به مناسبت ولادت امام صادقع
آنها به کدام سو میروند؟
بهار کاشی
آیا جهان تصادفی آفریده شده است؟ آیا هیچ نیروی برتری آن را خلق نکرده است؟
عصر بود و مفضّل در افکار خود غرق بود. میان مراسم روضهی پیامبرص نشسته بود و داشت به فضیلتهای پیامبر فکر میکرد. فضیلتهایی که کمتر کسی از آنها باخبر بود. همانموقع ابن ابیالعوجاع از راه رسید و کمی بعد از آن مردی دیگر کنارش نشست. آنها از پیامبرص و معجزاتش حرف میزدند و مفضّل حرفهایشان را میشنید. حرفهایشان رفتهرفته به این موضوع کشیده شد که جهان تصادفی آفریده شده و هیچ خالقی ندارد. مفضّل که این حرف را شنید خشمگین شد. گفت: «آیا خدایی را انکار میکنی که تو را به نیکوترین و کاملترین شکل آفریده؟ اگر به درون خودت نگاه کنی آثار حضور او را میبینی.»
ابن ابیالعوجاع به مفضّل گفت: «اگر تو از اصحاب جعفربنمحمدع هستی، بدان که او با ما اینطور حرف نمیزند و نسبت به ما خشمگین نمیشود.»
آنروز وقتی امام صادق ع مفضّل را غمگین دید علتش را پرسید. مفضّل نیز ماجرا را گفت. امام گفت: «فردا صبح بیا تا برایت از حکمت خدا در خلقت جهان بگویم.»
مفضّل چهار روز پای حرفهای امام صادقع نشست و دربارهی حکمت آفرینش و شگفتیهای آن آموخت.
* * *
آیا جهان تصادفی آفریده شده است؟ آیا هیچ نیروی برتری آن را خلق نکرده است؟
«آنها از حق واضح به کدام سو میروند؟ آنها در ضلالت و حیرت خود مانند کورهایی هستند که به خانهای داخل میشوند که مستحکم و زیبا ساخته شده. فاخرترین فرشها در آن گسترده شده و انواع خوردنی و آشامیدنی و پوشیدنی در آن وجود دارد. هرچیزی نیز به تقدیر و مصلحت در جای خود قرار دارد.
اما آنها با چشمهایی که نمیبینند، داخل اتاقها میشوند و ای بسا به ظرفی پا بزنند و آن را بشکنند. ظرفی که نمیدانند برای چه آنجا قرار گرفته و روزی به آن نیاز خواهند داشت. پس خشمگین میشوند و دربارهی خانه و صاحب خانه بدگویی میکنند. ذهن آنها علل و فواید اشیا را درنیافته و برای همین در این جهان حیران و سرگردان میشوند و فکر میکنند پس همهچیز در جهان بیعلت بهوجود آمده و حال که علت ندارد، آفرینندهای هم ندارد و آنچه هست تصادفی خلق شده است.»*
* بازنویسی از کتاب «توحید مفضّل، بیانات حضرت امام جعفر صادق ع در شگفتیهای آفرینش انسان و جهان»، ترجمه از عربی: علامه محمدباقر مجلسی