در برابر غافلگیری کرونا
بهنام بهزادی، کارگردان سینما در گفتوگو با همشهری تجربه جدیدش در آموزش سینما را تشریح کرد
مهدی شهسواری- روزنامهنگار
بهنام بهزادی، کارگردان سینما که سابقه ساخت فیلمهای «تنها دوبار زندگی میکنیم»، «قاعده تصادف» و «وارونگی» را در کارنامه خود دارد، این روزها سخت مشغول تجربهای تازه در عرصه آموزش مهارتهای سینمایی است؛ تجربهای که با توجه روزهای کرونایی، کمبود آن را احساس کرده و حالا میخواهد امکانات و تجربه کاربری جدیدی را چاشنی آموزشهای آنلاین کند تا هنرجویان از سراسر ایران، همچنان بتوانند از آموزشهای سینمایی بهرهمند شوند. بهزادی که آخرین فیلمش یعنی «من میترسم» در انتظار بهبود شرایط کرونایی برای اکران در سینماهاست، فیلم تازهاش نیز مجوز ساخت گرفته و قرار است بهزودی آن را کلید بزند.
فیلم سینمایی «من میترسم» با توجه به شیوع کرونا، نتوانست شرایط اکران عمومی را بهدست آورد، نظرتان در مورد این وضعیت چیست؟
بسیاری معتقدند که نهتنها کار و زندگی ما بلکه جهان پس از کرونا به قبل و بعد از آن تقسیم خواهد شد. زندگی ما در ایران و کارمان هم البته از این قاعده مستثنا نیست. فیلمهای سینمایی بسیاری در این دوره، در پشت درهای بسته سینما ماندند و اکران نشدند. فیلم سینمایی «من میترسم» هم یکی از آنهاست.
البته بعضی از فیلمسازان در این شرایط به سمت اکران آنلاین رفتند. آیا تمایل به اکران آنلاین نداشتید؟
اکران آنلاین با توجه به همه ظرفیتهایی که داشت، متأسفانه تبدیل به پروژهای ناکام و شکستخورده شد. ما در همین ایام شاهد بودیم که در دنیا، پلتفرمهای مهمی مانند نتفلیکس و آمازون و... از این فرصت استفاده کرده و به اکران آنلاین فیلمها روی آوردند چراکه این شکل از اکران، ظرفیت اضافهکردن مشترکان جدید و سودآوری بلندمدت برای آنها را داشت. اما در ایران، این ماجرا با دو مشکل اساسی مواجه بود: نخست اینکه نبود قانون کپیرایت باعث میشد که فیلمها بهسرعت بهصورت غیرقانونی منتشر و بعضا از شبکههای ماهواره پخش شوند و دوم اینکه پلتفرمها تمایل داشتند تا با سرمایهگذاری اندک، ریسک این کار را بر عهده سرمایهگذاران فیلمها بگذارند.
به همین دلیل، صاحبان آثار ترجیح دادند برای اکران سینمایی و حضوری آثارشان صبر کنند اما آنها را بهصورت آنلاین اکران نکنند. ضمن اینکه اصولا فیلم سینمایی برای پخش در سالنهای سینما ساخته میشود و همچنان میتوان امیدوار بود که سنت فیلمدیدن در کنار دیگران و در سالن سینما بهمثابه یک فرهنگ و برنامه جمعی باقی بماند.
بنابراین قرار است منتظر بهبود شرایط و کاهش شیوع کرونا بمانید تا فیلمتان برای تماشاگران در سینماها به نمایش درآید؟
جز اینکه تعداد زیادی فیلم، در داخل و خارج کشور منتظر دیدهشدن هستند، میتوان به دوران پساکرونا خوشبین بود. استقبال کمنظیری که این روزها تماشاگران از جشنواره کن دارند، نشاندهنده این است که مثل خیلی چیزهای دیگر، مردم و علاقهمندان، دلشان برای سینما و با هم فیلمدیدن تنگ شده است. فکر میکنم یکی از حسنهای غافلگیری جهان از کرونا و پیامدهایش، این است که همه ما قدر داشتههایمان را بیشتر بدانیم؛ داشتههایی که میتوانند از ما دریغ شوند و بهنظر بدیهی و دائمی میآیند، درحالیکه دوران همهگیری کرونا نشان داد جهان ما چقدر شکننده، آسیبپذیر و ناپایدار است. بنابراین به آینده سینما در دوران پساکرونا بسیار امیدوارم.
شما علاوه بر فیلمسازی چندین سال تجربه استادی و تدریس سینما در دانشگاه را در کارنامه خود داشتید؛ گویا حالا تصمیم گرفتید وارد بخش خصوصی و دورههای آزاد سینمایی شوید. علت این تصمیم چیست؟
همچنان که همه میدانیم، کرونا و عوارضش یک غافلگیری بزرگ برای همه بود و دانشگاههای ما هم از این قاعده مستثنا نبودند. در ماههای اول شروع کرونا، تصور عمومی بر این بود که این همهگیری در آینده نزدیک، به پایان میرسد و شدت و دامنه وسیع آن را کمتر کسی تصور میکرد و بسیاری، ازجمله مراکز آموزشی امیدوار بودند خیلی زود همهچیز به روال سابق برگردد. ضمن اینکه زیرساختها و نظام اداری -آموزشی دانشگاهها معمولا آنقدر چابک و کارآمد نیست که بتواند یک سیستم با سختافزار و امکانات مناسب را برای آموزش فیلمسازی و برخی دیگر از رشتههای عملی مهیا کند. بنابراین ما در دانشگاه، تازه با چالشها و فرصتهای آموزش آنلاین مواجه شدیم و البته درسهای زیادی فراگرفتیم. با همه این دلایل، تصمیم گرفتیم تا در بخش خصوصی، امکانات مناسب و لازم را برای ایجاد یک محیط آموزشی آنلاین فراهم کنیم که نهتنها ضعفهای موجود را نداشته باشد، بلکه با توجه به نیاز این شکل از آموزش، بتواند تجربه کاربری جدیدی را به علاقهمندان آموزش هنر و بهویژه فیلمسازی بدهد.
این امکانات و تجربه تازه کاربری در آموزش چیست؟
مهمترین مسئله، داشتن طرح درسهای جدید متناسب با آموزش آنلاین است که گاهی تفاوتهای بسیاری با آموزش حضوری دارد و باید با جزئیات و از نو طراحی و آماده شوند. نکته دوم استفاده از امکانات و محتوای کمکآموزشی برای آموزش آنلاین است که ما با ایجاد یک واحد تولید محتوا برای هر درس و هر جلسه از کلاس، محتوای آموزشی لازم را تهیه کردهایم. سومین نکته فراهمکردن زیرساختهای ارتباطی و آموزشی مناسب ازجمله شبکه اینترنت اختصاصی برای ارتباط زنده، دوسویه و تعاملی بین هنرجو و استاد است. اما شاید یکی از مهمترین ویژگیهای آموزش مدرسه ماجرا، ساخت و تجهیز استودیوی آموزشی آنلاینی است که در آن با استفاده از چند دوربین و تجهیزات ارتباطی مدرن، فضای تدریس و شکل آموزش متناسب با نیازهای یک کلاس آنلاین طراحی و ساخته شده است. به این امید که هنرجویان ما تجربه کاربری متفاوتی از حضور در یک کلاس آنلاین را نسبت به نمونههای مشابه داشته باشند و احساس کنند که در فضای یک کلاس زنده حضور فعال دارند. به همه این موارد باید این نکته اساسی را اضافه کرد که در آموزش آنلاین بحث عدالت آموزشی بسیار مهم است. در همه سالهای گذشته امکان دسترسی علاقهمندان به استادان و آموزشهای سینمایی محدود به تهران و چند شهر بزرگ بود. حالا با سیستم آموزش آنلاین این امکان برای همه علاقهمندان و هنرجویان در اقصی نقاط کشور بهراحتی و به شکل برابر در دسترس است و دامنه این آموزش حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی میرود. در همین آغاز راه، علاقهمندانی از کشورهای فارسیزبان مانند تاجیکستان و افغانستان داریم و عده زیادی از فارسیزبانان سراسر دنیا. ضمن اینکه در این شیوه آموزش امکان استفاده از استادان و هنرمندان برجسته جهانی نیز در برنامهمان هست که بهعنوان قدم اول ورکشاپی با حضور تدوینگر برجسته سینمای جهان آقای والتر مرچ و مستندساز ایرانی -بریتانیایی آقای امیرانی برگزار کردیم.
با این حال، همزمان با آغاز فعالیتتان در این تجربه آموزش آنلاین، خبر مجوز فیلم جدید شما منتشر شد. چه زمانی قرار است ساختن این فیلم را شروع کنید؟
برای ساخت فیلم جدید، «پرندگانی هستند که خواب میبینند» از مدتی پیش درخواست مجوز ساخت داده بودم که صدور این مجوز مواجه شد با روزهای آغاز بهکار مدرسه فیلم ماجرا. امیدوارم که با سبکترشدن کارهای آموزشی و بهترشدن شرایط همهگیری کرونا، بتوانم در ماههای آینده این پروژه را شروع کنم. البته امیدوارم امکانی فراهم شود تا گروه اول هنرجویان مدرسه فیلم ماجرا را از نزدیک و در فضای عملی با بخشهایی از کار ساخت فیلم آشنا کنیم.