قمار نفتی امارات و اسرائیل
طرح انتقال نفت امارات به اروپا از طریق خط لوله ایلات-عسقلان در سرزمینهای اشغالی با چالشهای متعددی روبهرو است
سیاوش فلاحپور- روزنامهنگار
توافقهای عادیسازی عربی-اسرائیلی که در آخرین روزهای باقیمانده از عمر دولت دونالد ترامپ به امضا رسید، خیلی زودتر از آنچه پیشبینی میشد راه را برای توسعه روابط اقتصادی طرفین هموار کرده است. ظرف نزدیک به 8ماه گذشته، حجم مبادلات تجاری امارات و رژیمصهیونیستی به بیش از 400میلیون دلار افزایش یافته است؛ مبادلاتی که بخشهای گوناگون نظیر کشاورزی، پزشکی، صنایع خدماتی و امنیت سایبری را در بر میگیرد. اما ابوظبی و تلآویو چشمانداز جدیتری هم برای آینده روابط اقتصادی خود طراحی کردهاند؛ چشماندازی که البته بسیار بلندپروازانه است و موانع متعددی در مسیر آن وجود دارد. ازجمله این موارد تکمیل و توسعه خط لوله ایلات-عسقلان برای انتقال نفت امارات از طریق سرزمینهای اشغالی به اروپاست. شرکتهای EAPC (وابسته به رژیمصهیونیستی) و MED-RED Land Bridge (وابسته به امارات) سال گذشته در ابوظبی برای تکمیل و توسعه یک خطوط لوله تاریخی واقع در سرزمینهای اشغالی جهت انتقال نفت امارات(و شاید در ادامه، سایر کشورهای عربی خلیجفارس) به اروپا توافق کردند. بر این اساس، طرفین با توسعه یک خط کشتیرانی از خلیجفارس به مقصد بندرایلات در جنوب سرزمینهای اشغالی و پس از آن انتقال نفت از طریق یک خط لوله به بندرعسقلان در ساحل مدیترانه، زمینه را برای اجرای این توافق فراهم خواهند کرد. اگرچه خط لوله ایلات-عسقلان امکان انتقال روزانه یکمیلیون و 200هزار بشکه نفت را دارد اما ظرفیتهای کنونی بندرایلات(در صورت توسعه زیرساخت) به 400هزار بشکه نفت در روز محدود میشود. در عین حال اسرائیل بنا دارد علاوهبر اجرای توافق مورد نظر، با تاسیس 2خط لوله فرعی، راه واردات نفت از امارات برای 2پالایشگاه اصلی خود در حیفا و اسدود را نیز باز کند.
صادرات محرمانه به ایلات
هفته گذشته پایگاه وزارت بازرگانی رژیمصهیونیستی از ورود نخستین کشتی اماراتی به بندرایلات در روز یکشنبه خبر داد. پیش از این تنها بنادر تلآویو و حیفا از کشتیهای اماراتی استقبال کرده بودند. وزارت بازرگانی اسرائیل این خبر را بدون ذکر جزئیات و صرفا با انتشار نام کشتی اماراتی اعلام کرد. اما با گذشت چند روز، شبکه عبری کان(وابسته به مخالفان دولت نتانیاهو) با انتشار گزارشی تحقیقی مدعی شد کشتی اماراتی برای نخستینبار، یک محموله نفتی را وارد بندرایلات کرده است. این شبکه با استناد به تصاویر اختصاصی از لحظات پهلوگیری کشتی اماراتی در ایلات و همچنین انتقال محمولههای نفتی به سوی عسقلان اعلام کرد که اجرای توافق خط لوله ایلات-عسقلان عملا آغاز شده است. این در حالی است که اجرای چنین توافقی به موافقت پارلمان رژیمصهیونیستی نیاز دارد. احزاب مخالف نتانیاهو طی ماههای گذشته نسبت به پیامدهای زیستمحیطی این طرح برای سرزمینهای اشغالی ابراز نگرانی کرده بودند. البته روشن نیست این مخالفتها بر مبنای دغدغههای حقیقی بوده یا صرفا اهرم فشاری جدید برای محدود کردن برنامههای منطقهای نتانیاهو. باید توجه داشت که زیرساختهای فعلی بندرایلات برای فعالیتهای تجاری محدود طراحی شده و نفتکشهای غولپیکر امکان پهلوگیری در آن را ندارند. بر این اساس، نخستین گام برای اجرای کامل طرح انتقال نفت امارات به اروپا از طریق سرزمینهای اشغالی، افزایش عمق و پهنای بندرایلات است؛ امری که بدون موافقت رسمی پارلمان ممکن نیست.
پیام حملات حماس
از جمله موانع پیش روی اجرای طرح ایلات-عسقلان، احتمال حملات موشکی و راکتی مقاومت غزه به این خط لوله است. در جریان جنگ 11روزه اخیر، خط لوله ایلات-عسقلان 2مرتبه از سوی حماس مورد حمله قرار گرفت. در نتیجه این حملات که با شلیک بیش از 30موشکQ20 رخ داده، دستکم 2نقطه از خط لوله آسیب دیده است. اگرچه این آسیبها جزئی بوده و ظرف کمتر از یکهفته برطرف شده است اما نمیتوان به سادگی از پیام حملات موفق حماس به چنین نقطه استراتژیکی در عمق سرزمینهای اشغالی چشم پوشید. روزنامه العربیالجدید در اینباره مینویسد: ازجمله نتایج نبرد 11روزه شمشیر قدس، آشکار شدن میزان آسیبپذیری توافقهای اقتصادی است که بهنظر میرسد برخی نظامهای عربی بهطور جدی روی آنها حساب باز کردهاند. مجموع هزینههای برآورد شده برای اجرای کامل طرح انتقال نفت امارات به اروپا از طریق اسرائیل بیش از 700میلیون دلار ارزیابی میشود. این در حالی است که تمامیت این پروژه به دلیل موقعیت جغرافیایی، همواره در معرض تهدیدهای موشکی حماس قرار دارد. بر این اساس میتوان گفت که مقاومت غزه در جریان درگیریهای اخیر، علاوهبر رژیمصهیونیستی، پیامهای روشنی را برای امارات و هر کشور دیگری که به دنبال تعامل اقتصادی با این رژیم باشد ارسال کرده است.
مصر و اردن؛ بزرگترین بازندگان
آنچه بین خطوط توافقهای امارات و اسرائیل قرار گرفته و به روشنی در اخبار و گزارشهای مربوط به خط لوله ایلات-عسقلان دیده نمیشود، خسارت استراتژیک کانالسوئز در مصر و پس از آن، بندرعقبه اردن است. هماکنون بخش عمده تجارت خلیجفارس با جهان خارج(مخصوصا آسیا و اروپا) از طریق کانالسوئز انجام میشود. این کانال مهمترین منبع تامین ارز برای دولت مصر به شمار میرود بهگونهای که در سال2019 و پیش از بحران کرونا، حدود 6میلیارد دلار برای این کشور تامین کرده است. براساس ارزیابی وزارت بازرگانی مصر، اجرای طرح مورد نظر اسرائیل و امارات در درازمدت درآمدهای قاهره از کانالسوئز را به میزان 16درصد کاهش خواهد داد. بندرعقبه اردن که یکی از پایگاههای مهم صادرات اروپایی به کشورهای عربی خلیجفارس است نیز در صورت تکمیل این طرح، حدود 8درصد از درآمدهای سالانه خود را از دست خواهد داد. جالب آنکه بهنظر میرسد یکی از اهداف اصلی رژیمصهیونیستی در پروژه ایلات-عسقلان، تضعیف نقش مصر و اردن در تجارت منطقهای است.
ایران و خط لوله ایلات-عسقلان
مروی بر تاریخ نشان میدهد میراث استراتژیکی که امروز در اختیار امارات قرار گرفته، حاصل توافق اسرائیل با رژیمپهلوی برای انتقال نفت خام ایران به دریای مدیترانه بوده است. خط لوله ایلات-عسقلان براساس توافق این 2طرف در تهران، بین سالهای 1338 و 1347 با سرمایهای حدود 155میلیون دلار ساخته شده است. در یکسوی این توافق، ایران به افزایش دستکم 20درصدی صادرات نفت برای تامین نیازهای اقتصاد در حال توسعه خود نیاز داشت و در سوی دیگر آن، اسرائیل بهدنبال منبعی جدید جهت تامین نیازهای نفتی خود در سایه تحریم کشورهای عربی بود. سرنوشت این خط لوله پس از انقلاب اسلامی و قطع روابط تهران و تلآویو تغییر کرد. رژیمصهیونیستی با گذشت زمان خط لوله را مصادره کرده و شرکت EAPC به تنهایی پروژه توسعه آن را در اختیار گرفت. یکی از چالشهای پیش روی امارات و رژیمصهیونیستی در تکمیل این پروژه، رویارویی با شکایتهای حقوقی از سوی ایران است.