بازگشت خودکامگی به جنوب شرق آسیا
میانمار، بعد از تایلند، مالزی و فیلیپین، محلی برای اوجگیری دوباره دیکتاتوری در شرق آسیاست؛ جایی که گمان میرفت خانه جدید دمکراسی باشد
انتهای ماه پیش، مقامات خارجی در جشنی به مناسبت روز نیروهای مسلح میانمار در ضیافتی در نایپیداو شرکت کردند و به افتخار ارتش میزبان، جامهایشان را به هم زدند؛ در همان روز، ارتش که قدرت را از اول فوریه در اختیار گرفته بود، بیش از 100نفر از شهروندان میانمار را به قتل رساند.
به گزارش نیویورک تایمز، نمایندگان نظامی کشورهای همسایه میانمار ازجمله هند، چین، تایلند و ویتنام، به جای اینکه این کار را محکوم کنند، در کنار ژنرالها صف کشیدند، با آنها عکس یادگاری گرفتند و به آنها و اقداماتشان مشروعیت بخشیدند.
کودتا در میانمار، یادآور روزهای گذشته است؛ زمانی که مردان یونیفورمپوش دیکتاتوریهایشان را علم میکردند. اما این اتفاق، یادآور این واقعیت تلخ است که انقلابهای مردمی -علیه سوهارتو در اندونزی و یا فردیناند مارکوس در فیلیپین- دوباره در آغوش خودکامگی افتادهاند.
از کامبوج گرفته تا فیلیپین و مالزی و تایلند، دمکراسی در حال کمجان شدن است. سیاستهای انتخاباتی و آزادیهای مدنی در حال محو شدن هستند. رسانههای مستقل توسط رهبرانی که فقط میخواهند صدای خودشان شنیده شود، ساکت میشوند.
در همین حال، فشار خارجی علیه دیکتاتورها برداشته شده است؛ آمریکاییها، نگاهشان به داخل برگشته و با حضور روسیه و چین، شورای امنیت سازمان ملل کاری برای مجازات ژنرالهای میانمار نکرده است.
ریچارد جواد حیدریان تحلیلگر سیاسی مستقر در فیلیپین گفته است: «توفانی واقعی علیه آزادی و پلورالیسم سراسر آسیا را درنوردیده است.»
دوران مردان قلدر، دوباره به سراسر منطقه بازگشته است. وضعیت جدید، ممکن است شرایط را برای بسط نفود چین بیشتر از قبل مهیا کند.
احتمال شکلگیری موج جدید مهاجران از میانمار در قلب آسیا، میتواند تمام منطقه را بیثبات کند. همین حالا بسیاری از آنها به تایلند رفتهاند؛ جایی که گمان میرود سوغاتشان کرونا باشد.
انتظار هم نمیرود از نشست اتحادیه کشورهای منطقه هم چیزی حاصل شود چون آسهآن، به مسائل داخلی کشورها کاری ندارد. علاوه بر آن، بسیاری از رهبران منطقه، علاقهای به دفاع از ایدهآلهای دمکراتیک ندارند. خود آنها از دادگاهها برای ساکت کردن منتقدانشان استفاده کردهاند و با نیروی زور به معترضان پاسخ دادهاند.
اما اگر رهبران، بهدست هم نگاه میکنند، معترضان هم همین کار را میکنند. در تایلند، نماد اعتراض دانشجویان به کودتا، نشان دادن سه انگشت خود بوده است. این کار، نمادی از مقاومت است که از فیلم بازی گرسنگی الگوبرداری شده. همین رفتار، در میانمار هم الگوبرداری شده و مورد استفاده معترضان قرار گرفته است.
تیتینان پونگسودیراک، از مؤسسه امنیت و مطالعات بینالمللی در دانشگاه چولالونکورن در بانکوک معتقد است که بازگشت دیکتاتوری به منطقه، تداوم الگویی است که در سراسر جهان در جریان است.
یک دهه پیش، بهنظر میرسید که منطقه در مسیر دیگری باشد. اندونزی نخستین رئیسجمهور کاملا مردمی خود را انتخاب کرد و مالزی حزب حاکمی را که با دههها پیوند و حمایت سر کار مانده بود، کنار زد. ژنرالها در تایلند، سالها بدون کودتا گذران کرده بودند و حتی در ویتنام، رهبری کمونیست کشور، لیبرالیزهشدن را در دستور کار داشت.
بزرگترین تحول در میانمار روی داد؛ جایی که دههها حکمرانی ژنرالها در پی کودتای 1962، بسیار دمکراتیک و آرام به پایان رسید و آنها در سال 2015اشتراک قدرت با رهبران غیرنظامی را در توافقنامهای قبول کردند و جنبش مدنی به رهبری آنگ سان سوچی، رهبری که 15سال در بازداشت خانگی بود، سرانجام به موفقیت رسید.
حالا خانم آنگ سان سوچی در ویلای شخصیاش زندانی شده و ممکن است حبس ابد بگیرد. ارتش، هواداران او را میکشد و شکنجه میکند.
دمکراسی، در دیگر بخشهای جنوب شرق آسیا هم دوران سختی را تجربه میکند. پرایوث چانوچا رهبر کودتای اخیر تایلند، همچنان نخستوزیر است. حاکمیت قدیمی مالزی هم بعد از وقفهای موقت، دوباره قدرت را بهدست گرفته. ویتنام مخالفان را بهشدت سرکوب میکند. در کامبوج، هون سن، دیرپاترین رهبر آسیا، تمام مخالفانش را در هم کوبید و در حال ساختن یک سلسله سیاسی خانوادگی است. رودریگو دوترته، رئیسجمهور فیلیپین هم شاید از محبوبیت برخوردا باشد، اما شخصا انگیزهبخش و مشوق هزاران قتل فراقضایی بوده است. این رهبران، با بهرهگیری از کمکهای چین، دیگر چندان وابسته به آمریکا نیستند. در میانمار برای نمونه، ژنرالها نیازهای نظامی خود را از هند و چین تامین میکنند.
قدرت اما ضرورتا محبوبیت به همراه ندارد. در تایلند که سال گذشته شاهد تجمعهای اعتراضی چند صد هزار نفری بود، دوباره مردم اعتراضها را از سر گرفتهاند. در میانمار، بهنظر میرسد که مین آنگ هلاینگ، فرمانده ارتش، تعهد مردم به دمکراسی را دستکم گرفته باشد. میلیونها نفر علیه او راهپیمایی کردهاند و به اعتصابهای سراسری پیوستهاند.
شواهد کمی است که نشان بدهد ارتش میانمار، بعد از دههها حضور در قدرت، عقب نشینی میکند. ارتش در همین 2ماه گذشته، بیش از 700غیرنظامی را کشته و هزاران نفر را بازداشت کرده است.
اما ترکیب جمعیتی، یار مقاومت است؛ جنوب شرق آسیا را پیرمردها اداره میکنند، اما نیمی از جمعیت این منطقه، زیر 30ساله هستند. مدافعان جوان دمکراسی، ازجمله معترضان تبعیدی هنگکنگ، بهصورت آنلاین «اتحاد چای و شیر»را تشکیل دادهاند؛ چای و شیر، نوشیدنی محبوب منطقه است. آنها تجربیاتشان را برای مقابله با سرکوب با هم به اشتراک میگذارند و به آینده امیدوارند.
تیتینان از دانشگاه چولالونکورن گفته است: «جوانان جنوب شرق آسیا، نمیتوانند اقتدارگرایی را تحمل کنند چون با سبک زندگی دمکراتیک آنها سازگار نیست. آنها مبارزه را رها نخواهند کرد. به همینخاطر است که خودکامگی در منطقه، شرایطی موقت است.»
در یانگوم، بزرگترین شهر میانمار، معترضان با رویکردی اگزیستانسیالیستی در مقابل اسلحه ارتش ایستادهاند. کو نای میو هتت، دانشآموز دبیرستانی که یکی از رهبران محلی اعتراضهاست گفته است: «من از مردن نمیترسم. میخواهم نسل آینده زندگی بهتری داشته باشد.»