مناف یحییپور
عشق را بیمعرفت معنا مکن
زر نداری، مشت خود را وا مکن
گر نداری دانش ترکیب رنگ
بین گل ها زشت یا زیبا مکن(از بهرام سیاره)
چند شب پیش 2 مربی فوتبال ایرانی، میهمان برنامه خندوانه بودند و بیدلیل مشت خالی خود را وا کردند. آن 2 در مسابقهای شرکت کردند که وقتی از یکیشان خواسته شد 3 نویسنده ایرانی را نام ببرد، درماند که «نویسنده ایرانی از کجا پیدا کنم؟» و اینگونه دوری خود را از دنیای کتاب و فرهنگ امروز ایران نمایان کرد. دیگری که میترسید اگر خاموش بنشیند، بیهنریاش از خلق پنهان بماند؛ با تعبیری ناشایست به خیال خود مزه ریخت که نویسندههای ایرانی بیکارند و چون بیکارند مینویسند و... و میزبان هم قاهقاه خندید.
این مربی دوری و بیگانگی خود را از کتاب و فرهنگ ایران امروز آشکار ساخت وگرنه از بیخبری و نادانی و آداب ندانی او گردی بر دامن اهالی فرهنگ و اهل قلم نخواهد نشست که به قول خواجه شیراز «وصل خورشید به شبپره اعمی نرسد»
اما روزنامهنگاران هم از خانواده بزرگ نویسندگان بهشمار میآیند و در طول بیش از صد سال عمر مطبوعات ایران، قلم شیوای بسیاری از روزنامهنگاران کشور، خاطرههای جمعی مردم ما را شکل داده و ماندگار کرده است.
بسیاری از روزنامهنگاران، علاوه بر قلم زدن در مطبوعات و رسانههای دیگر، دستی در نوشتن کتاب هم دارند؛ از داستان و شعر گرفته تا آثار علمی و پژوهشی و… بزرگان عرصه روزنامهنگاری همه عمر با کتاب و فرهنگ زیستهاند و با اهل ادب نشست و برخاست داشتهاند.
امروز کتاب جای پاسخ دادن به این مربی غوغایی نیست، اما بجاست روزنامهنگاران مدتی او را فراموش کنند و هیچجا نامی از او نبرند تا آداب سخن گفتن، بهویژه درباره اهل قلم بیاموزد و کمی که هم شده، قدر فرهنگ و کتاب را بداند و از نویسندگان میهناش عذرخواهی کند.
دو شنبه 27 اردیبهشت 1400
کد مطلب :
130842
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/9rNvZ
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved