زنان روستایی اقتصادشان را میبافند
روزنامه همشهری همزمان با روز جهانی صنایع دستی با تعدادی از زنان هنرمند روستایی گفتوگو کرده است
روز جهانی صنایعدستی امروز و درحالی برگزاری میشود که تداوم پاندمی کوویدـ 19و تعطیل شدن گردشگری و نمایشگاههای صنایعدستی به همراه گرانتر شدن قیمت مواداولیه همچنان هنرمندان صنایعدستی کشور را تهدید میکند. اما در همین شرایط نه چندان مناسب هنرمندانی هستند که در گوشه و کنار ایران توانستهاند درآمدهای خود از تولید و فروش محصولات صنایعدستی را تداوم بخشند و همچون سفالگران کلپورگان محصولات تولید شده خود را در سطح ملی به فروش برسانند.
روزنامه همشهری به بهانه روز جهانی صنایعدستی پیگیر وضعیت هنرمندان صنایعدستی کشور را بررسی کرده است تا مشخص شود پاندمی کرونا چه تأثیری بر وضعیت معاش آنها و تولیدات هنرهای سنتی داشته است.
سیستانا مهماندوست، هنرمند صنایعدستی در استان سیستان و بلوچستان در رشته سوزندوزی است که آوازه هنرش جهانی شده است. او فارغالتحصیل رشته صنایعدستی و از بانیان راهاندازی یک تعاونی روستایی برای فروش محصولات صنایعدستی روستاییان ساکن سیستان و بلوچستان است تا اشتغال زنان روستایی در بدترین شرایط اقتصادی کشور را تداوم بخشد.
مهماندوست، از 12سال قبل تاکنون رشته سوزندوزی را ادامه داده است. او ساکن روستای ملک حیدری در شهرستان زهک زابل است؛ منطقهای که بادهای 120روزه سیستان چنان غباری در آن بلند میکند که آبی آسمان در آن پیدا نیست. سیستانا مهماندوست به همشهری میگوید: تا 2سال قبل که هنوز کرونا در جهان شیوع نیافته بود، فعالیت صنایعدستی در روستاهای سیستان و بلوچستان درآمدزا بود و هنرمندان صنایعدستی میتوانستند با حضور در نمایشگاههای مختلف درآمد خوبی داشته باشند و محصولاتشان را عرضه کنند. فروش محصولات خوب بود و قدرت خرید مردم نیز بیشتر از حالا و مردم میتوانستند محصولات تولید شده توسط هنرمندان صنایعدستی را بهراحتی خریداری کنند.
بهگفته او، این شرایط اما از 2سال قبل تاکنون کاملا متفاوت شده است. به تحریم و کرونا که رسید، مشکلات دامان هنرمندان صنایعدستی را نیز گرفت. مواداولیه گران شد و سوزندوزها دیگر قادر به تهیه پارچه و نخ موردنیاز برای تولیدات خود نبودند؛ چون این محصولات اصلا در بازارها نبود. به همینخاطر تحویل سفارشها با مشکل مواجه شد. کرونا هم که آمد کارها بهطور کامل تعطیل شد و بسیاری از تعاونیهای صنایعدستی در سیستان و بلوچستان نتوانستند صادرات را انجام دهند یا در نمایشگاهها شرکت کنند و تولیدات خود را بفروشند.
این هنرمند سوزندوز بلوچ از کاستی حمایتهای دولتی از هنرمندان صنایعدستی گلایه دارد و میگوید: نیاز به حمایت بیشتر داشتیم. وامهای کرونا نیز به برخی هنرمندان تعلق گرفت و برخی نیز محروم ماندند.
فضای مجازی اگرچه روزنه امید تولیدکنندگان محصولات صنایعدستی در روستاهای کشور بود، اما سیستانا مهماندوست، هنرمند سوزندوز بلوچ به همشهری میگوید: در شرایط فعلی حتی اگر امکان فروش محصولات از طریق فضای مجازی نیز وجود داشته باشد، باز هم قیمت مواداولیه به اندازهای گران است که هنرمندان سوزندوز نمیتوانند مواداولیه موردنیاز خود را تهیه کنند. شرایط اقتصادی مردم هم بهگونهای است که آنها بیشتر به فکر آن هستند که بتوانند نان خود را تامین کنند تا آنکه محصولات صنایعدستی خریداری کنند.
مهماندوست میگوید: فروش محصولات سوزندوزی تولید شده توسط من، امسال نسبت به سالهای گذشته بسیار کم بود و نتوانستیم حتی بسیاری از محصولات هنرمندان دیگر را در تعاونیهای روستایی سیستان و بلوچستان بفروشیم.
روستای ملکحیدری در شهرستان زهک زابل، چند کارگاه تولید صنایعدستی دارد که بانوان این روستا تولیدکنندگان محصول هستند که بیشترشان به تولید البسه محلی و صنایعدستی مشغولند. زنان روستا حالا در حال مرمت یک خانه سنتی برای تبدیل به اقامتگاه بومگردی هستند تا عرضه محصولات تولید شده توسط بانوان روستا در همین اقامتگاه به گردشگران صورت بگیرد.
کرونا اما تأثیر خود را بر فعالیتهای صادراتی سیستانا مهماندوست نیز داشته است. او میگوید، سال 98دعوتنامه پارلمان اروپا برای برگزاری نمایشگاه صنایعدستی در بازار سال نوی میلادی در اتحادیه اروپا را داشت و محصولات خود و زنان 12روستایی را که او با آنها در تولید و عرضه محصولات صنایعدستی همکاری میکند، برای عرضه در این نمایشگاه ارسال کرد و بخشی از این محصولات به فروش رسید، اما بخشی دیگر بهدلیل پاندمی کرونا امکان عرضه نیافت و مرجوع شد.
83هنرمند صنایعدستی در 12روستایی هستند که سیستانا مهماندوست در عرضه محصولات صنایعدستی به آنها کمک میکند.
اگرچه از فضای مجازی در دوران پاندمی کوویدـ 19برای فروش محصولات صنایعدستی بهره گرفتهاند و نتیجه خوبی برایشان داشته است، اما آنطور که مهماندوست به همشهری میگوید، فروش محصولات صنایعدستی وابستگی مستقیمی به درآمد و اقتصاد خانوادهها دارد که هماکنون خیلیها توان خرید محصولات صنایعدستی را نیز از دست دادهاند.
پروانه دهواری، کیلومترها آن سوتر از روستای ملک حیدری مشغول بهکار است. کرونا اگرچه درآمد او و یکصد زن تولیدکننده سفال جهانیشده کلپورگان در روستای جهانی کلپورگان سیستان و بلوچستان را به نصف کاهش داده است، اما او و زنان روستا همچنان در حال ارسال محصولات خود به شهرهای مختلف ایران هستند.
پروانه دهواری از 7سالگی در کارگاه مادرش آموزش سفالگری دید و حالا که در آستانه 30سالگی است، میگوید: از پنجم ابتدایی ساخت محصولات سفالی را در روستای کلپورگان و در کارگاه مادرم آموختم و شروع به تولید و فروش محصول کردم. آن زمان ماهانه تا 500هزار تومان درآمد داشتم. مادرم میانسال بود و پدرم نابینا و تحت پوشش کمیته امداد بود؛ به همین دلیل نمیخواستم باری بر دوش خانواده باشم و در کارگاه مادرم سفالگری آموختم. اول دبیرستان که بودم درآمدم از محل ساخت و فروش سفال به ماهانه یک میلیون تومان رسید که آن زمان برای ما پول خوبی بود. 17سالگی ازدواج کردم، اما سفالگری را رها نکردم و سرانجام مدیریت کارگاه مادرم را برعهده گرفتم. بعد شروع به بازاریابی و رفتن به نمایشگاهها کردم و با مراجعه مشتریان سفال به کلپورگان کارم رونق بیشتری گرفت. سفالگری را به تمام بچههای کلپورگان آموزش دادم و الان خوشبختانه همه شاگردانم به ساخت و فروش سفال کلپورگان مشغول هستند و درآمد خوبی هم دارند.
سفال کلپورگان که جهانی شد، رونق به این روستای دورافتاده در نقطه محروم کشور بازگشت و حالا در همین ایام شیوع کرونا آنطور که پروانه دهواری به همشهری گفته است، همه زنان روستا مشغول بهکار هستند و درآمد خوبی هم دارند. هماکنون یکصد زن روستایی در کلپورگان به ساخت سفال و فروش آن مشغول هستند.
پروانه دهواری همچون سایر زنان روستا تا پیش از پاندمی کرونا صادرات سفال کلپورگان به خارج از کشور را انجام میداد. او میگوید: صادرات ما به ترکیه و فرانسه بود. چون تا پیش از همهگیری کرونا گردشگران خارجی زیادی به بازدید از کلپورگان میآمدند و همانجا خریدهایشان را انجام میدادند و ما برایشان ارسال میکردیم. اما از زمانی که کرونا آمد، بازدیدکننده خارجی نداشتیم. با این حال تمامی کارگاهها در روستای کلپورگان فعال هستند و محصولاتشان به تهران و شیراز و اصفهان و شهرهای دیگر کشور ارسال میشود، اما صادرات سفال کلپورگان به خارج از کشور هماکنون متوقف شده است.
زنان روستای کلپورگان نیز در فروش محصولات تولیدشده خود از فضای مجازی بهره گرفتهاند، اما این فضا برایشان نتیجه چندانی نداشته است؛ دلیلش هم مشخص است. تماسهای متعدد همشهری با پروانه دهواری، تولیدکننده سفال کلپورگان بهدلیل آنتندهی نامناسب بارها قطع شد و او مجبور به طی مسافتی بهمدت 15دقیقه با یک وسیله نقلیه برای دسترسی به تماس آسان شد. او به همشهری خبر داد که اینترنت در روستای کلپورگان نیز قطع است و امکان دسترسی به شبکههای اجتماعی برای پاسخگویی به سؤالات ممکن نیست.
گلایه او از همین نقطه آغاز شد: «هیچ حمایتی از سوی اداره میراث فرهنگی از تولیدکنندگان سفال کلپورگان صورت نمیگیرد؛ درحالیکه روستای کلپورگان و سفال کلپورگان ثبت جهانی شده است و بودجههایی که برای این روستا میآید هم به تولیدکنندگان نمیرسد. با این حال، زنان روستا کار خود را ادامه میدهند و محصولاتشان را تولید کرده و به فروش میرسانند. مدیرکل میراث فرهنگی هم به این روستا سرنمیزند تا با مشکلات تولیدکنندگان سفال آشنا شود، اما ما تلاش خودمان را میکنیم و محصول خود را میفروشیم.»