خداحافظی با قلبی شکسته
زیدان سرمربی پرافتخار رئالمادرید، در نامه خداحافظیاش نوشت که احساس میکرده مدیران باشگاه دیگر به او اعتماد ندارند
در رئال مادرید هنوز شوک ناشی از ترک تیم توسط زیدان برطرف نشده و معلوم نیست چهکسی جانشین او میشود. فعلا پوچتینو هم منتفی شده و کونته به باشگاه برنامه داده اما گویا بازیکنان و هواداران، او و سبک فوتبالش را نمیخواهند؛ دقیقا همان دلیلی که دفعه قبلی این مربی را از رئال دور نگه داشت. کونته از تاتنهام هم پیشنهاد جدی دارد و شاید اگر رئال دستدست کند، او هم مثل آلگری که پیشنهاد دستبهنقدتر یوونتوس را دریافت کرده بود، از مادرید دور شود. حالا شنیده میشود نامهای گمنامتری برای نیمکت رئال مادرید مطرح شدهاند که سرمربی مستعفی لیل که این تیم را بالاتر از پاریسنژرمن قهرمان فرانسه کرده، یکی از آنهاست. نفر بعدی مارچلو گایاردو، مربی جوان و موفق تیم ریورپلات است که مدتی گزینه بارسلونا و مورد حمایت مسی بود. او که تیمش را قهرمان آمریکای جنوبی کرده بود و امسال هم با دوجین کرونایی توانسته نتایج خوبی بگیرد، تازهترین نام وارد شده به لیست گزینههای رئال است. زیدان هم در نامهای احساسی دلایل رفتنش را به هواداران توضیح داده و اشک آنها را درآورده. او خطاب به رئالیها نوشته که با لباس سفید آمده و دوست داشته با کفن سفید برود! بخشهایی از نامهاش را بخوانید: «در طول 20سال از همان روز اول که با لباس سفید به رئال مادرید قدم گذاشتم تمام عشقتان را به من دادید و همیشه رابطه خاصی را احساس میکردم. افتخار این را داشتم که بازیکن و مربی بزرگترین باشگاه تاریخ بشوم. گذراندن 20سال در رئال مادرید زیباترین اتفاق ممکن در زندگی من بود و من این را به فلورنتینو پرس مدیونم. رفتنم بهمعنای فرار و پیادهشدن از قایق نیست. از مربیگری هم خسته نشده بودم. دفعه پیش رفتم چون حس کردم باشگاه به پروژه جدیدی نیاز دارد اما امروز میروم چون حس میکنم باشگاه به من اعتماد ندارد و حمایتی از پروژههای بلندمدتم نمیکند. من یک برنده متولد شدهام اما وقتی امسال نتیجه نمیگرفتم همه تقصیرها به گردن من انداخته شد. میخواستم در ماههای اخیر رابطهام با رئیس جور بهتری باشد اما نشد. امروز عمر مربیگری در باشگاههای بزرگ 2سال است و نه بیشتر. خیلی برایم درد داشت که بعد از هر باخت در رسانهها در مورد اخراج من بعد از باخت در بازی بعدی بنویسند. من بهترین سرمربی جهان نیستم ولی این توانایی را دارم که به بچهها اعتمادبهنفس و قدرتی بدهم که برای بازی به آن نیاز دارند. ما صدها کنفرانس مطبوعاتی داشتیم ولی متأسفانه در این کنفرانسها خیلی کم خبرنگاران درباره فوتبال صحبت کردند».