سه زن فیلمساز جشنواره سیونهم
این سه زن
هوشنگ گلمکانی- منتقد
وقتی فهرست فیلمهای متقاضی حضور در سیونهمین جشنواره فیلم فجر منتشر شد، یکی از نخستین ایدههایی که برای طراحی جلد شماره ویژه ماهنامه «فیلم» که هر سال به مناسبت برگزاری این رویداد منتشر میشود بهنظرمان رسید، تمرکز بر حضور چشمگیر زنان فیلمساز بود. در فهرست 110فیلم متقاضی شرکت در جشنواره، 8فیلم ساخته زنان فیلمساز بود؛ یعنی حدود 8درصد. اما وقتی فهرست 16فیلم نهایی حاضر در جشنواره اعلام شد و 3 فیلم از زنان فیلمساز هم در میان آنها بود، این نسبت به حدود 19درصد رسید.
اشتیاق زنان به حضور در سینما طی 40سال اخیر یک واقعیت آشکار بوده که بهنظر میرسد مثل سایر عرصهها اقدامی واکنشی است. در واکنش به محدودیتهای اجتماعی و سنتی و قانونی، زنان میکوشند تواناییها و استعدادهای خود را آشکار کنند و به نوعی حتی به رخ بکشند. این همان انگیزه و محرکی شد که از چند سال پیش برای نخستین بار در تاریخ ایران شمار دختران دانشجو از پسران بیشتر شد.
در زمینه سینما، بهطور طبیعی از گذشته هم عمده گرایش زنان و دختران به بازیگری بوده اما در چهار دهه اخیر علاقه به کارگردانی هم در میان آنان سیر صعودی داشته است. در واقع جز فیلمبرداری، ازجمله فعالیتهای سینمایی که نیاز به صرف توان جسمانی هم داشته، زنان در همه زمینههای هنری و فنی سینما حضور چشمگیری دارند. البته با وجود کوچک شدن دوربینها در دوران دیجیتال، هنوز هم توجه زنان به فیلمبرداری کمتر از سایر رشتههاست که این موضوع میتواند موضوع تحقیق مستقلی بشود، اما حضور زنان در تولید فیلمهای کوتاه و مستند، بهخصوص در 20سال اخیر رشد مداوم و چشمگیری داشته است. با اینکه آمار فعالیت زنان در عرصه مستندسازی و ساخت فیلم کوتاه بسیار قابل توجه است و حضور زنان در بازیگری هم رشدی کموبیش در حد مردان بازیگر داشته، اما بهنظر میرسد هیچچیز مانند کارگردانی فیلم بلند داستانی نمیتواند به کارنامه یک سینماگر ـ اعم از زن و مرد ـ رسمیت بدهد. از همین رو باید حضور 3 زن کارگردان در میان 16فیلم حاضر در جشنواره سیونهم فجر را پراهمیت تلقی کرد؛ بهخصوص که فیلمهای حاضر در جشنواره امسال به نوعی برگزیده داوران هستند و فقط فیلمهای کاندیدای دریافت جایزه به مرحله به تعبیری پلی-آف راه یافتهاند.
در میان 8زن فیلمساز فهرست اولیه، چند فیلماولی هم بودند و یکی از آن فیلماولیها (فرنوش صمدی) به مرحله نهایی راه یافت و یکی از 3فیلمساز زن حاضر در جشنواره بود. او نیز مانند دو زن فیلمساز دیگر (نرگس آبیار و آیدا پناهنده) از عرصههای فیلم کوتاه و مستند آمده و نشان میدهد که هر سه آنها مسیری طبیعی را برای تبدیل شدن به کارگردان سینمای حرفهای پیمودهاند. هیچکدامشان از راه میانبر یا به واسطه رانت و پارتی سینماگر نشدهاند. بقیه 8زن فیلمساز حاضر در فهرست اولیه نیز کموبیش چنین موقعیتی دارند.
خواهناخواه در بررسی آثار زنان فیلمساز، هر تماشاگر و منتقدی بهدنبال حالوهوای زنانه میگردد (یا نشانههایی که انتساب آنها را به سازندهاش توضیح دهد) که این ویژگی در هر سه فیلم زنان فیلمساز جشنواره هست. نرگس آبیار و فرنوش صمدی به دو مشکل عام زنان پرداختهاند و «ابلق» و «خط فرضی» به تعبیری فیلمهای اجتماعی هستند. البته در ابلق خشونتی مشاهده میشود که بیشتر یک ویژگی مردانه تلقی میشود و از فیلم قبلی آبیار در کارنامه او پیدا شده، اما جانمایه فیلمش یک مشکل دیرین و مهیب زنانه است که در دوران ما هرچند تشدید شده اما جسارت ابرازش توسط خود زنان هم پیدا شده است. فیلم آیدا پناهنده گرچه داستانش بر بستر یک جامعه بسته سنتی میگذرد اما بهزحمت میتوان آن را فیلمی اجتماعی توصیف کرد. «تیتی» بیشتر یک فیلم شاعرانه درباره دختری سادهدل است با رؤیاهای عاشقانهاش که سرانجام از یافتن گمشدهاش ناامید و به تعبیری منصرف میشود.
اما جدا از این تقسیمبندیهای موضوعی و جنسیتی یا هر تقسیمبندی دیگری، هر سه کارگردان زن جشنواره امسال، فیلمسازند... یعنی سینماگرند. این از هر موضوع دیگری مهمتر است.