وقتشه یه نگاهی بهخودت بندازی
دانیال معمار-روزنامهنگار
برای آدمی مثل من که اساسا جزو سریالبینها بهحساب نمیآیند، بینجواچکردن یک سریال اتفاق عجیبوغریبی است. تقریبا کل سریال «بازی مرکب» را در یک ماراتن اعتیادگونه دیدم. خب ،طبق فرمولهای متعارف سینما، این مینیسریال کرهای میتواند برای تماشاگر امروزی جذاب باشد و مورد استقبال قرار گیرد اما اینکه بازی مرکب تبدیل به پربینندهترین سریال تاریخ نتفلیکس میشود و میزان فروش آن حتی فراتر از رقم فروش دو غول الجی و سامسونگ میرود حتما دلایل متعدد دیگری هم دارد.
یک؛ بازی مرکب بیش از آنکه تنها حرف بزند زندگی دنیای امروز را نشانمان میدهد. مثل کسی است که آینهای روبهرویمان گرفته باشد و با زبان بیزبانی بگوید: «هی! تو! وقتشه یه نگاهی بهخودت بندازی». بدون اینکه ذرهای توی ذوقمان بزند نشانمان میدهد که چطور حاضریم برای پول، مرزهای انسانیت را درنوردیم؛ اینکه اختلاف طبقاتی، فقر و بیعدالتی چه بلایی سرمان آورده و اینکه ثروت و قدرت چطور میتواند باعث سقوط و ویرانیمان شود. و البته این همان چیزی است که سازندگان این سریال میخواهند؛ همان همذاتپنداری تماشاگر که حتما برگبرنده بازی مرکب است.
دو؛ بازی مرکب علاوه بر اینکه شکل و شمایل تصویریتروتمیز و شیکی دارد، چارچوب قصهاش را هم روی ۶بازی سنتی و قدیمی کرهجنوبی استوار کرده. نکته جالب هم اینجاست که بسیاری از این بازیها با بازیهای سنتی ملل دیگر و ازجمله کشور خودمان یکیاند. انگار سریال، اثری درباره بازیهای سنتی مشترک ملتهای مختلف است و خب، همین حس نوستالژیک، کار خودش را کرده و باعث تمایز و جذابیت بیشتر سریال برای مخاطب امروز شده است.
سه؛ بازی مرکب چه از جهت فرم روایی و چه از جهت سرراستبودن قصه، کاملا عامهپسند است. پیچیدگی و تدوین خاصی ندارد و با جسارت از داستانگویی سرراست طفره نمیرود. در عوض سعی میکند تا جایی که میتواند برای تماشاگرش، غیرمنتظره باشد و با ایجاد تعلیق، در او شور و هیجان بهوجود آورد. و اتفاقا سهم زیادی از موفقیت این روزهایش را هم مدیون همین شیوه روایت سرراست و غیرمنتظره و البته ایجاد تعلیق دیوانهکننده است.