سیداحمد بطحایی
داستان که قرار ندارد، همه عمق و چالش و نقطه عطف، همه هویت و وجودش به بیقراری و ناآرامی است. شما از سر تا ته داستان را ببینید. داستان خودتان را. پرترهتان از یک یک یک. تا نهِ نهِ نه. فکر کنید رسیدهاید به تهش اصلا، تای تمت. تهش را سر کشیدهاید و یک آب هم رویش. رحمت. توی تصویرِ پانورامایی که اینجا داریم خیلی چیزها هست. بعضی هایش را میشود نشان داد و ممیزی ارشاد و صفحه بند روزنامه بنایی بر ویرایش بدبختی و گرفتاری ندارد. از نامرادی و نامردی و ناکامی ها. همهاش هم سیاه نیست که. تلویزیون پارس 21 اینچ هم باشی سفید را نشان میدهی. ولو رنگی نشود. از افتادن و ریختن و شدن. از بوییدن و شنیدن و خوردن. نگاهش کنید. این اتوبیوگرافی داستانی را. از همین زندگی به ظاهرا سادهتان میشود یکسریال چند فصلی درست کرد و بعدش هم از کوچه پشتی هایش چندتا اسپین آف اچ بیاو، نتفلیکس، اپل تی وی. ما کجا بودیم؟ سر قافِ قرارش. آن بالا که گفتیم ندارد. ندارِ ندار هم نیست البته. یک جاهایی دارد، یک جایی نه. همه اش که روز عاشورا و دهه صَفر نیست. یک روزش عیدغدیر است و قربان. عین ترشی لیته است؛ درهم. وسط این هاگیر واگیر میشود آن تیز و تندهاش را جدا کرد و با بد و بیراه مناسب تف کرد توی صورت دنیا که بسه دیگه و همین بغل بزن کنار و بلیت هم ندارم و عزت زیاد. میشود هم زد و خورد. ترش و ملس باهم. عین فسنجان شیرازی. نمیدانی از شیرینی اش تعریف کنی یا از ترشیاش بنالی. این هم خوب است. بعضِ بالایی است. میشود عین کشاورزی که کلاله زعفران را از توی گلش می کشد بیرون، گلابسازی که گلبرگهای محمدی را از ساقه تیغ دارش میکند. بشینیم و حالهای خوب را از توی این دفترِ زندگی برداریم و قاب کنیم بزنیم به دیوار. آنجا که توی چشمتر هستند مثل همین روزها و شب ها که کمتر غر زدیم، گله کردیم. با اینکه ضعف داشتیم بر مدار مدارا چرخیدیم بیشتر. همین روزها و شبها را کپی کنیم و بچسبانیم روی چرک و ترک روزهای دیگر. که خوب باشیم. ماه، بر«قرار».
سه شنبه 21 اردیبهشت 1400
کد مطلب :
130427
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/QWGK5
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved