ایدههای جدید را سرسری نگیرید. گاهی یک ایده و طرز فکر جدید، میتواند شما را حسابی جلو بیندازد یا باعث شود تا زندگی را به روش دیگری دنبال کنید و منافع زیادی برایتان داشته باشد. حتی کمپانیهای عظیم، گاهی با یک ایده ساده، میلیاردها دلار سود میکنند. ایدهها را سرسری نگیرید. در مورد استقامت روانی در شرایط سخت امروزی، اگر این کتابها را بتوانید مطالعه کنید، میتوانید به ایدهها و رویههای جدیدی هم برسید؛ در نهایت اینکه هر ایده جدید میتواند در نقش نجاتدهنده روانی شما ظاهر شود.
زندگی نامه نلسون ماندلا
نلسون ماندلا را حالا همه میشناسند؛ مردی که چند دهه در زندانهای آفریقای جنوبی زندگی میکرد و در انزوا و تنهایی؛ تنها به این دلیل که نمیخواست قبول کند که سفیدها برتر از سیاهان هستند. این کتاب را خود ماندلا نوشته است. از زندگی این فرد فیلمهایی هم ساخته شده است. جالب اینکه ماندلا با وجود ظلم بزرگی که در حق او شده بود، هیچگاه به ورطه انتقام و کینهجویی نیفتاد و دنبال مأموریتی که داشت، رفت؛ ساختن کشور و جهانی بهتر. واقعا اینکه درک کنیم چطور از دل این سختیها، به چنین شخصیت و نگاهی رسیده است، میتواند حسابی الهامبخش باشد.
نمی توانی به من آسیب بزنی
این کتاب را دیوید گاگینز نگاشته است؛ مردی که بهعنوان بااستقامتترین و مقاومترین مرد جهان هم شناخته میشود و رکوردهای آمادگی جسمانی زیادی را به اسم خودش ثبت کرده است. او حتی در سخنرانیهای خودش ابتدا از زندگی سختی که داشته صحبت میکند تا بتواند روایتهای خودش را باورپذیر کند. سپس قواعد خودش را مطرح میکند. او معتقد است که باید با رنجها و دردها کنار بیایید تا بتوانید دستاوردهای خوبی داشته باشید. از نگاه او بیشتر مردم دنبال یک زندگی راحت هستند و همین، باعث میشود تا با بروز نخستین سختیها، بهراحتی از پای در بیایند.
انسان در جستجوی معنا
این، همان کتاب معروفی است که دکتر ویکتور فرانکل نوشته است و اصلا هم از آن دست کتابهای سختخوانی نیست که تصور کنید نمیتوانید از آن سر در بیاورید. کتاب در واقع بیشتر شامل سرگذشت تلخ این روانپزشک در اردوگاههای کار اجباری نازیهاست. اما در خلال این حوادث تلخ، شما الماسهایی از آگاهی و تغییرات جدید و قدرت اراده معطوف به آزادی بشر را هم کشف میکنید. از طریق مطالعه این کتاب، کشف میکنید که شما، جایی میان اتفاقات و واکنشها، میتوانید آزادی واقعیتان را که هیچکسی نمیتواند آن را سلب کند، کشف میکنید.
سنگ فرش هر خیابان از طلاست
داستان زندگی کیم وو چونگ، تا چند دهه الگو و الهامبخش کارآفرینان جوان در همه کشورها بود. چطور فردی از صفر مطلق و از خلال جنگ میان دو کره، توانست کمپانی عظیم دوو را ایجاد کند؟ البته بعدها این فرد، بهواسطه دستکاریهایی که در دفاتر مالی دوو برای گرفتن وام بینالمللی و دولتی انجام داده بود، تحت تعقیب قرار گرفت. اما اینها باعث نشد تا آن بخش از زندگیاش که حرکت از صفر مطلق و سختیها بهسوی ایجاد کمپانی عظیم دوو بود، زیرسؤال برود. او زمان جوانی مسافت یکی، دو ساعته دانشگاه تا محل زندگیاش را پیاده میرفت؛ چون پول کرایه نداشت.
هوندا، قدرت رویاها
شاید یکی از عجیبترین زندگیهایی که یک کارآفرین میتواند داشته باشد، متعلق بهسوییشیرو هوندای ژاپنی است؛ کسی که همین برند معروف هوندا را ایجاد کرد. تصور کنید که چندبار کارخانه او با خاک یکسان شده و بمباران شد و شکست خورد و دوباره از جا برخاست و ادامه داد. وقتی که کتاب این فرد را مطالعه میکنید، تصور میکنید که ساخته شده بود تا شکست بخورد؛ از بس که همهچیز علیه او بود. اما نگاه او و قدرت ذهنی که برای خودش تدارک دیده بود، باعث شد تا از این شکستهای انبوه، رؤیایی بزرگ برای خودش و بشریت بسازد.
روانشناسی کمال
دکتر دوآن شولتس، در این کتاب خود، به بحث کمال در مکتبهای روانشناسی پرداخته است و بخشی از نظریههایی که مرتبط با روانشناسی کمال است را بررسی کرده است. اتفاقا یکی از مکتبهایی هم که معرفی کرده، لوگوتراپی یا معنادرمانی است. در واقع روانشناسهای معروفی که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفتهاند، به نوعی خواستهاند که شخصیت آدمی را بررسی کرده و با گسترش آن، او را به کمال نزدیک کنند. جالب اینکه در بیشتر این موارد نیز رنجها و سختیهایی که آدمی در زندگیاش دارد، مورد توجه قرار گرفته است؛ رنجهایی که میتوانند عملا کمالزا باشند.
سرگذشت آنتونی رابینز
بهاحتمال زیاد چیزهایی درباره آنتونی رابینز شنیده باشید؛ بزرگترین سخنران و نویسنده انگیزشی جهان. البته ما کاری به آموزههای او نداریم، بیشتر با زندگیاش کار داریم. این شخصیت نیز زندگی بسیار پرفراز و فرودی را از سر گذرانده است. به قول خودش هم اضافه وزن زیاد داشته، هم در آپارتمان کوچکش ظرفهایش را در وان حمام میشست و در کل زندگی اکیدا جالبی نداشته. اما یک سؤال باعث شد تا در میانه این سختیها بهخودش بیاید؛ چرا بعضیها بهتر از او هستند؟ دنبال جواب رفت و جوابها را عملیاتی کرد و توانست به سطوح جدیدی از زندگی برسد.
زنده ام که روایت کنم
گابریل گارسیا مارکز دیگر بزرگتر از آن است که نیاز به معرفی ما داشته باشد. او در این کتاب خودش، به توصیف چند دهه اول زندگیاش میپردازد تا درک کنیم که حتی فردی مثل مارکز، از دل چه سختیهایی بیرون آمده و همینطوری مارکز نشده است. اساسا بیشتر نویسندگان جهان زندگیهای پرفراز و نشیبی داشتهاند. زندگی مارکز بهگونهای بود که به قول خودش، شاید باور آن برای خیلیها چندان راحت نباشد؛ به واسطه جایی که در آن زندگی میکرد و برههای که در آن میزیسته است. توصیف داستانی این شرایط سخت، البته میتواند کمی نحوه کنارآمدن این نویسنده با آنها را هم برایتان شرح دهد.
یادآوری مطلق
آرنولد شوارتزنگر، معروفترین بدنساز تاریخ این رشته است. البته نه بهواسطه مقامهایی که آورده که در این زمینه شاید چند نفری از او جلوتر باشند، بهواسطه نوع زندگی و فیلمهایی که داشته و فرماندارشدنش در یکی از ایالتهای بزرگ آمریکا. این اتریشی را یکی از 10مهاجر برتر تاریخ آمریکا هم دانستهاند. خودش معتقد است که اگر زندگیاش فیلم شود، خیلیها باور نمیکنند؛ مردی که نه زبان میدانست، نه حامی بزرگی داشت و نه هیچچیز دیگری، فقط رویاهایی بزرگ داشت. او نگاه خاصی به رنجکشیدن در تمرینات و زندگیاش داشت؛ از نگاه او رنجهایی که منجر به دستاوردهای جدید شوند، دیگر رنج نیستند.
ماری کوری
این کتاب را هم میتوانید در پلتفرمهای کتابخوانی داخلی پیدا کنید. زندگی ماری کوری هم از آن دست زندگیهای عجیبی است که وقتی شروع به خواندنش میکنید، متوجه نمیشوید چرا این فرد باید به چنین جایگاهی رسیده باشد و 2باره هم جایزه نوبل دریافت کرده باشد. او در حالی از لهستان دیکتاتوری به فرانسه کوچ کرد که نه زبان میدانست و نه پولی برای رفتن داشت. تنها پیش از خودش، خواهرش را با پولهایی که از تدریس خصوصی بهدست آورده بود، راهی کرد. سپس خودش راهی شد. اما در ترم اول چیزی از درسها نفهمید؛ چرا که فرانسه نمیدانست. اما اینها برای گیرنده دو جایزه نوبل، اتفاق مهمی نبود.
چهار شنبه 20 اسفند 1399
کد مطلب :
126406
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/o2P73
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved