد مجابی، شاعر و نویسنده پیشکسوت، نیز در تشریح ویژگیهای کار زندهیاد ایران درودی گفت: «جامعه ایران در 100سال اخیر با این سؤال مهم روبهرو بوده که ما که هستیم و چه خواهیم کرد. طبیعتاً این مسئله ما را با تاریخ خود روبهرو میکند و ناگزیر هستیم تاریخ را به اکنون احضار و اکنون را در شرایط خاص خود تحلیل و همچنین نقشهای برای فردای خود ترسیم کنیم. ایران درودی بهعنوان یک هنرمند جزو این متفکران تاریخی ما بوده است که به گذشته ایران از مشروطه تاکنون توجه کرده است. دانستن تاریخ برای درودی بسیار مهم است. خود را در دل تاریخ قرار میدهد و از میان تاریکیهای تاریخ گل، نور، خون و خاک را استخراج میکند. ایران درودی تنها به تاریخ اکتفا نمیکند و به دشواریهای زمانه خود و به دغدغههای هنرمند در نوسان نیز توجه دارد. او را میتوان بهعنوان یک روشنفکر شناخت که به مسائل خود و زمانه خویش آگاه است و مسئله سرنوشت مردم همواره برایش مهم بوده است و برای همین در میان اغلب روشنفکران و در دل مردم ایران جایگاهی خاص دارد. این سؤال برای او مطرح است که برای فردا چه کار باید کرد، البته هنرمند پاسخی ندارد اما پرسشهای مهم خود را برای آینده مطرح میکند. ایراندرودی در نقاشیهایش به دقت وسوسهها و دغدغههای ذهنی ایجاد و پرسشهایی را برای آینده مطرح میکند.»
انتقاد از تأخیر در راهاندازی موزه درودی
حسین محجوبی، نقاش شناختهشده کشورمان، نیز در این مراسم گفت: «نشستن در کنار ایران درودی بهنحوی بود که گذر زمان را نمیفهمیدیم. ایران درودی آمد تا نوری بر تاریکی ایجاد کند. او جنگجو و بیپروا و زبانش شمشیری بیمحابا بود و بر هر کس که ناحق و پست و فرومایه بود، میتاخت.» محجوبی با انتقاد از تأخیر در ساخت و راهاندازی موزه ایران درودی گفت: «او آرزو داشت موزهای از آثارش داشته باشد و با اینکه محقق نشد، میگفت نمیخواهم باور کنم بازیام میدهند و دروغ میگویند؛ میخواهم امیدوار باشم ولی او نمیدانست کسی نیست که آرزوهایش را پاسخ دهد و شاید میدانست و غرورش آن را مخفی میکرد.»
پیام دهکردی، بازیگر و کارگردان تئاتر نیز که بهعنوان مجری در این مراسم حضور داشت، با انتقاد از تأخیر در راهاندازینکردن موزه ایران درودی گفت: «امیدوارم واقعا موزه ایران درودی به سرانجام برسد. به هر حال این واقعنشدنها در سیاره ایران در حوزه فرهنگ و هنر رسم دیرینهای است. فرهنگ در تمام این سالها و هنر بهطور ویژه بخش بیاهمیت این سرزمین در حوزه سیاستگذاری بوده است.»
در این مراسم سخنرانان دیگری نیز صحبت کردند. سپس نماز میت به امامت حجتالاسلام محمود دعایی برگزار و پیکر ایران درودی برای خاکسپاری در قطعه هنرمندان راهی بهشتزهرا(س) شد. پیکر ایران درودی در ردیفی که پیشتر پیکر جمشید مشایخی در قطعه هنرمندان خاکسپاری شده بود، به خاک سپرده شد.