• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
شنبه 27 شهریور 1400
کد مطلب : 140812
+
-

بازگشت آرام کابوی پیر

نگاهی به فیلم«گریه کن ماچو»‌ آخرین ساخته کلینت ایستوود

بازگشت آرام کابوی پیر

آرش نهاوندی- روزنامه نگار

کلینت ایستوود 91ساله که کارنامه درخشانی از بازیگری و کارگردانی در عرصه سینمای وسترن دارد، این‌بار و در نهمین دهه زندگی خود با وسترنی جدیدکه بسیاری در انتظار اکرانش بودند، به سینما بازگشته است؛ وسترنی آرام که در جریان آن کلینت ایستوود همراه با پسر نوجوانی که او را برای گرفتن 50هزار دلار از پدر و مادرش ربوده و یک خروس جنگی که این پسر را همراهی می‌کند، با خونسردی کامل و گویی حادثه‌ای اتفاق نیفتاده و حوادثی نیز در پیش نخواهد بود، با خودرویش جاده‌های سراسر مکزیک را درمی‌نوردد. به گزارش نیویورک‌تایمز، «گریه کن ماچو» روز 17سپتامبر(26شهریور) برای نخستین بار در سالن سینماهای آمریکا نمایش داده شد. کلینت ایستوود در این فیلم در قالب شخصیت یک پدر عصبانی، خود را متعهد به ساخت اثری در ژانر «انتقام - نجات» می‌داند. فیلم گریه کن ماچو با اقتباس از رمانی از «ریچارد نش» و با استفاده از فیلمنامه «نش» و «نیک اشنک» ساخته شده است. طرح ساخت «گریه کن ماچو» مربوط به سال‌ها قبل است و آرنولد شوارتزنگر قرار بود نقش شخصیت اصلی را در این فیلم ایفا کند که پروژه ساخت فیلم بنا به‌دلایلی منتفی شد. اما در پروژه نهایی ساخت این فیلم کلینت ایستوود خود تصمیم گرفت نقش شخصیت اصلی را ایفا کند. گریه کن ماچو از فیلم‌هایی است که در میانه شیوع کرونا ساخته شد.
ایستوود ضمن کارگردانی، در این فیلم در نقش شخصیت اصلی به نام «مایک میلو» نیز بازی کرده است.«مایک» یک گاوچران و یک مربی سابق اسب‌سواری و پیرمردی بدعنق و لجباز با گذشته‌ای پیچیده است، با این حال او رفتار نرم و منعطفی با کودکان و حیوانات دارد. با اینکه او مردی است غروغرو اما در کار استادانه و مانند یک حرفه‌ای عمل می‌کند و تا حد زیادی به کارش می‌بالد و افتخار می‌کند. ایستوود، گریه کن ماچو را به شیوه منحصربه‌فرد و با ریتم و لحنی آرام کارگردانی کرده که کاملا این شیوه با نگاه و رویکرد مایک میلو، شخصیت اصلی فیلم انطباق دارد.
مایک در حال انجام یک ماموریت پرخطر و زمان به‌سرعت به ضرر وی در حال گذر است و مردان مکزیکی خطرناکی در تعقیب وی هستند اما او عجله‌ای از خود نشان نمی‌دهد و ترجیح می‌دهد به گشت‌وگذر در طبیعت زیبای مکزیک بپردازد، کلینت ایستوود، نهایت آرامش مایک را در سکانس‌ نزدیک‌شدن وی به یک شهر کوچک و آنجا که وی در میانه این سفر پرخطر درنهایت خونسردی رو به همراهان خود می‌گوید«شهر جالبی به‌نظر می‌رسد برویم و نظری به این شهر بیندازیم» را به مخاطبان فیلمش
 نشان می‌دهد.
همراهانی که مایک میلو در این سفر به آنها اشاره دارد؛ پسری 13ساله به نام«رافو» با بازی ادواردو مینت و «ماچو» خروس جنگی رافو که از چندین مسابقه جنگی میان خروس‌ها پیروز بیرون آمده، هستند. ماچو که فیلم نام خود را از وی گرفته و تداعی‌گر موضوع مردانه این فیلم است، درواقع یک پرنده معمولی نیست و از ظاهر و رفتارش نجابت و نجیب‌زادگی می‌بارد.
رافو اما نوجوانی است با گذشته‌ای تلخ و ناخوشایند؛ پدر تگزاسی‌اش او را در خردسالی رها کرده و مادرش هم در کودکی او را بسیار آزار داده است. این گذشته ناخوشایند رافو را به ماچو و از قضا به رباینده‌اش مایک نزدیک کرده چراکه به‌نظر می‌رسد این تنها مایک است که می‌تواند به آرزوی دیرینه رافو، یعنی مردشدن جامه عمل بپوشاند. رافو آرزوی تبدیل‌شدن به مردی قوی و خشن را در سر می‌پروراند؛ آرزویی که یکی از الگوها و مروّجان آن خود مایک است، منتها او در ظاهری آرام، مردی است بسیاری قوی و خشن. کلینت ایستوود در این فیلم همچنان مردی خشن است که از ملایمت و عواطف انسانی چندان بویی نبرده، با این حال او نسبت به شخصیت‌های وسترنی که در گذشته نقش‌شان را بازی می‌کرد، صبورتر است و رویکردی ملایم‌تر به زندگی دارد.
منتقدان نظرات متفاوتی درباره این فیلم ارائه داده‌اند و گریه کن ماچو اگرچه در سایت‌های «روتن تومیتوز» و «متا کریتیک» نمره قبولی گرفته اما نتوانسته امتیازهایی را که انتظار می‌رفت از سوی منتقدان در این سایت‌ها به‌خود اختصاص دهد. شاید ریتم فیلم و آرامش شخصیت اول فیلم که تضاد آشکاری با موضوع پرهیجان و خطیر آن دارد، در ارائه این نظرات متفاوت بی‌تأثیر نبوده است.
اوئن گلیبرمن در ورایتی، کارگردانی کلینت ایستوود را ستوده و به این مسئله اشاره می‌کند که کارگردان در این فیلم با حفظ ریتم ملایم و اتکا به موضوع ساده داستان از آشکار‌کردن تضادها و شکاف‌ها خودداری کرده است. او این فیلم را به شیوه‌ای طبیعی و با لحنی غیرتهاجمی ساخته است. گلن کندی در سایت راجر ابرت به این فیلم سه‌ستاره و نیم از چهارستاره داده و فیلمبرداری و بازی شخصیت دوم این فیلم را ستوده و بر این باور است که رویدادهای کوچک نه‌چندان با اهمیت در این فیلم توسط دوربین به‌خوبی به تصویر کشیده شده است. منتقد هالیوود ریپورتر نیز بر این باور است که در این فیلم چگونگی روند تدریجی شکل‌گیری درک متقابل میان دو نفر، از زبان کلینت ایستوود بیان شده است. جاستین چانگ در لس‌آنجلس تایمز نوشته است: بازیگران نقش شخصیت‌های اول این فیلم توانسته‌اند در تمام صحنه‌های فیلم گریه کن ماچو به‌طور استادانه‌ای در نقش شخصیت‌های «مردانه قوی»، بازی کنند اما موضوع داستان فیلم تکراری است و تداعی‌گر موضوع یکی دیگر از فیلم‌های کلینت ایستوود به نام «گرن تورینو» است.

این خبر را به اشتراک بگذارید