صدای اعتراض مردم خوزستان
سیده زهرا عباسی-خبرنگار
تصاویر شادی پسربچهای در هورالعظیم دستبهدست میچرخد؛ با وجود قطعی آزاردهنده اینترنت در ساعتهایی از روز هشتگ «خبر_خوب_خوزستان» زیر عکس ترند شده، اما فقط برای چند ساعت و دوباره «خوزستان_تشنه_است»، «کارون_جان_ماست» و «نه_به_انتقال_آب_کارون» جای آن را میگیرد. اعتراض اهالی خوزستان به کمآبی با خشکی هورالعظیم و کرخه شروع شد، اما این روزها گلایه از کمآبی و انتقال آب کارون، زیر سایه اعتراض به تبعیض و محرومیت مطرح میشود.
عامل کم آبی اشتباه انسانی است
هر آدم منصفی میتواند دریابد که مشکل آب در خوزستان چند وجهی و پیچیده است. همه ما میدانیم که مصرفکننده اصلی آب در ایران بخش کشاورزی است و حتی میزان انتقال آب از خوزستان به شهرهای دیگر آنقدر نیست که کل مشکل کمآبی را به آن مربوط کنیم. اگر مردم خوزستان در میان این همه علت -و مهمتر از همه خشکسالی غیرمتعارف امسال- هدف خود را جلوگیری از انتقال آب اعلام میکنند، نشاندهنده تبیین نشدن درست موضوع طی سالهای متمادی توسط نهادهای مسئول و نیز نقصان جدی در سایر طرحهای مدیریت آب است. با این حال این گزارش حرف مردم معترض خوزستان است.
بگذارند آب راهش را بیاید
هوا گرم و شرجی است. اغلب روزها دمای هوا به بالای 50درجه میرسد. تعطیلات عید قربان و گرمای هوا دست بهدست هم دادهاند تا اهواز روزها را در سکوت سپری کند. سعید از ساکنان کوی علوی میگوید که این منطقه و لشکرآباد در ساعتهای شب میزبان جوانانی است که از کمآبی، خشکسالی، محرومیت، بیکاری و تبعیض به ستوه آمدهاند: «ما چیز زیادی نمیخواهیم. حداقل کاری که میتوانند برایمان بکنند این است که طرحهای انتقال آب را متوقف کنند، آب مثل همیشه راهش را برود، خودمان زندگیمان را میسازیم.»
عکسهای هور را باور نکنید
ساهره هم مثل سعید فکر میکند. او میگوید که آب باید راه خودش را برود، اما نه این باریکه آبی که در روزهای اخیر و بعد از اعتراض مردم برای هور باز شده: «عکسهای هور را باور نکنید. همه آبی که به هور رسیده تا زانوی پسربچهای است که در عکس دیده میشود. میدانید هور به قدری آب داشت که گاهی فردی در آن غرق میشد. گاومیشها باید تا گردن در آب فرو بروند؛ نه اینکه یک باریکه آب که بوی لجن میدهد را باز کنند و بگویند آب به هور رسید. آبی که در کارون هم جاری است به هیچ کاری نمیآید.»
او تأکید میکند که مردم آب میخواهند تا کارون و کرخه زنده شوند و هور جان بگیرد و با چند عکس از هور نیمهجان نمیتوان آنها را راضی کرد که سالهای سختی را فراموش کنند و به خانه برگردند.
نه گندم ماند و نه شلتوک
در اهواز از اول هم جز کیفیت پایین آب آشامیدنی، مشکل خاصی نبود. اعتراض به کمآبی که شروع شد، پای فعالان محیطزیست اهوازی هم به تجمعها باز شد تا حقابه شادگان و هورالعظیم و توقف طرحهای انتقال آب را مطالبه کنند؛ جالب اینکه با شروع این اعتراضها، قطعی برق کاهش یافت و حداقل مردم نگران خاموشیهای وقت و بیوقت در اوج گرما نبودند. در روستاهای نزدیک اهواز اما اوضاع خوب نیست. دام و کشاورزی و زندگی روستاییها آسیب دیده و حس مشترک مردم، افسوس به حال کارون است.
یکی از دهیاران شهرستان کارون در همسایگی اهواز توضیح میدهد: «بعد از سیل سال98 به کشاورزان خسارتی پرداخت نشد و به جای آن، اجازه دادند شلتوک بکاریم. کشاورزان خوشحال بودند که حداقل خسارت گندمزارهایشان با فروش برنج جبران میشود، اما امسال نه خبری از گندم است و نه شلتوک. شوری آب هم حجم و مرغوبیت محصول نخلهایمان را کاهش داده است.»
کریم از اهالی کارون هم میگوید که رود کارون به نخلستانش نزدیک است و بهراحتی با موتور برق، آب به نخلها میرسد، اما آب از بس آلوده و شور است که تشنگی را رفع نمیکند و رگههای نمک پای نخلها پیداست.»
او هم مانند بسیاری از اهالی معتقد است، دلیل انتقال آب و خشکی کارون، مهاجرت اجباری خوزستانیها و استخراج نفت با خیال راحت است، اما تأکید میکند: «ما کوچ نمیکنیم.»
نگرانیم
سمیه از روستای دیگری است. پسرهایش پابهپای اهالی به کمآبی اعتراض کردهاند و حالا شبها خانه نمیآیند: «خیلی نگران پسرهایم هستم. مگر حرفشان چیست؟ میگویند حقمان را از کارون بدهید. حالا که همهجا پر از نیروهای امنیتی است، بچههایم میترسند شاید بازداشت شوند. چه میدانیم. همهچیز درهم گره خورده است؛ اعتراضهایی که مسالمتآمیز برگزار میشد، تبدیل شده به بحران.»
یکی از شیوخ عشایر عرب اهواز هم نگرانی شبیه به سمیه دارد. با اینکه در همه روزهای گذشته سعی در آرام کردن اوضاع داشته، اما میگوید: «اگر بخواهیم صحبت کنیم باید درد مردم را بگوییم که به مذاق مسئولان خوش نمیآید و با ما برخورد میکنند. شما راضی میشوید؟ خودمان یا بچههایمان به دردسر میافتند.»
اعتراض مردم فقط خشکی هور نبود
آنچه ساهره، سمیه، کریم یا سعید میگویند حرف اهالی هویزه هم هست. گرچه در هویزه اوضاع نسبتا آرامتر است و دیگر خبری از اعتراضهای هفته پیش نیست، اما با همه اینها مردم هنوز معترض هستند. این را شیخ حسن برهانی، امام جمعه موقت شهرستان میگوید و تأکید میکند که آب در رودخانه جاری شده و به هور رسیده، روستاهایی هم که لولهکشی دارند، آبشان وصل شده، اما اعتراض مردم فقط هور نبود که حالا همهچیز تمام شود: «مهمترین مطالبه مردم توقف طرحهای انتقال آب است و مردم میگویند نباید آب به خارج از استان برود. حالا تبعیض و محرومیت هم ذیل موضوع آب مطرح میشود.»
او هم مانند بسیاری از اهالی معتقد است مسئولان باید همان روزهای اول به میان مردم میآمدند؛ هرچند این مردم دیگر اعتمادی به وعدهها ندارند.
مظاهرات السلمی
رستم سواری از اهالی هویزه به فیلمی اشاره میکند که زنی در آن به مأموران نیروی انتظامی میگوید که اعتراضها مسالمتآمیز و به کمآبی است: «اعتراض مردم به تشنگی است. ما تشنه آب خوردن نیستیم؛ تشنه کارون، کرخه و هورالعظیم هستیم. تشنه آنچه داشتیم؛ آب کشاورزی و دامهایمان. ما با انتقال آب از پشت خنجر خوردیم. زندگی خودمان و بچههایمان نابود شده است. فقط در رفیع 250گاومیش از تشنگی تلف شدهاند. این زندگی ماست که از دست میرود. زمینهای کشاورزیمان را با هزینه زیاد آماده کشت کردیم و حالا آبی هم برای کشاورزی نداریم.»
سواری تصریح میکند: «مسئولان همین الان هم به ما پشت کردهاند. میگویند شلتوککاری عامل کمآبی است. ما اهالی رفیع بعد از اینکه از اسارت عراقیها درآمدیم، در گتوند و اطراف آن ساکن شدیم و نخستین بار شلتوککاری را از سالهای 72 شروع کردیم. بعد هم که به محل زندگیمان برگشتیم شلتوک میکاشتیم. شلتوککاری برای امروز و دیروز نیست که بگویند عامل کمآبی است. عامل کمآبی اشتباه شماست.»
پیشنهاد سازمانهای مردم نهاد برای کارون دیده نشد
سرچشمههای کارون شرایط گذشته را ندارند و نمیتوان از آن انتظار انتقال آب داشت
مهمترین مطالبه این روزهای مردم خوزستان، لرستان، چهارمحال و بختیاری توقف طرحهای انتقال آب بینحوضهای از سرشاخههای کارون است؛ مطالبهای که دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست خوزستان معتقد است که از سالها پیش وجود داشته اما از آنجا که حرف مردم هیچگاه بیواسطه شنیده نشده است امروز شاهد یک بحران اجتماعی در این استانها هستیم.
هژیر کیانی وضعیت موجود خوزستان را حاصل چند فرایند میداند و درباره آن به همشهری میگوید: نخستین فرایندی که این شرایط را رقم زده، نگاه بهرهکشیتحمیل شده است. خوزستان به وقت تولید ناخالص و تولید سایر منابع، استانی ملی است اما به وقت مسائل در این سطح دیده نمیشود. نمونه این اتفاق به اعتقاد این فعال محیطزیست عملکرد وزارت نفت در آلودگی هوای خوزستان و خشکاندن هورالعظیم و بیتوجهی شورایعالی آب در انتقال آب با نادیدهگرفتن استان، جمعیت 5میلیون نفری آن و جلگه خوزستان که بخش عمدهای از امنیت غذایی کشور را تامین میکند، است. عامل دوم در بهوجودآوردن وضعیت فعلی خوزستان از نگاه کیانی، بیبرنامگی و سوءمدیریت در همه دستگاهها بهویژه آب و برق، جهاد کشاورزی و حفاظت از محیطزیست است که موجب شده برنامهای نه در سطح مدیریت استانی و نه ملی برای حفاظت از محیطزیست استان طراحی نشود.
او میافزاید: سازمان حفاظت محیطزیست در راستای اهداف و وظایفی که انجام نمیدهد، در این سالها بهجای دستگاه ناظر به سازمان تسهیلگر پروژههای انتقال آب تبدیل شده است که به اجرای طرحهایی که پیوست محیطزیستی و اجتماعی ندارند، کمک میکند. ارزیابیهای فرمایشی هم معمولا از سوی شرکتهایی انجام میشود که بعدا متوجه میشویم عموما شرکتهای همکار در طرحهای انتقال آب هستند.
دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست خوزستان ادامه میدهد: همه این موارد را در طول سالها مطالبهگری کردیم، پیشنهاد و راهکار دادیم اما گوش شنوایی نبود درحالیکه اگر سازمانهای مردمنهاد جدی گرفته میشدند کار به این بحران نمیرسید.
کیانی با بیان اینکه سازمانهای مردمنهاد خوزستان در سال95 پیشنهاد تدوین سند امنیت آب خوزستان را دادهاند، میگوید: این سند به سازمان آب و برق ابلاغ شد، اما این سازمان اجازه نداد سند تدوین و اجرا شود درحالیکه اگر این سند با حضور نمایندگان مردم، سازمانهای مردمنهاد، تشکلهای کشاورزی و... تدوین شود مصرف آب همه بخشها برآورد و حقابهها دیده میشود و دیگر کسی نمیتواند بدون توجه به این شرایط طرحهای انتقال آب را اجرا کند. خوزستان امنیت غذایی بخش زیادی از کشور را تامین میکند و از آنجا که تولید ملی دارد، باید آب و برق آن تامین باشد. نگرانی ما درباره کارون، نگاه استانی نیست و اگر میگوییم کارون نباید خشکانده شود بهخاطر این است که کارون متعلق به همه ایران است.
دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست خوزستان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ادعای وزارت نیرو مبنی بر توسعه پایدار با سدسازی میگوید: عملا این کار برای تخریب سرزمین بود درحالیکه اگر این هزینهها را برای پایداری سرزمین و حفظ پوشش گیاهی آبریز زاگرس حفظ میکردیم، منابع آب حفظ میشد. اما ما چه کردیم؟ مثلا سد کارون3 ساخته شد، 30هزار نفر آواره و 63روستا تخلیه شد، جادهها و میراث طبیعی از بین رفت و مردمی که یکبار برای جنگ و یکبار برای توسعه هزینه داده بودند، 17سال است که آبشان جیرهبندی شده. بنابراین نتیجه میگیریم سرمایهگذاریهای کشورمان از سوی وزارت نیرو عملا تلف شده است.
کیانی تصریح میکند که تنها راهکاری که میتواند برای مردم امنیت خاطر و اعتماد ایجاد کند، این است که سد و طرحهای انتقال آب کوهرنگ3، بهشتآباد و «خرسان» از کارون بیجان برای همیشه متوقف شود. این طرحها مربوط به 20سال گذشته است که شرایط کارون خیلی متفاوت بود و هرچه جلوتر آمدیم شاهد تغییر الگوهای بارش در سرشاخههای کارون بودیم و پایداری منابع آبی گذشته دیگر وجود ندارد.
او با بیان اینکه کارون نیمقرن است که 500میلیارد بطری آب معدنی را به زایندهرود صادر میکند، ادامه میدهد: سیاستهای غلط وزارت نیرو برای پروژههای انتقال آب نهتنها خوزستان را نابود کرد بلکه هزینههای زیادی روی دست مردم گذاشت. طرحهای انتقال آب بینحوضهای قرار بود مشکل را حل کند، در طول نیم قرن گذشته با طرحهای اجراشده آیا مشکل زایندهرود حل شد؟ خیر. چون ما اتفاقا در اینجا جذبه ایجاد میکنیم و مهاجرت بیشتر میشود و جمعیت افزایش مییابد. در همین دولت بیش از 10میلیون تن توسعه فولاد در اصفهان اتفاق افتاد، اگر اصفهان آب ندارد، آب صنعت از کجا تامین میشود؟
او معتقد است که با 10درصد صرفهجویی آب در بخش کشاورزی میتوان چند برابر به دارایی آب آشامیدنی هر استانی اضافه کرد تا دیگر نیازی به انتقال آب بینحوضهای نباشد.