
حال ناخوش خزر
کشورهای حاشیه خزر در حال خشکاندن بزرگترین دریاچه جهان هستند

زهرا رفیعی- خبرنگار
حال بزرگترین دریاچه دنیا خوب نیست. سدهای بیشماری که همسایگانش بر سر رودهایی که به این دریاچه میریزد بستهاند و هر روز بر تعداد آن اضافه میکنند، نقش تیر خلاص برای دریاچه خزر یا همان کاسپین ایرانی را بازی میکنند. دوئل طبیعت و توسعه بلایی بر سر این دریاچه آورده که دیگر راه بازگشت و نجاتی برای این پهنه آبی باقی نگذاشته است. ماهیت تهدیدات دریاچه خزر از 10سال پیش تغییر کرده است؛ درست زمانی که دانشمندان مستندات تغییرات اقلیمی فراگیر و جهانی را منتشر میکردند و هیچ دولتمردی گوشش بدهکار آن نبود. حالا محمدرضا فاطمی، اکولوژیست دریایی به همشهری میگوید: تغییرات اقلیمی و توسعه سدسازی و کشاورزی در بالادست رودخانههای ولگا و سایر رودخانههای منتهی به دریای خزر دو عامل اصلی و چالشبرانگیز برای حیات دریای خزر شده است. بهگفته او، احداث سدهای بیشمار بر سر رودخانه ولگا که اصلیترین رودخانه تامینکننده آب دریای خزر است و همچنین احداث سد بر رودخانههای ایران، قزاقستان، آذربایجان و ارمنستان، مانع از ورود آبهای شیرین به دریاچه خزر شده است. در نتیجه، دریاچه از همه مرزهایش در حال پسروی است. پسروی آب ناشی از توسعه غیرپایدار و مضر نیز بهدلیل آنکه کشورها حاضر به تغییر سیاستهایشان در قبال خزر نیستند، قابل برگشت نیست.
این اکولوژیست دریایی ادامه میدهد: گرمشدن هوا، زمینهای یخزده روسیه را به مناطق مساعد کشاورزی تبدیل کرده است. احداث سدها و کانالهای آبیاری برای تامین آب شیرین زمینهای کشاورزی صورت میگیرد و همچنان ادامه خواهد داشت. نوسانات طبیعی سطح آب خزر نیز که پیش از این، هر 20 تا 30سال رخ میداد، ادامه نخواهد داشت و دیگر آب به نقاط پیشین برنخواهد گشت. بنابراین زمینهای بیشتری در بستر خزر خشک خواهد شد. در بخش ایران اما بهدلیل اینکه شیب زمین کمتر است، عقبنشینی دریا کمتر خواهد بود، ولی در ترکمنستان، روسیه و قزاقستان که عمق دریا کمتر است، پسروی بهمراتب بیشتر خواهد بود.
پسروی آب در مرحله اول، تأثیرات خود را در تالابهای ساحلی ایران نشان میدهند. گمیشان نخستین قربانی این فرایند است و محمدرضا فاطمی درباره این تأثیرات میگوید: علاوه بر تالاب گمیشان، کمکم شاهد خشکشدن تالاب گرگان که بخشی از پناهگاه حیات وحش میانکاله است و همچنین تالاب انزلی خواهیم بود. هماکنون بخشهای عمده تالاب انزلی خشک شده و عمق آب به نیم متر تا یک متر رسیده است. تالاب انزلی به دلتای رودخانه انزلی تبدیل و تغییر ماهیت اکولوژیک خواهد داد. تالابهای ساحلی نیز که محل زادآوری و تخمریزی ماهیان و آبزیان است، دیگر وجود نخواهند داشت.
افت کیفیت آب دریای خزر که ناشی از ورود انواع آلایندههاست، چهره و ماهیت دریای خزر را نیز تغییر داده و بدتر خواهد کرد. بهگفته این متخصص دریاها، آلایندهها ناشی از دو منبع موادنفتی و مواد آلی ناشی از عدمتصفیه فاضلاب صنعتی شهری، روستایی و کشاورزی است.
او میگوید: آلایندههای نفتی ناشی از استخراج نفت در کشورهای آذربایجان و ازبکستان بیشتر است و لکههای نفتی آذربایجان عمدتا به سمت ایران میآید. آلودگیهای میکروبی فاضلابهای شهری هم در بستر دریا رسوب میکند و بهصورت طبیعی به انسان منتقل میشود.
فاطمی میگوید: با از بین رفتن رودخانهها، زنجیره حیات و مصرف دچار نقصان شده است. بقای 80درصد ماهیان دریای خزر وابسته به تولیدمثل در رودخانههاست، اما مصب رودخانهها کمآب و آلوده شده و زادآوری ماهیان بهدلیل ایجاد موانع در مسیر رودخانهها مثل سد یا پل، دچار اخلال شده است. در این شرایط اگرچه اقدام شیلات برای تکثیر بچهماهی و ریختن آنها به خزر مثبت است، اما جبران صدمات نمیکند، چون در درازمدت بهدلیل انحطاط ژنتیک آبزیان، جمعیت ماهیان کاهش خواهد یافت. به این معضل، صید بیرویه را نیز باید اضافه کرد؛ اقدامی که توسط مردم و صیادان انجام میشود و موجب نابودی گونههای خاویاری نیز شده است.