شادمانم که با نگاه زیبای فیلمهای ایرانی آشنا شدم
گفتوگو با ای.آر.رحمان، آهنگساز اسکاری حاضر در تهران که میگوید طرفدار جدی سینمای ایران است
نسیم قاضیزاده
اولین چیزی که نظرم را جلب میکند، چهره اوست که بسیار جوانتر از سن و سالش بهنظر میرسد. بدون چک کردن اطلاعات اینترنتی، خیلی بعید است که بتوانید حدس بزنید بیش از 50سال دارد؛ نوع برخورد بیتکلف و صمیمانهاش هم شما را به غلط خواهد انداخت. الله رخا رحمان که هندویی است به اسلام گرویده، در یک خانواده کاملا فرهنگی بزرگ شده که پدرش همچون خودش هم علاقهمند به سینما بوده و هم موسیقی و او به نوعی فرزند خلف خانوادهاش محسوب میشود که البته بسیار حرفهایتر از نسل قبل راهش را ادامه داده و نام خانوادگیشان را در جهان به شهرت رسانده است. او را بهعنوان خواننده، ترانهسرا، آهنگساز، تهیهکننده موسیقی، کارگردان موسیقی، تنظیمکننده و رهبر ارکستر میشناسند. وی علاوه بر آوازخوانی نوازنده سازهایی چون گیتار، پرکاشن، درام، فینگربورد، چنگ، کیبورد، پیانو و آکوردئون است. رحمان در 16سالگی ترک تحصیل کرد و به پیروی از راه و رسم پدر، تمامی وقت خود را صرف نوازندگی در آثار ایلایاراجا، آهنگساز همهپسند جنوب هند کرد اما خیلی زود از این زندگی یکنواخت نیز خسته شد و به پیشنهاد یکی از همکارانش بر آن شد تا برای مدتی دست خود را در موسیقی تبلیغات تلویزیونی بیازماید. بعد از آن بود که فعالیت حرفهایاش را در زمینه آهنگسازی فیلم در دهه۱۹۹۰ میلادی آغاز کرد که نتیجه بیش از 10سال فعالیت مداوم در صنعت فیلمسازی هند و جهان برای او فروش بیش از 100میلیون نسخه موسیقی فیلم و بیش از 200میلیون کاست از آثارش است که او را در زمره پرفروشترین هنرمندان موسیقی جهان قرار میدهد تا آنجا که مجله تایم در سال۲۰۰۹ رحمان را در لیست تایم۱۰۰ بهعنوان یکی از 100فرد تأثیرگذار در جهان معرفی کرده است.
ای.آر. رحمان در طول این سالها علاوه بر ساخت موسیقیهای ماندگاری همچون «127ساعت»، «میلیونر زاغهنشین» و «جیهو»، موسیقی فیلمهایی چون «آب»، «آبی»، «آتش»، «اتمسفر»، «از اعماق دل...»، «اگه بدونی یا نه»، «الیزابت: دوران طلایی»، «باج»، «پسرها»، «پله»، «تا وقتی که زندهام»، « جنتلمن»، «جوانی»، «راک استار»، «روبات»، «زمین»، «ستاره»، «سرزمین مادری»، «صد قدم راه»، «ریتم»، «گاجینی»، «مردمی شبیه ما»، «مهندس» و «همدم» را نوشته است که در همین راه برنده جوایز بسیاری ازجمله 13جایزه فیلم فیر، 4جایزه ملی فیلم هند، یک جایزه بفتا، یک جایزه گلدنگلوب و 2جایزه اسکار شده است. رحمان در سال۱۹۹۵ نیز دریافتکننده جایزه ملی موریس و جایزه مالزی برای کمکهایش به هنر موسیقی بود. وی همچنین دریافتکننده 4جایزه ملی و ۶ جایزه دیگر برای اجرای بهترین موسیقیها در فیلمهای هندی و تلگو (فیلمهای سینمای جنوب هند) است. در کنار اینها رحمان ۱۵جایزه هم از جشنواره «فیلم فیر» دریافت کرده است. در سال۲۰۰۶ نیز او جایزه بهترین اجرای موسیقی در سطح جهان را از دانشگاه استنفورد دریافت کرد.
به این فهرست بلند و بالا، اضافه کنید 2بار همکاریاش با مجید مجیدی در ساخت موسیقی فیلمهای «محمد رسولالله(ص)» و «در میان ابرها» و حضور چندین و چند بارهاش در ایران. با او که برای حضور در سی و ششمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر و برگزاری ورکشاپ تخصصی آهنگسازی به تهران آمده و قرار است چند روزی را هم در اصفهان بگذراند به گفتوگو نشستهام.
در ابتدا از او درباره حضورش در ایران میپرسم؛ هرچند با آشنایی خوبی که طی این سالها و رفتوآمدهای چندین بارهاش به تهران داشته، میشود پاسخش را حدس زد: «من عاشق ایرانم، همیشه اخبار مربوط به آن و سینمایش را دنبال میکنم و طرفدار جدی سینمایش هستم. البته تا حدودی برای من دنبال کردن سینمای ایران امری ضروری است؛ چراکه من در سینمای هند، سینمای هالیوود و سینمای دیگر کشورها فعال هستم و به همین دلیل سینمای ایران را هم دنبال میکنم. پیش از مجیدی سینمای کیارستمی را میشناختم؛ چراکه نامی شناختهشده در هند بود اما این مجیدی بود که باعث شد من بیش از پیش با سینمای ایران و مفاهیمش آشنا شوم. تا قبل از آن همیشه برای من سؤال بود که سینماگران ایرانی و کلا ایرانیها چطور درباره مفاهیم انسانی فکر میکنند و بعد از همکاری نزدیک با مجید مجیدی بود که به این چیزها پی بردم و او از من برای آهنگسازی فیلمی فوقالعاده همچون «محمد رسولالله(ص)» دعوت به همکاری کرد. بعد از آن همکاری بود که فهمیدم نگاه زیبایی که در فیلمهای ایرانی وجود دارد از کجا میآید و واقعا بابت این اتفاق که در زندگی حرفهای من رخ داد، احساس شادمانی میکنم.»
رحمان که نخستینبار است درجشنواره فجر حاضر میشود، آن را اتفاقی خوب ارزیابی میکند: «اولین بار در سال2012 به ایران آمدم و این دفعه چهارم یا پنجمی است که در ایران هستم؛ البته به همدان هم برای حضور در جشنواره فیلم کودک رفتهام. یادم میآید که حدودا 4بار برای فیلم «محمد رسولالله(ص)» و صحبتهایی که باید با مجیدی میداشتم به تهران آمدم اما این نخستین باری است که به فجر میآیم. دیروز به پردیس چهارسو رفتم و واقعا انرژی آنجا را دوست داشتم. اینکه شما در جمع خانواده سینما خودتان را احساس کنید و به تماشای آثار هم بنشینید فیالنفسه لذتبخش است، حالا اگر خودتان در جشنواره کار داشته باشید هم که چه بهتر.»
او درباره نخستین همکاریاش با مجیدی میگوید: «از ابتدا قرار نبود که از سازهای هندی استفاده کنم؛ چراکه مجیدی میخواست صدایی که از موسیقی فیلمش شنیده میشود صدایی جهانی باشد بنابراین من هم باید از فضای بینالمللی برای آن استفاده میکردم. این پیدا کردن نقطه مشترک برای من و مجیدی بسیار طول کشید تا آنجا که بالاخره به تفاهم رسیدیم. رفتوآمدهای متعدد من به ایران هم به همین دلیل بود. طبیعتا باید فضای مذهبی فیلم هم در موسیقی متجلی میشد. در این پروسه از مجیدی بسیار آموختم. میدانید هر جامعهای حسها و حال و هوایی را از آن خودش دارد و وقتی من با کارگردان خوبی همچون مجیدی کار کردم با این احساسات نزدیک و آشنا شدم.»
به رحمان میگویم که حتما بخشی از این خوشامد بهدلیل نزدیکی فضاهای فکری و سینمایی هند و ایران و در مجموع شرق است و ادامه میدهم که «در میان ابرها» در فضای سینمای هند است و نام شما را هم بهعنوان آهنگساز بر خود دارد که طبیعتا برای ما ایرانیها یادآور فضای «میلیونر زاغهنشین» است؛ «مجیدی همان ابتدا تکلیف مرا با موسیقی «در میان ابرها» روشن کرد. او گفت که من موسیقی هندی نمیخواهم چون فقط داستان در هند میگذرد و برای من موضوع مهم است بنابراین موسیقی بینالمللی میخواهم. داستان درباره یک خانواده است که اتفاقا فضاهای دیگری جز هند را هم تجربه میکنند؛ بنابراین برای من هم خواسته مجیدی قابل درک بود. من واقعا فیلم را دوست داشتم و از تماشایش هیجانزده شدم.»