معرفی تعدادی از فیلمهایی که از نمایشنامههای ویلیام شکسپیر اقتباس شدهاند
از مکبث تا اُتللو
بهتازگی در شبکه نمایش خانگی سریالی با عنوان «زخم کاری» پخش میشود که اقتباسی است از رمان کوتاه «بیست زخمکاری» نوشته محمود حسینیزاد؛ رمانی با موضوع پدرخواندههای قدرت و ثروت کشور که در میانه دهه ۹۰ به چاپ رسیده و خود با الهام از نمایشنامه «مکبث» اثر ویلیام شکسپیر نوشته شده است. البته که درباره اهمیت شکسپیر در دنیای تئاتر و ادبیات هر چه بگوییم کم گفتهایم. این نویسنده رکورددار بیشترین تعداد اقتباس در سینما و تلویزیون شناخته میشود. برخی از این اقتباسها به داستان و متن اصلی وفادار بودهاند و برخی دیگر تنها از پیرنگ نمایشنامههای شکسپیر استفاده کردهاند. همین موضوع بهانه بهدست ما داده تا نگاهی به اقتباسهای سینمایی از نمایشنامههای شکسپیر براساس محبوبیت آثار او داشته باشیم. شما میتوانید از پلتفرمهای نماوا، فیلیمو و... این فیلمها را تماشا کنید.
هملت
در سال ۱۹۶۴ گریگوری کوزینتسف، سازنده فیلم سینمایی «هملت» براساس ترجمهای از بوریس پاسترناک اقتباس سینمای روسیه از تراژدی هملت را معرفی کرد. اقتباس کوزینتسف به ساختار نمایشنامه وفادار است اما از آنجا که نمایش کامل هملت، 4 ساعت است اما مدت زمان این فیلم دو ساعت و ۲۰ دقیقه است بنابراین متن داستان این فیلم کوتاه شده است. برخلاف فیلم هملت لارنس اولیویه که در سال ۱۹۴۸ ساخته شد و اولیور بُعد سیاسی فیلم را برای تمرکز بر بحران درونی هملت نادیده گرفت، اما اقتباس کوزینتسف از هملت به یک اندازه بر بُعد سیاسی و فردی نمایشنامه تمرکز دارد. همچنین دوربین متحرک و شاتهای بلند کوزینتسف فضای دربار و قلعه شاه دانمارک را به خوبی به نمایش میگذارد. جدا از پشتزمینه قلعه، حاکمیت عناصر طبیعی در تصاویر فیلم مشهود است. با وجود اینکه این فیلم از اثری تحسینشده در ادبیات انگلیسی در انگلستان ساخته نشد، اما نهتنها در شوروی با استقبال منتقدان روبهرو شد بلکه در آمریکا و بریتانیا نیز تحسین شد و جوایز معتبری را کسب کرد.
بدها آسوده میخوابند
«بدها آسوده میخوابند» یا «آدم بد راحت میخوابد» در سال ۱۹۶۰ ساخته شده است. این فیلم محصول کشور ژاپن و در ژانر خانوادگی و اجتماعی و برداشتی آزاد از نمایشنامه هملت به کارگردانی آکیرا کوروساواست. توشیرو میفونه در این فیلم شخصیت مرد جوانی را بازی میکند و در شرکتی که مشغول بهکار است ارتقا مییابد. او در تلاش است قاتل پدرش را پیدا کند. داستان فیلم بعد از جنگ جهانی و در ژاپن روی میدهد که طعنه به فساد دستگاهی این کشور میزند. در نمایش هملت و فیلم بدها آسوده میخوابند قهرمانی دودل درصدد انتقام گرفتن است. درحالیکه نمایشنامه شکسپیر حس شاعرانگی بالایی دارد اما کوروساوا در این ملودرام از عناصر رئالیسم بهرهبرده است. ناگفته نماند شریانهای حیات آثار شکسپیر تنها به کتابها، اشعار و سالنهای نمایش خلاصه نشد، بلکه با توجه بهوجود بیشتر احساسات انسانی مانند خشم، نفرت، جنون، عشق، برادری و... توانست راه خود را به فیلمنامهها و پس از آن پردههای نقرهای سینما نیز باز کند.
ناقوسهای نیمهشب
اورسن ولز، کارگردان و فیلمنامهنویس فیلم «ناقوسهای نیمهشب» است که روایتی از زندگی جان فالستاف (با بازی ولز)، شخصیتی که مکررا در نمایشنامههای شکسپیر پدیدار میشود و رابطه پدر و پسری او با شاهزاده هال را نشان میدهد. شاهزاده هال باید میان وفاداری به فالستاف یا پدرش - هنری چهارم - یکی را انتخاب کند. خود ولز معتقد بود درونمایه داستان «خیانت در دوستی» است. متن فیلمنامه این فیلم برگرفته از 4 نمایشنامه شکسپیر یعنی «هنری چهارم، بخش اول»، «هنری چهارم، بخش دوم»، «ریچارد دوم» و «هنری پنجم» همچنین دیالوگهایی از نمایشنامه «همسران خوش ویندزور» است. گرچه هنگام انتشار ناقوسهای نیمهشب، منتقدان از آن استقبال نکردند اما هماکنون این فیلم یکی از بزرگترین دستاوردهای ولز بهشمار میرود و خود ولز ناقوسهای نیمهشب را بهترین اثرش نامیده بود. ولز در اینباره گفته بود: «اگر قرار باشد براساس ساخت فیلمی به بهشت بروم، ناقوسهای نیمهشب تنها فیلمی است که پیشنهاد میکنم بهخاطر آن من را به بهشت بفرستند. »
مکبث
بیشک یکی از مشهورترین تراژدیهای ویلیام شکسپیر «مکبث» است که نخستین بار در سال ۱۶۰۶ اجرا شد. بسیاری از ما کمابیش با داستان این نمایشنامه آشنا هستیم. مکبث سپهسالاری اسکاتلندی است که از 3جادوگر، این غیبگویی را میشنود که روزی پادشاه خواهد شد. همین پیشگویی باعث میشود که مکبث به همراه زنش دسیسه کنند و پادشاه را به قتل برسانند تا مکبث به تاجوتخت برسد. این اتفاق میافتد، اما پیامدهای آن بسیار از آنچه تصور میکنند مخوفتر است. اقتباس رومن پولانسکی از مکبث نخستین فیلمی بود که پس از مرگ همسر و فرزند زادهنشدهاش بهدست خانواده مانسون ساخت. میگویند این رویداد تلخ تأثیر زیادی بر این فیلم گذاشت و خشونت و فضای تاریک فیلم برگرفته از همین مصیبت شخصی پولانسکی است. صحنه قتل خانواده مکداف را نیز بیش از همه به این رویداد مرتبط میدانند. گرچه اقتباس او از خشنترین و دردناکترین اقتباسهای مکبث است اما حین وفاداری کامل به متن شکسپیر، نه حالت سینمایی خود را از دست داده و نه خالی از خلاقیت است.
آشوب
آکیرا کوروساوا فیلم «آشوب» را براساس افسانه دایمیو موری مونتانی و تراژدی «شاه لیر» شکسپیر ساخت. کوروساوا که تحتتأثیر نمایشنامه شاه لیر قرار گرفته بود، عناصری را از این تراژدی وام گرفت. هر دو اثر درباره پادشاهی سالخورده است که تصمیم میگیرد قلمرو تحت حاکمیتش را بین فرزندانش تقسیم کند. پادشاه نمایشنامه، 3دختر دارد اما «هیدهتورا» پادشاه فیلم آشوب2 پسر. علاوه بر شباهتهای دیگر، تضاد این دو اثر، آشوب 2فرزند علیه پدرشان است. اما فیلم و نمایشنامه تفاوتهایی نیز دارند؛ شاه لیر نمایشنامهای درباره رنجهایی است که لیر سزاوارشان نیست و او یک ابله به تمام معناست. در عوض، هیدهتورا در تمام طول زندگیاش جنگجویی بیرحم بوده؛ مردی که برای دستیابی به اهدافش مرد، زن و کودک را به کام مرگ کشانده است. فیلم آشوب همانند نمایشنامه شکسپیر به رابطه بین انسان و حیوان نیز میپردازد. شکار که یکی از موتیفهای اصلی نمایشنامه است و در فیلم نیز این مسئله با مطرح کردن مسئله جایگاه انسان در نظام طبیعت، رابطه بین انسان و حیوان را به خوبی به تصویر میکشد.
آیداهوی اختصاصی خودم
شکسپیر سمبلی از ادبیات انگلیسی محسوب میشود که نهتنها ساختار صنعت و ادبیات نمایشی انگلستان که تمام دنیا را دستخوش تغییرات بسیاری کرد. از دیگر فیلمهای اقتباسی از آثار او درام ماجراجویانه «آیداهوی اختصاصی خودم» به کارگردانی و نویسندگی گاس ونسنت است. این فیلم برداشتی آزاد از نمایشنامههای «هنری چهارم، بخش اول»، «هنری چهارم، بخش دوم» و «هنری پنجم» است. داستان فیلم درباره دو دوست با نامهای مایک و اسکات است که به سفر میروند. آنها طی این سفر ابتدا به شهر مادری مایک، آیداهو و سپس برای پیدا کردن مادر مایک به ایتالیا میروند. اشارههای ونسنت به نمایشنامه «هنری چهارم، بخش اول» در شخصیتهای اسکات، مایک، باب پیجن مشهود است. همچنین دیالوگهای هنری چهارم از زبان این شخصیتها شنیده میشود. در واقع این فیلم نسخه امروزی هنری چهارم بهشمار میرود. ناگفته نماند هنری پنجم داستان پادشاه جوان انگلستان است که با پشتسر گذاشتن مشکلات و مخالفان داخلی تصمیم میگیرد با بهرهبردن از دشمنی دیرینه با فرانسویها به بیشتر متحد شدن کشور کمک کند .
اتللو
اورسن ولز این فیلم را براساس نمایشنامه «اتللو» شکسپیر ساخت. ولز کارگردان، تهیهکننده و بازیگر نقش اول این فیلم است. این فیلم طی ۳سال در مراکش، ونیز، توسکانی و رم و استودیویی در رم فیلمبرداری شد. داستان «اتللو درباره زنانی است که دورویی مردی آنها را به خشم میآورد اما تراژدی شکسپیر درباره شخصیت اتللو است که به تحریک یکی از زیردستانش به همسرش شک میکند و بدون در میان گذاشتن ظن خود، بیرحمانه او را به قتل میرساند. ولز بهدلیل مشکلات مالی این فیلم را بین سالهای ۱۹۴۸ تا ۵۲ ساخت و البته ابتکار ولز بسیاری از نقصها را جبران کرد. زمانی که ولز برای فیلمبرداری صحنه قتل «کاسیو» آماده میشد، لباسهای این شخصیت آماده نبود، شاید به این دلیل که هزینه لباس پرداخت نشده بود و ولز به سادگی به این فکر افتاد که این صحنه را در حمام فیلمبرداری کند و شخصیتها حوله به تن کنند. این فیلم نخل طلای جشنواره کن ۱۹۵۲ را بهدست آورد.
تاجر ونیزی
درام رمانتیک «تاجر ونیزی» به کارگردانی مایکل رادفورد، نخستین نسخه کامل سینمایی ناطق از این نمایشنامه شکسپیر است. شخصیت اصلی فیلم تاجری به نام آنتونیو (با بازی جرمی آیرونز) است اما شخصیت برجسته داستان رباخواری به نام شایلاک (با بازی آل پاچینو) است. این اقتباس سینمایی از متن نمایشنامه پیروی میکند اما بسیاری از جزئیات حذف شده است. رادفورد بر این باور بود که شایلاک بزرگترین قهرمان تراژیکی است که شکسپیر خلق کرده است. رادفورد در مصاحبه با خبرنگار وبسایت «مووی ابوت» درباره اقتباسش از این نمایشنامه شکسپیر گفته بود: «... متوجه شدم که شکسپیر از میانه داستان، نمایشنامه را آغاز میکند و پس از شروع داستان، شخصیتها و گذشته آنها را ترسیم میکند. نخستین کاری که برای اقتباس انجام دادم این بود که ارتباط شخصیتها را ابتدای داستان بیاورم تا زمانی که آنها در تعامل با یکدیگر قرار میگیرند بیننده درگیر داستان شده است، به همینخاطر است که در ابتدای فیلم میبینیم که آنتونیو آب دهانش را به سمت شایلاک میاندازد.»