حیرتانگیز از خطه شمال
مسعود میر
«در محدودیتهای کرونایی و تعطیلات اخیر، تقاضا و قیمت سفر ریزش داشت. مردم اینبار ترسیده بودند و مثل همیشه، از سفر استقبال نکردند.» هرچند دیر اما کاش انتشار این خبر تا پایان دوران تلخ حکمرانی کووید-19 بیات نمیشد اما راستش را بخواهید حرفهای حرمتالله رفیعی، رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران با آنچه ما منتظرش هستیم یک تفاوت کوچک دارد و آنهم اینکه انگار حالا همه در این بحران کرونا تسلیم شمال شدهاند. میپرسید چرا؟ بهخاطر اینکه نقل قول اول مطلب با این جمله از وضعیت آرامشبخش به ترسناک، تغییر شکل میدهد: «قصه شمال فرق میکند. وقتی تصاویر و اخباری از انتقال اتومبیل مسافران با جرثقیل به شمال کشور منتشر میشود، یعنی مردم به هر ترفندی دست میزنند تا به شمال برسند. اتفاقا ما هم یکسالونیم است که به این سفرها انتقاد میکنیم اما کسی نه میشنود و نه توجه میکند».
حالا که حساب کار دستان آمده این چند جمله را هم بخوانید که سفرهای به مقصد شمال که ستاد ملی کرونا تقصیر آن را گردن فعالان و تبلیغات گردشگری میاندازد، اصلا به صنعت گردشگری ارتباطی پیدا نمیکند و معتقدیم باید مانع این سفرها شد اما اجازه سفر با آژانس را بدهند تا مردم از خدمات ایمن، بهداشتی و قابلکنترل استفاده کنند.
مسافری که با ماشین شخصی خود حتی با وجود منع تردد، به سمت شمال میرود، قصدش این است که آزاد باشد. حتما هم گعده و شبنشینی دارد و هم پروتکلی را رعایت نمیکند. اصلا مردم شمال میروند که دورهمی داشته و آزاد باشند. این سفرها نه برای جامعه محلی و نه برای صنعت گردشگری، آورده اقتصادی ندارد اما نسبت به آن سختگیری هم نمیشود. این مسافرها مواد غذایی و هر کالایی که نیاز دارند را از شهر و محل زندگیشان تهیه میکنند و معمولا هم خانه و ویلایی دارند یا نهایتا یک خانه اجاره کنند. به این مدل سفر، اصلا سفر توریستی نمیگویند...
حالا بازگردیم به احوالات خودمان، به رکورد مرگومیرهایی که گویی میخواهیم مدام جابهجایش کنیم، به استانهای شمالی و ناله مردمانش و بهخودخواهی ما که اگر همه دنیا تعطیل باشد باز انگار بساط شمال و ویلا و جوجهکباب ما تعطیلبردار نیست... .