حمیدرضا غلامزاده ـ مدیر اندیشکده خانه دیپلماسی
شنبه نیویورکتایمز گزارش مفصلی درخصوص ترور دانشمند هستهای ایران، شهید فخریزاده، منتشر کرد که در آن جزئیات جدیدی از نحوه اجرای ترور و برنامهریزیهای صورتگرفته ارائه شده بود. فارغ از نکات و جزئیات عملیات که در جای خود ارزش بررسی دارد، رویکرد و زمان انتشار این گزارش از اهمیت دوچندانی برخوردار است که بهاصطلاح باید در میان خطوط بهدنبال آنها بود.
بهطور معمول در پوشش اخبار عملیاتهای ترور و خرابکاری که بهویژه توسط رژیم صهیونیستی اجرا میشوند، درخصوص عامل اقدام گمانهزنی میشود تا مسئولیتی حقوقی متوجه نویسنده یا عامل خرابکاری نشود.
اما برخلاف موارد مشابه، در این گزارش نهتنها بر طراحی و اجرای این عملیات توسط رژیم صهیونیستی تصریح و تأکید شده است، بلکه از هماهنگی تلآویو و واشنگتن و اطلاع کاخ سفید از این عملیات نیز خبر داده شده است.
باراک اوباما در کتاب خاطرات خود که سال گذشته منتشر شد، از همکاری نیویورکتایمز با دولت آمریکا درخصوص پرونده هستهای ایران مینویسد. بهگفته او، با توجه به سابقه دروغگویی دولت بوش در حمله به عراق، دولت اوباما نگران بود انتشار اطلاعات و اسناد ادعاییاش درخصوص برنامه هستهای ایران باورپذیر نبوده و تفسیر به دروغ دیگری مشابه دروغ سلاح کشتار جمعی در عراق شود.
بنابراین کاخ سفید تصمیم میگیرد افشای این اسناد را به نیویورک تایمز بسپارد تا با انتشار آنها توسط این رسانه جریان اصلی، باورپذیر شده و مطالبه برخورد با برنامه هستهای ایران در افکار عمومی شکل بگیرد.
با توجه به اینکه نویسنده اصلی این گزارش رانن برگمن، خبرنگار اسرائیلی نیویورکتایمز در تلآویو است که پیش از این هم کتابی در رابطه با ترورهای هدفمند رژیم صهیونیستی نوشته، میتوان اطمینان داشت با توجه به دسترسیهای برگمن، این رویکرد و انتشارات جزئیات از سوی نیویورکتایمز را باید انتخابی آگاهانه و عامدانه تلقی کرد. اما با چه انگیزهای؟
این گزارش درست در زمانی منتشر شده که از یکسو صحبت از احیای مذاکرات هستهای ایران و غرب در میان است و از دیگر سو، نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد که بهطور معمول نخستوزیر رژیم صهیونیستی علیه ایران و برنامه هستهایاش سخنرانی میکند در آستانه برگزاری است.
علاوه بر این، تحولاتی مانند عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای و موفقیت ایران در فروش و انتقال سوخت به لبنان، قدرت ایران در سیاست خارجی را افزایش داده و دست ایران را در مقابله و خنثیسازی تحریمها بازتر کرده است که خود میتواند برگ برندهای در مذاکرات پیش رو تلقی شود.
با این اوصاف، انتشار این گزارش را باید در راستای راهبردی دانست که یکماه پیش نفتالی بنت در دیدار با بایدن با عنوان «مرگ با هزاران جراحت» روی میز کاخ سفید گذاشت. در حقیقت سیگنال این گزارش به طرفهای غربی مذاکرهکننده و بهخصوص آمریکا آن است که رژیم صهیونیستی توان واردکردن جراحتهای جدی به پیکره برنامه هستهای ایران و مهار آن توسط خرابکاری و ترور را دارد و نیازی به دادن امتیاز در مذاکرات برای محدودکردن برنامه هستهای ایران نیست.
در بخشی از گزارش تأکید شده است آمریکا و رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیدند که وقتی ترور سردار سلیمانی بهعنوان مؤثرترین فرمانده نظامی ایران با واکنشی نهچندان قاطع روبهرو میشود، بالطبع ترور سایرین با واکنش چندان محکمی روبهرو نخواهد شد؛ و همین انگیزه اجرای عملیات ترور شهید فخریزاده را شکل داد.
یادآوری جنایت ترور شهید سلیمانی به همراه یادآوری نقش اطلاعاتی صهیونیستها در آن ترور و انتشار جزئیات دقیق و بزرگنمایی طراحی و اجرای عملیات آبسرد و تأکید بر موارد قبلی ترورهای دانشمندان هستهای، تلاش برای تثبیت این تصویر برتری ادعایی صهیونیستها نسبت به ایران و برنامه هستهایاش است تا دست ایران را در مذاکرات خالی و طرف غربی را از دادن امتیاز به ایران منصرف کند.
برخلاف تلآویو که برای پیروزی در جنگ روایتها اصرار به فاشکردن اقدامات و حملات خود چه در ایران و چه علیه مواضع و متحدان ایران در منطقه دارد و گاه حتی به اخبار دروغین در این زمینه متوسل میشود، تهران سکوت رسانهای در قبال اقدامات تلافیجویانه خود را ترجیح داده است.
اما در شرایط کنونی، افشای برخی ضربات اطلاعاتی و امنیتی موفق جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی و همچنین رسانهایکردن اقدامات خرابکارانه صهیونیستها که خنثی شده و به شکست انجامیده، میتواند کمک مؤثری به شکستن این موازنه جعلی و تخریب سناریوی صهیونیستی علیه ایران باشد.
رمزگشایی از گزارش نیویورکتایمز درباره جزئیات ترور شهید فخریزاده
در همینه زمینه :