• سه شنبه 4 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 14 شوال 1445
  • 2024 Apr 23
یکشنبه 20 تیر 1400
کد مطلب : 135517
+
-

قطار رشد مشارکت زنان روی ریل

یادداشت
قطار رشد مشارکت زنان روی ریل

زهرا شجاعی- معاون زنان ریاست‌جمهوری در دوره اصلاحات

نظام آفرینش براساس زوجیت طراحی شده و در اندیشه دینی ما هم تأکید شده است که «وَمِن کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ» (هر چیزی - از جمله انسان- را جفت و زوج آفریدیم). انسان هم از 2 جنس زن و مرد آفریده شده است و بنابراین اگر قرار باشد نظامی مثل نظام آفرینش به کمال، تعادل و انسجام برسد لازم است از همه ظرفیت‌های اجزای خود یعنی هر دو جفت این نظام در مسیر رشد و تعالی خود بهره ببرد.
اگر مدیریت را استفاده بهینه از ظرفیت‌ها تعریف کنیم، بخشی از این ظرفیت، انسانی است که نیمی از آن هم به زنان تعلق دارد.
نظام متعالی آن است که همه اجزا و عناصر در آن دیده شوند و از هر دو بال انسانی در فرایند توسعه استفاده کنند. به همین دلیل است که در نظام‌های سیاسی توسعه‌گرا برای رسیدن به اهداف، توازن و پایداری درونی نظام و بهره‌مندی از همه اجزا مورد توجه قرار می‌گیرد.
با توجه به این موارد می‌توان گفت هیچ تردیدی در اهمیت و ضرورت بهره‌مندی از همه ظرفیت‌های انسانی ازجمله زنان یک جامعه وجود ندارد هرچند واقعیت جهان چیز دیگری است.
اما چرا مسئله مدیریت زنان مهم است؟ آیا تفاوتی بین مدیریت زنان و مردان وجود دارد؟ تحقیقات نشان می‌دهد که بله، تفاوت وجود دارد و این تفاوت به نفع زنان تعبیر و تفسیر می‌شود.
تحقیقات نشان می‌دهد زنان ویژگی‌هایی چون توانایی بیشتر، انگیزه‌بخشی، تقویت حس همکاری، مشارکت، تعیین مسیر موفقیت، توانایی بالای برقراری ارتباط، آشنایی با اخلاق کسب‌وکار، حمایت از سازمان و تشکیلات و رشد سازمانی را دارند. همچنین همزمان می‌توانند کارهای مختلف را انجام دهند، نظم و قاعده‌مندی در کار آنها برجسته است، تشویق‌کننده‌های خوبی هستند، توانایی ارتباط با بخش خودشان را دارند و صبور و الهام‌بخشند. این‌ ویژگی‌ها باعث شده است مدیریت زنانه و مادرانه به‌عنوان یک سلسله واژه در ادبیات مدیریتی کشور مطرح شود.
تجربه موفق رهبری زنان در کشورهایی که دارای رهبر زن هستند در مهار کرونا نمونه برجسته و خوبی است که نشان می‌دهد زنان توانستند بر یکی از بحران‌های بزرگ و بین‌المللی روز فائق شوند. اما با وجود همه این ویژگی‌ها و موفقیت‌ها شاهد آماری هستیم که شکاف جنسیتی را به خوبی نشان می‌دهد.
در فرایند توسعه جهان به دلایل مختلف ازجمله تفکر مردسالاری، عوامل درونی زنان، فرهنگ و شرایط اجتماعی از همه ظرفیت‌های زنان استفاده نمی‌شود و مدیریت هم بخشی از این ظرفیت‌هاست. به همین دلیل است که نهادهای بین‌المللی، تشکل‌ها و سازمان‌های متولی امور زنان در دنیا و منطقه ارتقای کمی مدیریت زنان در سطوح مختلف پایه، میانی و عالی را به‌عنوان یکی از اهداف خود تعیین‌ کرده‌اند. در کشور ما هم دیرزمانی نیست که این موضوع در دستور کار برنامه‌ریزان حوزه زنان قرار گرفته است. در دوره اصلاحات امور زنان وارد برنامه توسعه شد و به‌دنبال آن در برنامه چهارم، پنجم و ششم توسعه هدف عدالت جنسیتی به‌عنوان یکی از هدف‌های مهم برنامه‌ریزان توسعه و حوزه زنان و افزایش شاخص کمی مدیریت زنان هم مورد توجه قرار گرفت. از سوی دیگر، موضوع مدیریت زنان در مطالعات اجتماعی و مدیریتی هم مورد نظر است.
در دوره اصلاحات توانستیم با برنامه‌ریزی‌هایی چون طرح تربیت 300مدیر زن، برنامه‌های آموزشی، الزام دستگاه‌های دولتی به بهره‌مندی از توان مدیریتی زنان و تأکید رئیس‌جمهوری وقت به مدیران ارشد کشور رشد مدیریت زنان را به 63درصد برسانیم. این موضوع در دولت یازدهم و دوازدهم هم ادامه یافت و با استفاده از مدیران زن به رشد خوبی ازجمله آمار 25درصدی مدیریت زنان رسیدیم.
آمار نشان می‌دهد قطار رشد مشارکت زنان روی ریل افتاده و در حال حرکت روبه جلوست و ملزومات آن ازجمله تحصیلات، رشد آگاهی، اعتماد به نفس، مهارت‌های ارتباطی و فردی فراهم شده. حدود 60درصد ورودی‌های دانشگاه‌ها را دختران تشکیل می‌دهند که نشان می‌دهد آن جایی که مانعی در مسیر زنان نباشد خودشان قله‌های موفقیت را درمی‌نوردند. وقتی در جامعه‌ای تعداد زنان آگاه و توانمند زیاد باشد خودبه‌خود در آمار اشتغال هم به چشم می‌آید؛‌ این موضوع را در آمار جذب نیروی انسانی در آزمون استخدام دولتی هم شاهد بودیم که درصد زنان شرکت‌کننده و پذیرفته شده بیشتر از مردان بود.
بنابراین برای حفظ دستاورد سهم 25درصدی زنان در مدیریت، بخشی از کار به‌طور طبیعی پیش می‌رود و بخشی هم نیاز به حمایت مسئولان، ایجاد زمینه مشارکت و معرفی زنان توانمند دارد تا نه‌تنها این دستاورد حفظ، بلکه توسعه هم داده شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید