مهدیه صالحی_روانپزشک
در دوره همهگیری کرونا، برای بسیاری از ما پیش آمده که یکی از دوستان یا اطرافیانمان عزیزی را از دست داده باشد. احتمالا این خبر شوکهمان کرده و برایمان غم، اضطراب و حسرت آورده است. نگران دوست بازماندهمان هستیم. میدانیم که اکنون غم زیادی دارد و احتمالا به کمک احتیاج دارد اما نگران موضوع دیگری هم هستیم. احساس میکنیم که دنیا بیثبات و غیرقابلپیشبینی است. اضطراب داریم که شاید طعمه بعدی مرگ، خود یا عزیزانمان باشیم و این بسیار ترسناک است. قبل از اینکه حتی به این موضوع بهصورت خودآگاه فکر کنیم، شروع میکنیم که دنیا را قانونمند کنیم. مرگ فرد را مرور میکنیم؛ او پیر بود، بیماری داشت، رسیدگی کافی نبود، بیاحتیاطی کرد، دیر به بیمارستان رسیده بود و... . اینکه اشتباهی رخ داده، کمی آراممان میکند. با خود فکر میکنیم «من هرگز این اشتباه را انجام نمیدهم و نمیگذارم مرگ به خانه من وارد شود». اما هنوز هم اضطراب داریم و مواجهه با ترس برایمان سخت است. شاید بهتر باشد که اصلا در مراسم و خاکسپاری شرکت نکنیم؟ زنگ هم نزنیم؟ دیدن غم و گریه دیگران کار راحتی نیست و احتمالا انرژی کل هفته را میگیرد.
ما انسانها با توجه به ساختار مغزمان، از دیدن غم دیگران غمگین خواهیم شد و تحمل این احساس برایمان آسان نیست. شاید بهتر باشد صورتمسئله را پاک کنیم و موضوع ناراحتکننده مرگ را به فراموشی بسپاریم؛ چرا که مثل هرکس دیگری نیاز به شادی داریم. با خود مرور میکنیم که دیدار ما چه کمکی میکند؟ جز این است که ممکن است خاطرات را یادآوری کند؟ آیا حضور ما به فرد عزادار صدمه نمیزند؟ نکند حرفی بزنیم که غمش را زیاد کنیم؟ اصلا نمیدانیم چه بگوییم و مستأصلیم. قسمتی از این سؤالها بهانهای برای فرار از مواجهه با ترسهای خودمان است و قسمتی ریشه در ناآگاهی ما از سوگواری دارد. شاید بهتر باشد که به پیامی اکتفا کنیم و درگیر کار خود شویم. گاهی هم پیش میآید که فرد عزادار تمایلی به دیدار ما نداشته باشد یا حداقل ما چنین برداشتی داشته باشیم. ممکن است خسته باشد، سرد و بیتفاوت رفتار کند و کمکهای ما را پس بزند. این رفتارها ممکن است ریشه در غم عمیقی که تجربه میکند، داشته باشد یا گاهی ممکن است نسبت به دنیا که ما هم جزئی از آن هستیم، خشم داشته باشد. گاهی این موضوع را به این معنی برداشت میکنیم که بهتر است اطراف فرد سوگوار نباشیم و تنهایش بگذاریم. اما مورد بعدی که در شرایط همهگیری کرونا منطقی است، ترس از انتقال بیماری و رعایت پروتکلهای بهداشتی است که مانع حضور ما در اطراف فرد سوگوار میشود.
بهطور خلاصه چند دلیلی که از رویارویی و تسلیتگفتن اجتناب میکنیم عبارت است از: ترس از مواجهه با مرگ، بیثبات بهنظر رسیدن دنیا، آگاه نبودن از نحوه برخورد با سوگوار، تمایل نداشتن به غمگینشدن، رفتار بیتفاوت یا تؤام با خشم سوگوار و ترس از انتقال بیماری.
اما فرد سوگوار چه نیازهایی دارد؟ اصلیترین نیاز او سوگواری است؛ اینکه بتواند بدون قضاوت یا سرزنش دیگران اشک بریزد و بیقراری کند. نیاز دارد که شنیده شود و احساساتش درک شود. لذا حق دارد احساسات خود را بدون سانسور بیان کند. گاهی ممکن است نیاز به تنهایی داشته باشد و گاهی نیاز به اطرافیان که با او همدردی کنند و به صحبتهایش گوش دهند. فرد سوگوار ممکن است نتواند به خوبی از خود مراقبت کند یا وظایفش را انجام دهد. لذا نیاز به کمک دیگران وجود دارد. بنابراین بودن ما در کنار او میتواند کمککننده باشد.
حال که نیاز است با شخص سوگوار مواجهه داشته باشیم و در کنارش باشیم، چگونه این کار را انجام دهیم؟
پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنیم. با وجود همهگیری کرونا همچنان راههای ایمنی برای ارتباطگرفتن وجود دارد؛ برای مثال تماسهای تلفنی یا تصویری، پیامدادن و دیدار در فضای باز با حفظ فاصله و پوشیدن ماسک راههایی ایمن جهت مواجهه است.
از نیازهای فرد سوگوار آگاه باشیم. بدانیم چگونه رفتار کنیم و چه بگوییم. نیازی نیست دائما نحوه مرگ را مرور کنیم. احساس گناه ایجاد نکنیم. از حرفهایی مثل اینکه«کاش این کار را میکرد» خودداری کنیم. شنونده خوبی باشیم و اجازه ابراز احساسات بدهیم. نصیحت نکنیم و بگوییم که در کنار فرد هستیم و سعی میکنیم احساساتش را بفهمیم. با او همدردی کنیم اما غم او را کوچک نکنیم. صحبتهایی مثل اینکه «پیر بود» یا «حداقل افراد دیگر خانواده زنده هستند» کمککننده نیست. بگوییم که «غم زیادی تجربه میکنید و شدت این غم خارج از تصور من است». از نیازهایش بپرسیم و پیشنهادهای عملی برای کمک بدهیم. درصورتیکه فرد تمایلی به ارتباط ندارد، زمان دیگری تماس بگیریم و به او فرصتی برای تنهایی بدهیم. حتما عنوان کنیم که هر زمانی که تمایل به صحبت داشت، تماس بگیرد. گاهی میتوانیم از افرادی که در گذشته سوگ را تجربهکردهاند، کمک بگیریم تا بدانیم که فرد سوگوار چه نیازهایی دارد.
از احساسات خود آگاه باشیم و با آنها روبهرو شویم. اگر به احساساتی نظیر ترس و اضطراب خود و دلیل ایجاد آن آگاه باشیم، راحتتر با شرایط کنار میآییم. فرار نکنیم و صورتمسئله مرگ را پاک نکنیم.
از خود مراقبت کنیم. کارهایی در راستای کاهش اضطرابمان انجام دهیم؛ مثلا پیادهروی کنیم یا به تمرینهای آرامسازی و مراقبه رویبیاوریم. صحبت با یک دوست و درمیانگذاشتن احساساتمان با او میتواند کمککننده باشد. چنانکه اضطراب یا غم زیاد و طولانی احساس میکنیم، بهتر است از یک متخصص سلامت روان کمک بگیریم.
ترس از مواجهه با مرگ
چرا از رویارویی و تسلیتگفتن به فرد سوگوار اجتناب میکنیم؟
در همینه زمینه :