گفتوگو با مصطفی رحماندوست، شاعر، نویسنده و مترجم ادبیات کودک و نوجوان
«کمک آموزشیها» توان خرید کتاب را از خانوادهها گرفتهاند
سعیده مرادی- خبرنگار
مصطفی رحماندوست شاعر، نویسنده و مترجم حوزه کودک و نوجوان را بچههای نسل قدیم اغلب با شعر «صددانه یاقوت» میشناسند و به یاد میآورند. تاکنون بالغ بر 314 اثر مختلف ازجمله در قالب تالیف و ترجمه داستان و شعر از او منتشر شده و برخی از آثارش را نیز به زبانهای دیگر ترجمه و منتشر کردهاند. رحماندوست معتقد است که شعر و ادبیات کودک در کشورمان رو به پیشرفت بوده است، اما ضعفها و مشکلاتی هم دارد که باید به آنها توجه کرد. او میگوید میزان مطالعه کتاب بین کودکان و نوجوانان نسبت به گذشته کمتر شده است.
ادبیات کودک و نوجوان از سالهای گذشته تا امروز چه تغییراتی کرده است؟
ادبیات کودک و نوجوان طی سالهای اخیر تغییرات چندانی نداشته، اما نسبت به سالهای اولیه بعد از انقلاب تغییر کرده است. در آن سالها ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان کم بود، اما بعدا به مرور زمان افزایش پیدا کرد و متعادلتر شد. از نظر محتوا هم اگر بخواهیم بررسی کنیم، ادبیات کودک و نوجوان پس از انقلاب موضوعمحور و پیاممحور بود؛ یعنی بیشتر پیام میداد تا پرورشدهنده باشد. در این زمینه هم بعدها آرامآرام به این نکته رسیدند که نباید اینگونه باشد و حتی اگر میخواهیم پیامی در شعر کودک منتقل کنیم، این کار باید بهصورت غیرمستقیم باشد. نکته دیگری که وجود دارد و باید به آن اشاره کرد، این است که در سالهای گذشته ادبیات کودک و نوجوان داشتیم، اما خبری از ادبیات خردسال نبود و اگر مواردی هم یافت شود، بسیار کم و انگشتشمار است. با توجه به همین خلأ بود که تصمیم گرفتم کارهای ادبی برای مخاطبان خردسال انجام دهم. امروزه گروه سنی خردسال به 3گروه تقسیم میشود و نسبت به سالهای گذشته علمیتر شده است.
کتابهایی که هماکنون در حوزه کودک چاپ میشوند، از دیدگاه شما به لحاظ کمی و کیفی رضایتبخش هستند؟
هماکنون کتابهای کودک از نظر گرافیک و صفحهآرایی بسیار عالی هستند. همچنین کیفیت شعرها در کتابهای کودک و نوجوان پیشرفت چشمگیری داشته است، اما به لحاظ زبانی خیلی خوب نیستند و مشکلاتی در آنها دیده میشود. اشعار کودکان اغلب به زبان محاوره است. این در شرایطی است که زبان محاوره مخصوص خردسالان است و برای کودکان باید به زبان معیار شعر سرود. متأسفانه کتابهای کودکان بهشدت کاهش تیراژ داشته و از تیراژ 10هزار نسخه به هزار نسخه در هر چاپ رسیده است. این موضوع نشان میدهد که سطح مطالعه بین کودکان و نوجوانان پایین آمده است. اگرچه تنوع و تعداد در کتاب کودکان افزایش یافته است، اما سطح مطالعه رضایتبخش نیست. مردم اغلب برای کتابهای کمکدرسی فرزندانشان هزینه میکنند که فکر میکنم این موضوع باعث شده تا توانایی آنها برای خرید کتابهای دیگر کاهش پیدا کند.
از نظر شما ترانه کودکانه باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
اول اینکه باید به لحاظ متن و محتوا مناسب گروه سنی مخاطب باشد، دوم اینکه کاملا بر مبنای موسیقی ایرانی باشد نه موسیقی خارجی و سوم هم اینکه شادی و نشاط داشته باشد؛ چراکه بچههای ما نیاز به شادی فراوان دارند.
در این روزهای گرم و طولانی تابستان که کودکان بهخاطر شیوع ویروس کرونا مجبورند در خانه بمانند، برای مطالعه چه کتابهایی را به آنها پیشنهاد میکنید؟
خب، تعدادی از کتابهای خودم را که میتوانم به کودکان پیشنهاد بدهم و فکر میکنم مطالعه آنها سودمند خواهد بود، عبارت است از کتاب «این تریزی آن تریزی» با تصویرگری فرهاد جمشیدی که در ۳۶ صفحه از سوی انتشارات نیستان برای دبستانیها منتشر شده است. در این داستان، مخاطبان با مردم 2سرزمین خیالی آشنا میشوند که علایق و سلیقههای مختلف و منحصر به فردی دارند؛ ازجمله اینکه هر کدام تنها به رنگی خاص علاقه دارند و سعی میکنند با یکدیگر رابطهای نداشته باشند، تا اینکه در نهایت بر اثر یک حادثه پسری در یکی از این 2سرزمین دلباخته دختری از سرزمین مجاور میشود و این موضوع باعث میشود تا خانوادههای آنها با یکدیگر آشنا شوند و ارتباط بگیرند و در نهایت هم این دونفر باهم ازدواج میکنند.
کتاب «ریشهها در خاک، شاخهها در باد» که با تصویرگری یگانه یعقوبنژاد از سوی انتشارات نیستان منتشر شده است هم داستان 2نهال را روایت میکند که تنها دوستان یکدیگر بودند و با هم از آفتاب جان میگرفتند و با باران سیراب میشدند. این دو نهال با هم بزرگ شده و تبدیل به درختان کوچکی میشوند که همچنان از زندگی در کنار هم لذت میبردند، تا اینکه آدمها سراغشان میروند و با ساختن دیواری بین آنها فاصله میاندازند. پیام این داستان این است که داشتن دوستان خوب میتواند منجر به زندگی شادتر و اجتماعیتر شود.
همچنین مجموعهای 10جلدی از سوی انتشارات پیام دوستی برای کودکان منتشر شده است و تا بهحال 4عنوان از آنها با نامهای «قوقولی خروس هار شده صبح شده بیدار شده»، «بزی بزی جان یادت نره خونه خاله از این وره»، «پیشی خانم دنبال جا میگرده دنبال یک ظرف غذا میگرده» و «خرسه کجاست تو غاره منتظره بهاره» منتشر شده و هرکدام از این داستانها بر مبنای یکی از 10مهارتی که سازمان بهداشت جهانی برای بهداشت روانی کودکان بهمنظور بهتر زیستن آنها پیشبینی کرده، نوشته شده است.
بهعنوان آخرین سؤال، کمی از فضای کتاب کودک و نوجوان فاصله بگیریم. این روزها با پدیده جدیدی به نام فضای مجازی و گسترش شبکههای اجتماعی روبهرو هستیم که بهدلیل جذابیتهای خاص، طرفداران زیادی پیدا کرده است. بهنظر شما فضای مجازی مانعی برای فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در کشور است؟
از آنجا که این شبکهها وقت افراد را میگیرد، قطعا تأثیر زیادی بر کاهش زمان مطالعه و کتابخوانی مردم دارند. البته در طرف مقابل نمیتوان به مردم گفت که نباید از این تکنولوژی استفاده کنند. تصور میکنم مشکل ما از جای دیگری است. اگر به کشورهایی نظیر کانادا، فنلاند و… دقت کنید، میبینید که در این کشورها، همه افراد بدون محدودیت به شبکههای مجازی دسترسی دارند، اما در عین حال، سطح مطالعه نیز در آنها بسیار بالاست. باید دقت داشت که کتاب خواندن در شبکههای مجازی هم خودش به نوعی مطالعه کردن است. خب در قدیم مردم کتابهای کاغذی در دست میگرفتند و آنها را میخواندند و اکنون آن کتابهای کاغذی تبدیل به کتاب الکترونیکی شده است. هرچند متأسفانه در کشور ما نه مطالعه به همان مفهوم قبلی مطرح است و نه علاقهای به مطالعه در فضای مجازی دیده میشود. وجود شبکههای اجتماعی از یک طرف میتواند تهدیدی برای مطالعه باشد و از طرف دیگر میتوان بهعنوان یک فرصت به آن نگاه کرد. تهدید است به این دلیل که وقت زیادی از افراد میگیرد و اجازه نمیدهد تا وقت و حوصله و انرژی کافی برای مطالعه داشته باشند. در مقابل فرصت است به این دلیل که میتواند درگاه جدیدی را برای مطالعه آسانتر و سریعتر روی ما باز کند؛ بنابراین باید بگویم که مشکل ما از جای دیگری است و نمیتوان دلیل پایین بودن سطح مطالعه را به فضای مجازی و این چیزها ارتباط داد. البته باید دقت داشت که عمده مطالبی که در شبکههای اجتماعی وجود دارد از جنس سرگرمی است و سرگرمی هم نمیتواند جزو مطالعه باشد؛ چراکه مطالعه هدفمند است.