گستره تغییر اقلیم؛ از ایران تا جهان
سیدمحمدمهدی میرزاییقمی- رئیس مرکز ملی تغییر اقلیم
تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی که ناشی از فعالیتهای انسانی است ازجمله معضلات عمده محیطزیستی است که در 2 دهه اخیر توجه بسیاری از محافل علمی و سیاسی جهان را بهخود جلب کرده است. براساس آخرین گزارش مجمع جهانی اقتصاد، از میان 5ریسک اصلی موجود برای حیات بشر، 4ریسک مربوط به محیطزیست و تغییرات اقلیمی است. در سالهای اخیر تغییرات آب و هوایی و گرمایش جهانی، صدمات جبرانناپذیری را به برخی کشورها وارد کرده است. مطالعات نشان داده که منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، بیشترین خسارات و صدمات اقتصادی را از گرمایش جهانی متحمل خواهند شد درحالیکه کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی کمترین خسارات را خواهند دید. در ایران شواهدی چون افزایش متوسط دما در کشور، کاهش بارشها، افزایش تعدد و شدت حوادث زیستمحیطی شدید (مانند سیل و خشکسالی) نشاندهنده بروز روزافزون اثرات گرمایش جهانی و تغییر اقلیم در کشور است. مطالعات گسترده زیستمحیطی نشاندهنده آن است که آسیبپذیری ایران از تغییرات اقلیمی، بیش از متوسط جهان است. از سویی تغییر اقلیم بر کشور ایران اثرات ملموس و مشهودی دارد؛ افزایش توالی بروز حوادث شدید زیستمحیطی مانند امواج حرارتی (روزهای بسیار گرم) در جنوب شرق و روزهای بسیار سرد در شمال غرب، افزایش 40درصدی بارانهای سیلآسا و روزهای خشک در نواحی غربی و جنوب شرق کشور، بروز خشکسالی و ایجاد چشمههای گردوخاک در کشور و منطقه که منجر به افزایش بروز پدیده ریزگردها در شهرهای غرب و جنوب غربی و جنوب شرقی کشور شده است.
کاهش روانآبهای سطحی در فصل بهار و کاهش توان تولید برقآبی، فرسایش خاک و فقر پوشش گیاهی مراتع کشور و بروز مسائل اجتماعی مانند تبعات اقتصادی در روستاها و رشد مهاجرت از روستاها به حواشی شهرها و بروز پیامدهای اجتماعی و اقتصادی نامطلوب حاشیهنشینی و از دست رفتن سرمایههای روستایی.
گازهای گلخانهای نظیر دیاکسیدکربن، متان و اکسیدنیتروس این قابلیت را دارند تا امواج فروسرخ حاصل از بازتابش نور خورشید از سطح زمین را جذب کنند. جذب انرژی توسط مولکولهای گاز سبب جنبش مولکول و افزایش انرژی آن میشود. وقتی این اتفاق در مقیاس بزرگ رخ دهد، مانند این است که زمین را با یک پتو پوشاندهایم. افزایش حرارت در جو زمین، باعث گرمتر شدن خشکیها، اقیانوسها و دمای هوای کره زمین خواهد شد که نتیجه آن بروز تغییراتی در این سیاره خواهد بود. یخچالهای قطبی ذوب میشوند و سطح آب دریاها بالا میآید. وضعیت آب و هوایی که در یک دوره زمانی طولانی حالت مشخص و پایداری بهخود گرفته بود، دچار تغییرات چشمگیر و منجر به افزایش امواج حرارتی و تغییرات الگوی بارندگی شده که پدیدههایی نظیر خشکسالی، آتشسوزی و سیل را بهدنبال داشته است. دیاکسیدکربن پس از انتشار، تا حدود 40سال در اتمسفر باقی میماند و هر چه انتشار آن در سطح زمین بیشتر شود، تغییرات حاصل از افزایش دمای کره زمین شدیدتر و وضعیت وخیمترخواهد شد.
تمامی پیامدهای مذکور در شرایطی مشاهده میشود که تغییر دمای کره زمین طی دو سده اخیر حدود یک درجه سانتیگراد بوده است. مطابق پیشبینیها، بسیار محتمل است که با دوبرابر شدن غلظت دیاکسیدکربن در اتمسفر، افزایش دما طی سالهای باقیمانده تا پایان قرن بیستویکم در ایران، تا 4.5درجه سانتیگراد باشد. این افزایش دما، طبیعتا منجر به بروز شدیدتر پیامدهای تغییرات اقلیمی در کشور خواهد بود. با درنظر گرفتن پایانپذیری منابع آبی زیرزمینی که در شرایط فعلی بالغ بر 55درصد از نیاز آبی کشور را تامین میکند، بحران خشکسالی در آینده از خطرات جدی توسعه اقتصادی و اجتماعی در کشور ناشی از تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی خواهد بود. در چنین شرایطی رصد و مدیریت پیامدها و آسیبهای تغییرات آب و هوایی میتواند تا حدودی این آسیبها را کاهش دهد و از نابودی کامل ظرفیتهای تولید جلوگیری کند. از اینرو هماکنون تغییر و اصلاح الگوی تولید محصولات کشاورزی به سمت محصولات با آببری کمتر، اصلاح الگوی مصرف آب در بخشهای مختلف بهویژه بخش کشاورزی، اصلاح الگوی مصرف مواد غذایی و محصولات کشاورزی به سمت مصرف بهینه و کاهش ضایعات، مدیریت و کنترل فرسایش خاک، ارتقای بهرهوری منابع تولید، استفاده بیشتر از انرژیهای غیرفسیلی، مدیریت احداث سازههای آبی، نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت گریزناپذیر در مواجهه و مدیریت پیامدها و آسیبهای تغییرات اقلیمی در کشور است. همچنین پرداختن به سطوح مختلف دانش، ادراک و عملکرد مردم نسبت به تغییرات اقلیمی، باید ابتدا در سطوح محلی و جایی انجام شود که تغییرات ویژه در آن قابل محاسبه باشند تا مبنایی برای شکلگیری تصمیمات و سیاستها در سطوح بالاتر ایجاد شود.
براساس آخرین ارزیابیها، کشور ایران از لحاظ میزان انتشار دیاکسید کربن پس از کشورهای چین، آمریکا، هند، روسیه، ژاپن و آلمان، با 0.72گیگاتن در سال در رده هفتم از کشورهای با بیشترین میزان انتشار و از لحاظ سرانه انتشار گازهای گلخانهای نسبت به جمعیت، پس از کشورهایی چون ژاپن، آلمان و لهستان، در رده یازدهم جهان قرار میگیرد. مطالعه دوره زمانی انتشار گازهای گلخانهای کشور، نشان میدهد که هر چند در مقطعی کاهش تقاضای انرژی نهایی و کاهش تولید نفت خام طی سالهای1393و1394 منجر به کاهش اندکی در انتشار گازهای گلخانهای در این سالها شده است، اما بهطور کلی، میزان انتشارگازهای گلخانهای ایران طی 16سال اخیر (سالهای1380تا1396)، 2برابر شده است. بهطور متوسط، حدود 75درصد از انتشار گازهای گلخانهای جهان مربوط به احتراق سوختهای فسیلی از بخش انرژی (تولید و تبدیل انرژی در بخش عرضه و مصرف حاملهای انرژی در بخش تقاضا) است، که این عدد در ایران به بیش از 83درصد میرسد. لذا لازم است عمده توجه به کاهش انتشار گازهای گلخانهای، بر بهینهسازی بخش انرژی متمرکز شود. پیشبینیها نشان میدهد بخش انرژی، در سالهای آینده نیز بیش از 80درصد از انتشار گازهای گلخانهای را بهخود اختصاص خواهد داد. براساس نتایج گزارش ملی سوم، زیربخشهای کلیدی بخش انرژی در انتشار گازهای گلخانهای عبارتند از نیروگاهها، حملونقل، صنایع (بهویژه فولاد و سیمان) و بخش خانگی. مدلسازیها نشان میدهد تا سال2030، زیربخش حملونقل با پشت سر گذاشتن زیربخش نیروگاهی، بیش از 25درصد از انتشار گازهای گلخانهای بخش انرژی را بهخود اختصاص خواهد داد. براساس این گزارش، با فرض ادامه روند موجود رشد انتشار گازهای گلخانهای در کشور (مستقل از برنامهریزیهای اقتصادی و جمعیتی کشور) میزان انتشار مورد انتظار در بخش انرژی، از حدود 670 در سال2010، به حدود 1100میلیون تن دیاکسیدکربن معادل در سال2030 خواهد رسید. براساس مطالعات، بادر نظر گرفتن برنامههای کلان توسعه اقتصادی مانند رشد اقتصادی 5.5درصد و نیز رشد جمعیتی 1.5درصد در سال تا سال2030 میزان انتشار از بخش انرژی، بالغ بر 1800میلیون تن دیاکسیدکربن در سال2030 خواهد بود. همچنین با فرض کاهش شدت انرژی مطابق قانون اصلاح الگوی مصرف از سال2020، میزان انتشارات به حدود 615.4میلیون تن دیاکسیدکربن معادل در سال2030 خواهد رسید. اغلب اقدامات مبتنی بر کاهش انتشار در ایران، هرچند نیازمند سرمایهگذاری اولیه است، اما جنبه سودآوری اقتصادی داشته و با بازگشت سرمایه همراه خواهند بود. بهعنوان مثال، تخمینهای صورت گرفته نشاندهنده نیاز به سرمایهگذاری حدود 750میلیون دلاری برای جمعآوری گاز فلر و تزریق آن به خط است که بازگشت سرمایه آن حدود 1600میلیون دلار در سال (دوره برگشت ششماهه) است و کاهش 7درصدی در انتشار گازهای گلخانهای کشور را بهدنبال خواهد داشت. در موردی دیگر تخمین زده میشود که با سرمایهگذاری 12میلیارد دلار در بخش نیروگاهی، برگشت سرمایه 450میلیون دلاری در سال رخ داده و میزان 5درصد از انتشار گازهای گلخانهای کشور کاهش خواهد یافت.