• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
دو شنبه 31 خرداد 1400
کد مطلب : 133673
+
-

دولت‌خواهان علیه دولت

از نقطه‌زنی تا دولت‌زنی در مناظره‌های انتخاباتی 1400

دولت‌خواهان علیه دولت


امیرعلی علامه‌زاده ـ روزنامه‌نگار

مخاطب که کیمیاست و شما باشید، وقتی در حال مطالعه این نوشته‌اید که مناسک سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در نظام جمهوری اسلامی ایران برگزار شده است.
هفت گذر کرده از قصه تکراری احراز صلاحیت و عدم‌احراز صلاحیت، با آن‌همه اما و اگر و روایت‌های آن، شدند سیدابراهیم رئیس‌الساداتی مشهور به رئیسی، محسن رضایی میرقائد، سعید جلیلی، سیدامیرحسین قاضی‌زاده هاشمی، علیرضا زاکانی، محسن مهرعلیزاده و عبدالناصر همتی. اولی از ریاست قوه قضاییه آمده است که هنوز رئیس آنجاست. دومی فرماندهی کل سپاه و جنگ را در کارنامه دارد و بیش از 2 دهه است دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است. سومی هم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و عضو شورای‌عالی امنیت ملی. چهارمی و پنجمی از مشهد و قم به مجلس آمده‌اند تا نیابت ریاست مجلس و مدیریت مرکز پژوهش‌های مجلس هم رفته‌اند. ششمی اما در دولت‌های هفتم و هشتم، استاندار و رئیس سازمان تربیت‌بدنی بود و زمان دولت‌های نهم و دهم در بنیادهای اقتصادی کوثر و شاهد و مانند آنها، مدیریت کرد و در دولت‌های یازدهم و دوازدهم هم استانداری را باز تجربه کرد و بی‌دولتی کمتر کشیده بود. هفتمی اما هر جا رفته بود، بانک بود و با سیاست‌های پولی و بانکی و ارزی آشنا بود و همان را هم در دانشگاه درس خوانده بود و درس می‌داد و از همین دولت دوازدهم که به ثبت‌نام ریاست‌جمهوری در وزارت کشور آمد، رئیس‌کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بود. اما آنچه در سازمان صدا و سیما و سایر سازمان‌های بسامان‌کننده این انتخابات، نام مناظره به‌خود گرفت، که شبیه برنامه مسابقه هفته دهه 60خورشیدی بود، این‌قدر تماشایی نبود که نظرپرسی‌هایی درباره ندیدن، حتی از دیده نشدن این برنامه‌ها توسط سه‌‌‌چهارم مخاطبان و واجدان شرایط رأی هم خبر دادند. اما آنچه به چشم آمد، هفت دولت‌خواهی بود که در تلویزیون رسمی حکومت جمهوری اسلامی، علیه دولت مستقر جمهوری اسلامی می‌گفتند و این در حالی بود که چه در باب بیان و چه در باب گفتمان، یا در دولت بودند، یا شریک دولت بودند یا از جناحی بودند که در تصمیم‌گیری‌های کلان، علیه دولت و تصمیم‌های آن اثرگذار بودند و برای آنچه می‌گفتند نشده، علت یا یکی از علت‌های نشدن بودند.
گرچه مهرعلیزاده و همتی به دولت نتاختند، اما به‌ترتیب وعده دادند که دولتی تشکیل دهند که چون دولت‌های حسن روحانی نباشد. همتی که از دولت آمده بود بدون پشتیبانی دولت، گفت که از مردم می‌خواهد در اعتراض به «وضعیت موجود»، به او رأی دهند. آن سوی ماجرا، پنج تن آمده بودند که بر دولت می‌تاختند و چنان آش برنامه‌ها شور شد که صدا و سیما به دولت روحانی 8دقیقه وقت دفاع داد که دولت، با صدای رئیس، آن را نخواست و گفت از راه‌های دیگر با مردم سخن می‌گوید. البته بیشترین بار آن را نیز خود رئیس‌جمهوری، در جلسه هیأت دولت به دوش کشید و با صدای قاطع و کنایه و اشاره و بیان معترضانه، حتی پرسید که اگر همه در نظام خوب کار کرده‌اند و دولت نه، پس جای خوشحالی است و اگر همه می‌دانند که دولت این‌قدر قدرت دارد که نمره همه این کارنامه‌ها به او برمی‌گردد، پس چرا این نامزدهای تأیید شده شورای نگهبان، در تصدی مقام‌های کنونی خودشان، چنان کرده‌اند که اکنون درباره آن ساکت‌اند.
در دومین برنامه هر هفت نامزد از شرایط حاکم بر کشور انتقاد کردند. آن پنج تن اما بالاخره در پاسخ به پرسش‌ها و در بحث‌ها با یکدیگر، در نهایت لزوم بازگشت به برجام و عضویت در اف.ای.تی.اف را جدی خواندند. اینها دلیلی بود که رئیس‌جمهوری دولت مستقر، در هیأت دولت مستعجل، این مضمون را بگوید که چه خوب شد انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار می‌شود تا همه بدانند برجام خوب است و باید عضو اف.ای.تی.اف شد. در واقع اشارت حسن روحانی به مخالفت همین نامزدها به عضویت در اف.ای.تی.اف، در جلسه‌های ناکام از نتیجه در مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. شمارش یک‌یک انتقادهای پنج نامزد مخالف دولت، دیگر در این شرایط، مرور خارج از زمان است، اما آنچه خرداد یک‌هزاروچهارصد شاهدش بودیم، انتقادها و اعتراض‌هایی به دولتی بود که نامزدهای ریاست‌جمهوری موجود، در شمار زیادی از آن موردها یا شریک دولت بودند یا تحقق نیافتن آن را سبب شده بودند. اعتراض‌ها به افزایش تورم و همه تلاش‌ها برای ایرادگیری بدان، موردی بود که نامزدهای دیگر، رئیس وقت بانک مرکزی را خطاب آن قرار می‌دادند و او هم در همین راستا، از اشارات خود به دولت می‌گفت؛ همان دولتی که عضوش بود. همه اینها رئیس دولت دوازده را به سخن آورد که بگوید پس بالاخره «دیپلماسی خوب است»، باید گفت‌وگو کرد و برنامه هم که باید داشت. آنچه نمایش کم‌تماشای خرداد را حیرت‌انگیز می‌کرد، این بود که در غیاب زمانبندی دیرهنگام معرفی و شناخت نامزدها، در غیاب حزب‌های استخوان‌دار و صاحب پیشینه که برنامه‌ها و کارنامه‌های زیادی را در تاریخ خود داشته باشند، فضایی سردگونه و کم‌پیگیرانه حاکم کرده بود که هر گذر کرده از فیلتر شورای نگهبان، می‌شد در رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی چیزهایی بگوید که زمان بیان و کارهای پیش از بیان آن، این‌قدر قابل بررسی و دیده شدن نبود که پاسخ آنان که نامزد نامیده شدند را به همراه داشته باشد. کسی نبود شاید که بگوید رها کنید این‌همه منتقد زیستن و اپوزیسیون‌طور معترض بودن به شرایط موجود را، که این دیار و مردم این دیار، وقتی سرد می‌شوند در بهار تابستان‌گونه، در خرداد گرم بی‌حادثه، جمع جبری «کلهم» را به هر آنکه در تلویزیون می‌بینند، می‌بندند و آنان که سیاست و نمایش‌های مناظره را چون مطالعه‌ای انتقادی می‌نگرند، باز حیرت می‌کنند که دارند چه چیزی را تماشا می‌کنند که این‌همه شراکت در هیأت مدیره قدرت، یعنی این‌قدر رغبت مدیرعاملی می‌آورد که همه‌چیز را جور دیگری گفت، هر قدر هم نیمه‌شبی نزدیک انتخابات یکی برود و بعدش دیگری. شاید اینها رئیس دولت اکنون را بیشتر حیران کند که البته اون کهنه‌کارتر از این حیرت‌هاست.

این خبر را به اشتراک بگذارید