![این تابلوها روضه مصور است](/img/newspaper_pages/mahalleh/1400/mordad-05/23/07-01.jpg)
گفتوگو با «محمدرضا حسینی» نقاش قهوهخانهای
این تابلوها روضه مصور است
![این تابلوها روضه مصور است](/img/newspaper_pages/mahalleh/1400/mordad-05/23/07-01.jpg)
فاطمه شعبانی
«محمدرضا حسینی» از هنرمندان نقاشی قهوهخانهای است که تاکنون 33 پرده عاشورایی خلق کرده. آثار او در اماکن مذهبی، تکیه بالای تجریش، تکیه پایین تجریش، کاشانک و برخی حسینیهها به نمایش درآمده است. حسینی بیش از 20 نمایشگاه انفرادی و گروهی برپا کرده و چهرهای شناخته شده در سبک نقاشی قهوهخانهای به شمار میآید. او در حال نقاشی تابلویی به ابعاد یکمتر و 70سانتیمتر در 150متر است. او تا الان 25متر آن شامل 6 قطعه 25 متری از خلقت انسان تا حضرت ابراهیم(ع) را طراحی کرده. این اثر در آخر به 14 معصوم(ع) میرسد. با او درباره به تصویر کشیدن وقایع عاشورا در قالب هنر نقاشی قهوهخانهای گفتوگو کردهایم.
داستان زندگی هنری این نقاش قهوهخانهای 52 ساله را باید از زمان پدربزرگش شروع کرد که در دوره پهلوی آژان بوده است. او به دلیل اعتقادات مذهبی کشف حجاب از زنان را برنمیتابد و خبرچینها گزارش او را میدهند. پدر بزرگش که احساس خطر میکند، همراه خانواده از چهارراه گلوبندک به تجریش که آن زمان قریه کوچکی بود مهاجرت میکند و ساکن این محله میشود. چون از کار بیکار شده بود برای اینکه امور زندگیاش بگردد به نقاشی ساختمان رو میآورد. از آنجا که با استاد عباس بلوکیفر از استادان نقاشی قهوهخانهای بچهمحل بود هرجا که نیاز به کشیدن منظره بوداز استاد خواهش میکردو استاد هم این کار را انجام میداد. آشنایی او با استاد بلوکیفر اینگونه شکل میگیرد. به توصیه استاد، رشته نقاشی را در دانشگاه ادامه میدهد و به جایی میرسد که امروز به نقاشی قهوهخانهای اشتغال دارد و تا الان 33 پرده عاشورایی خلق کردهاست.
عشق و علاقه
زندگی در محله سنتی تجریش و بزرگ شدن در خانوادهای مذهبی و خانهای که هفدهم هرماه مجلس روضهخوانی در آن برپا میشد تعلق خاطر حسینی به ائمه اطهار(ع) را بیشتر کرد. او در توضیح دلایل دیگر رفتن به سمت نقاشی پردههای عاشورایی میگوید: «دوستی دیرین پدر و پدربزرگم با استاد عباس بلوکیفر باعث رفتوآمد ایشان به منزل ما و آشنایی من با هنر شد. خیلی آرزو داشتم مثل استاد بلوکیفر بتوانم اینکار را انجام بدهم. با توجه به استعدادی که در این زمینه داشتم و قبل از ورود به دانشگاه چند کار با کمکشان انجام دادم و سعی کردم علاقه و ارادتم را به سیدالشهدا(ع) نشان بدهم. در دانشگاه هم چون نقاشی میخواندم طبق معمول هرکسی به فراخور پیشزمینه و علاقهاش سبکی را دنبال میکند، من هم با توجه به علاقهام به نقاشی قهوهخانه ای به این سمت کشیده شدم.»
پردههای عاشورایی
از سرنوشت پردههایی که کشیده است میپرسیم میگوید: «چند تا از پردهها را دارم که در ایام محرم در تکیههای پایین و بالای تجریش نصب میکنم. یک کار هم برای محمدباقر نحوی انجام دادم؛ در ابعاد 2متر و 10 سانتیمتر در 20متر که 4پرده 5 متری از مرگ معاویه تا واقعه عاشورا و قیام مختار را ترسیم کردهام. یکی از پردهها در ابعاد یک و نیممتر در 2متر در ارگ تجریش نگهداری میشود. یک تابلو هم با همین ابعاد برای فرهنگسرا رسانه کار کردهام که در حراجی پارسال یک میلیارد تومان فروش رفت و این پول صرف ساخت مدرسه در خوزستان شد. چند حسینیه خانگی هم هست که صاحبانشان از تابلوها در منازلشان نگهداری میکنند. در حسینیه ائمه اطهار(ع)در تقاطع بزرگراههای صیادشیرازی و شهیدهمت هم یکی از کارهایم به ابعاد 2متر و 10 سانتیمتردر 14متر نصب است که به سفارش شهرداری اجرا شده. اخیراً هم تابلویی برای حسینیهای در میبد یزد کار کردم که بعد از محرم قرار است به استرالیا برود. 4، 5پرده و قریب به20 تابلویم هم نزد مهندس عقیلی، کلکسیوندار نقاشیهای قهوهخانهای است.»
حال و هوای محرم درتکیه تجریش
این بچهمحل تجریش از حال و هوای ایام محرم در تکیههای تجریش خاطرات زیادی دارد: «تقریباً از 3سالگی همراه پدرم به تکیه تجریش میرفتم. یادم میآید هوا آنقدر سرد بود که با بخاریهای خیلی بزرگ تکیه را گرم وجلوی در حسینیه پردههای بزرگی را آویزان میکردند تا از ورود سرما جلوگیری شود. خانه ما کوچه زغالیها بود. وقتی از تکیه بیرون میآمدیم پدرم با دوستش مرا روی زمین سر میدادند. یادم میآید نوجوان که بودممحمود ثابتی و محمود فوقانی، 2 نفر از جوانان محله که شهید شدند تکیه را سیاهپوش میکردند. بعد از شهادتشان افراد دیگری این کار را انجام میدهند. محرم این تکیه حال و هوای عجیب و غریبی دارد. تکیه را سیاهپوش میکنند و نخل تکیه پایین تجریش را میآورند که بسیار قدیمی است. همه افرادی که اهل شمیران هستند هرجا باشند حتی خارج از کشور، سعی میکنند در ایام محرم بهخصوص شب تاسوعا خودشان را به تکیه برسانند. چون تکیه پایین برای عرض ادب به تکیه بالا میرود. این تکیه کشش خاصی دارد. پیش میآید کسی را که سالهاست ندیدهایم بعد از چند سال در تکیه میبینیم.»
انتقال فرهنگ عاشورا
هنرپردههای قهوهخانهای در انتقال پیام عاشورا چقدر تأثیر داشته است؟ حسینی، استاد نقاشی قهوهخانهای میگوید: «از قدیم میگویند شنیدن کی بود مانند دیدن؟ آنچه که انسان میبیند خیلی بیشتر به ذهنش مینشیند تا اینکه بشنود. تابلوهای عاشورایی هم از اتفاقات عاشورا میگوید. شاید اگر این تابلوها نبود فرهنگ شیعه و عاشورا در مسیر تاریخ به این خوبی منتقل نمیشد و به ما نمیرسید. قبلاً فقط نقل واقعه عاشورا و شعر عاشورایی و مداحی اهلبیت(ع)بود و از دوره صفویه که این نقاشی بهصورت پرده درویشی کار شده است. اما کشیدن تمثال امیرالمؤمنین(ع) به 700 سال قبل برمیگردد که یکی از دوستان محقق من تمثالهایی بهصورت رقعه و از این دست یافتند. تمثال کشیدن یعنی یک تصویر خیالی از حضرت علی(ع) در ابعاد کوچک. اما پرده درویشی در ابعاد بزرگ است و در زمان صفویه شکل میگیرد. نقاشان واقعه عاشورا را بهصورت نقاشی و مصور درمیآورند و دراویش این پردهها را شهر به شهر میگرداندند و نقل ماجرا میکردند. تا امروز که به ما رسیده است. هرچند با آمدن تلویزیون این قضیه کمرنگ شد ولی به نظرم باز اوج گرفته است و نسل جدید دوست دارند از اتفاقات باخبر شوند. یکبار در باغموزه ایرانی در چهارراه حسابی برای بچههای دبستانی که برای بازدید آمده بودند، نقل میکردم و متوجه شدم چقدر برایشان خوشایند بود.»
باقیات الصالحات
حسینی تا به حال در 25 نمایشگاه فردی و جمعی حضور داشته و سریال مستند «روایت عشق» و 2 فیلم مستند با عنوان «پرده خیال» درباره کارهایش ساخته شده است. به گفته حسینی خلق هرکدام از این پردهها برایش لذت خاصی دارد و هربار که جلو هرکدام از آنها که قرار میگیرد ارتباط تنگاتنگی با تکتکشان برقرار میکند: «موضوع تقریباً تکراری است؛ مگر سفارشدهنده چیز جدیدتری بخواهد. من زمانی که کار میکنم حال و هوای خاصی در وجودم زنده میشود. بعد از پایان کار گاهی با خودم میگویم من اینها را کی و چطور کشیدم؟ گاهی هنگام طراحی آنچنان روی خودم اثر میگذاردکه قلممو را کنار میـگذارم و مینشینم گریه میکنم و دوباره از نو قلم را به دست میگیرم و شروع میکنم. این پردهها یک روضه مصور و همهاش باقیات الصالحات است.»
حمایت مراکز فرهنگی
این هنرمند ازحمایت مراکز فرهنگی در پیشرفت هنر میگوید: «آثار فرهنگی ما متعدد است و مراکز فرهنگی باید از افرادی که این آثار فرهنگی را خلق میکنند حمایت کنند. اگر کشوری بخواهد پیشرفت کند باید مسئولان به افرادی که کار فرهنگی میکند کمک کند. مراکز فرهنگی با حمایت از خالق اثر او راتشویق میکنند تا کار بهتری انجام دهد و بازخورد این کار به جامعه برمیگردد. اخیراً شهرداری، وزارت میراث فرهنگی و گردشگری، فرهنگستان هنر و موزه امام علی(ع) با سفارش کار از ما و این هنر حمایت میکنند. اگر این حمایتها تداوم داشته باشد مسلماً نتیجه مطلوب حاصل میشود. به نظر من کارفرهنگی را باید از آموزش وپرورش شروع کنیم تا به نتیجه برسد.»