سرکوب تقاضا برای نیروی کار
چند دلیل برای ناکارآمدی بازنشستگی پیش از موعد در اشتغالزایی برای جوانان
سمیرا رحیمی ـ روزنامهنگار
بازنشستگی برای بسیاری از کارگران و کارمندان درحال تبدیل شدن به یک رؤیاست. اقتصاد بحرانزده جهان در کنار افزایش طول عمر باعث شده تا بسیاری از انسانها فراتر از سنی که برای بازنشستگی متصور بودند، کار کنند زیرا پسانداز کافی برای گذران زندگی ندارند. این کمبود باعث شده است تا بسیاری از کشورها، به جای کاهش سن بازنشستگی یا فراهم آوردن زمینههای بازنشستگی زودهنگام که تصور میشود به اشتغال نیروهای کار جوان کمک خواهد کرد، سن بازنشستگی را افزایش دهند تا به این شکل از تعداد افرادی که قرار است مستمری بگیرند بکاهند و فشار را از روی صندوقهای بازنشستگی بردارند. تأثیر بهبود اشتغال جوانان با کاهش سن بازنشستگی موضوعی است که بارها و بارها در ایران و دیگر کشورهای جهان مطرح شده و بارها توسط پژوهشهای مختلف رد شده است، بهویژه در کشوری مانند ایران که نرخ بیکاری جوانان در آن بالاست، تلاش سیاستگذاران برای اثرگذاری روی بازار کار از طریق تحول قوانین بازنشستگی چندان دور از ذهن نیست. اما آیا واقعا ارتباط مستقیمی میان کاهش سن بازنشستگی و بهبود اشتغال جوانان وجود دارد؟
افزایش سن بازنشستگی در کشورهای OECD و اشتغال جوانان
براساس نتایج پژوهشی که در سال2018 توسط محققان دانشگاه یانس کپلر آلمان انجام شده است، اشتغال جوانان در کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته همواره مشکلی حاد محسوب شده است، از اینرو بررسی تأثیر افزایش سن بازنشستگی در کشورها، (در این پژوهش کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه OECD) از اهمیت ویژهای برخوردار است. بیشتر این کشورها سن بازنشستگی خود را افزایش دادهاند و همواره با این انتقاد مواجه بودهاند که با این کار اشتغال جوانان را در معرض خطر قرار میدهند. براساس آمار سال2018 بانک جهانی، نرخ بیکاری افراد 15تا 24ساله از 0.4درصد در نیجر تا 44.6درصد در آفریقای جنوبی در نوسان است. همچنین براساس آمار موجود از کشورهای OECD نرخ بیکاری مردان جوان بالای 10درصد است. از اینرو سیاستمدارانی که برنامه افزایش سن بازنشستگی را به اجرا گذاشتهاند همواره متهمند که فرصتهای شغلی جوانان را از بین بردهاند.
اما براساس نتایج پژوهش محققان آلمانی، نرخ اشتغال جوانان تا 24سال سن در بیشتر کشورهای OECD از سال1990 تا 2010 به واسطه رکود اقتصادی کاهش داشته است؛ اوضاعی که در اسپانیا، یونان، ایرلند، مجارستان و پرتغال وضعیت بدتری داشته است. در مقابل، بررسی آمار اشتغال مردان و زنان 55تا 64سال هیچ نشانی از ارتباط مستقیم میان اشتغال این دو گروه سنی بهدست نمیدهد. به بیانی دیگر، افزایش استخدام افراد 55تا 65سال در کشورهای OECD منجر به کاهش نرخ اشتغال جوانان نشده است. تنها در سه کشور مجارستان، ایرلند و نروژ افزایش اشتغال گروه دوم با کاهش اشتغال گروه اول ارتباط معنیدار داشتهاند، در بعضی از کشورها افزایش نرخ اشتغال سالمندان هیچ تأثیری بر نرخ اشتغال جوانان نداشته و در دیگر کشورها مانند آلمان نرخ اشتغال هر دو گروه افزایش یافته است. در این پژوهش که براساس آمار جهانی تا سال2018 انجام شده است، محققان آلمانی به این نتیجه رسیدهاند که بازنشستگی زودهنگام نهتنها میتواند هزینه اشتغال را بالا ببرد بلکه ممکن است منجر به سرکوب تقاضا برای نیروی کار، چه جوان و چه میانسال شود. این پژوهش به سیاستگذاران پیشنهاد کرده است که نگران تأثیر منفی تحولات طرحهای بازنشستگی و افزایش سن بازنشستگی نباشند زیرا این افزایش سن تأثیری بر اشتغال نیروهای جوان ندارد و حتی میتواند بر افزایش کلی تقاضا برای نیروی کار هم تأثیر مثبت داشته باشد.
نظریه توده نیروی کار و دلایل رد آن
ایجاد اشتغال برای جوانان و کمک به بازار همواره یکی از دلایلی بوده است که برای توجیه طرحهای بازنشستگی پیش از موعد در ایران و جهان مطرح بوده است. این فرض ریشه درنظریهای به نام توده نیروی کار دارد. براساس این نظریه، تقاضا برای نیروی کار در اقتصاد ثابت است و از اینرو مقادیری مشخص از کار باید بین گروههای مختلف جمعیتی تقسیم شوند و به این شکل حضور سالمندان در بازار کار به معنی اشغال فرصتهای شغلی جوانان است. در عمل، اجرای طرح بازنشستگی پیش از موعد براساس این نظریه، تنها منجر به افزایش آمار بازنشستگی پیش از موعد در کشورهای مختلف جهان شد و صحت نظریه توده نیروی کار چندین بار توسط افرادی مانند اشلوس و اخیرا توسط مرکز ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا مورد سؤال قرار گرفت. دلایل رد نظریه از این قرارند: توانایی اقتصاد در ایجاد مشاغل جدید، بهبود درآمد و افزایش تقاضا برای نیروی کار، کوتاهمدت بودن اثر اشتغالزایی ناشی از بازنشستگی کوتاهمدت، کاهش نرخ بیکاری جوانان در جوامعی که نرخ مشارکت سالمندان در بازار کار بالا بوده است، قطعی نبودن جایگزینشدن جوانان به جای بازنشستگان و نبود تناظر یک به یک بین نیروی کار سالمند و جوان.
براساس این دلایل، از ابتدای قرن بیستم روند مشارکت طولانیتر نیروهای کار در بازار کار آغاز شد. سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه در سال2016 گزارشی با عنوان زندگی طولانیتر، کار طولانیتر منتشر کرد و اتحادیه اروپا سال 2012 را سال سالمندی فعال و پایدار نامید. دلایل برشمرده در رد نظریه توده نیروی کار در مورد ایران هم صادق است. براساس گزارش «پیامدها و ابعاد بازنشستگی پیش از موعد بر اقتصاد و صندوقهای بازنشستگی» پژوهشکده عالی تامیناجتماعی، کشش جانشینی بین نیروی کار سالمند و جوان بین 0.42تا 0.54 است. به بیانی دیگر، جانشینی کامل بین این نیروی سالمند و نیروی کار جوان در ایران صادق نیست و در نتیجه طرح کاهش سن بازنشستگی با هدف کاهش نرخ بیکاری عملا ناکارآمد خواهد بود؛ همانطور که تجربیات سالهای قبل در تصویب قوانین متعدد برای اجرای طرح بازنشستگی پیش از موعد هم منجر به بهبود وضعیت اشتغال در کشور نشده است.