25 ابدی
سعید مروتی| بچه سیمتری جی در جنوب غربی تهران که آن اوایل در تیم نوجوانان آتشنشانی هم فیکس نبود، خیلی زود چهره شد. عباس آقا پناهی، مربی سازندهای که متخصص کشف و پرورش دفاع چپهای پرسپولیس و تیم ملی بود (و میگفتند مجتبی محرمی را هم او کشف کرده است.) استعدادی را در او دید که آن اوایل هیچکدام از همبازیان مهرداد میناوند قادر به مشاهدهاش نبودند. بعدها رفقای مهرداد روایت کردند که اتفاقا پای چپ او خیلی هم قوی نبود که وقتی عباس پناهی به او گفت اگر میخواهد فوتبالیست موفقی شود باید ترک تحصیل کند و بچسبد به تمرین و فوتبال، چقدر تعجب کردند که مهرداد به توصیه مربیاش عمل کرد. از نوجوانان آتشنشانی تا جوانان پاس و تیم ملی جوانان و بعد امید و پرسپولیس زمان چنان به سرعت سپری شد که باورکردنی نبود. مهرداد میناوند شد نماد پیشرفت و موفقیت بچههای آتشنشانی که بقیه هیچکدام فوتبالیستهای بزرگی نشدند. اغلبشان حتی بازیکن باشگاهی در رده بزرگسالان هم نشدند. مهرداد میناوند اما خیلی زود سر از پرسپولیس درآورد و شد دفاع چپ سرخپوشان. آن هم در شرایطی که رضا شاهرودی سالها بود چپ پرسپولیس و تیم ملی را قبضه کرده بود. میناوند علاوه بر استعداد فراوان و پشتکار مثالزدنی، اقبال بلندی هم داشت. در نخستین فصل حضورش در پرسپولیس قاعدتا باید ذخیره شاهرودی میشد ولی رضا شاهرودی سر ماجرایی (گویا سر بازوبند کاپیتانی) با باشگاه به اختلاف خورد و چند هفتهای را قهر کرد تا شماره۲۵ جایش را بگیرد و چنان بدرخشد که در بازگشت شاهرودی هم مربی نتواند نیمکتنشینش کند. او را یک خط جلو ببرد تا چپ پرسپولیس هر تیمی را در لیگ به آتش بکشد. به همین سرعت میناوند به تیم ملی هم دعوت شد. اینجا هم اول ذخیره شاهرودی بود و در آستانه رفتن تیم ملی به جامملتهای آسیا، رضا شاهرودی دیر به سر تمرین آمد و اعتراض محمد مایلیکهن را با غرور جوانی پاسخ داد و خط خورد تا باز هم میناوند جایش را بگیرد؛ میناوند که در جامملتهای۹۶ از بهترینهای تورنمنت بود. بعد از غیبت در بازی اول و شکست تلخ مقابل عراق، در بازی بعدی با گل زیبایش به تایلند (و شکرگزاری جالبش که سالها مکرر پخش شد و در خاطر ماند) جای پایش را در تیم سفت کرد. تیمی که بعد از ناکامیهای پیدرپی فوتبال ملی در جامملتهای۹۲، مقدماتی جامجهانی آمریکا و بازیهای آسیایی۹۴، با ظهور نسلی طلایی همه ایرانیان را شیفته خودش کرد. تیمی که عربستان را 3 بر صفر شکست داد و کرهجنوبی را 6تایی کرد. میناوند ۲۱ساله یکی از ستارههای این تیم بود. بعد از جامملتها و در مقدماتی جامجهانی، شاهرودی برگشت و گاهی مثل پرسپولیس هر دو با هم در ترکیب قرار میگرفتند. رضا شاهرودی دفاع چپ و مهرداد میناوند هافبک چپ. به مرور اما، میناوند به روی نیمکت رفت و کمتر بازی کرد. تیم ملی با معجزه ملبورن به جامجهانی رفت. درحالیکه میناوند راهی به ترکیب ثابت نداشت، در آستانه نخستین بازی تیم ملی در جامجهانی، شاهرودی مصدوم شد تا باز هم تاریخ تکرار شود. از بازی اول مقابل یوگسلاوی، موقعیت درخشان میناوند را بهخاطر داریم که گل نشد و حسرتش با ما ماند. بازیکنی که در ۲۳سالگی در هر ۳بازی تیم ملی در جامجهانی فیکس بود، خیلی زود مشتری اروپایی پیدا کرد و به اتریش رفت؛ به اشترومگراتس، و شد نخستین بازیکن ایرانی که در لیگ قهرمانان بازی کرد؛ مقابل منچستر و رئالمادرید بازی کرد؛ مقابل دیوید بکهام و رائول. لژیونر موفقی بود که در سنی مناسب به اروپا رفته بود و میشد از اتریش به تیمها و لیگهای معتبرتری رفت که نشد. میناوند بازیکن ثابت تیم ملی دوران بلاژ هم بود؛ تیمی که به شکلی عجیب به جامجهانی نرفت. و بعد از آن بازی در لیگ بلژیک و بعد امارات و بازگشت به پرسپولیس در ۲۸سالگی که میتوانست حکم شروعی دوباره را داشته باشد، اما باز هم نشد که بشود. یک فصل در سپاهان و فصل بعد در راهآهن گذشت و بعد آویختن کفشها در ۳۰سالگی که حیرتانگیز بود. مهرداد میناوند خیلی زود تمام شد. در این سالها خیلی از این شاخه به آن شاخه پرید ولی همیشه هوادار متعصب پرسپولیس باقی ماند و بیشتر از هر پیشکسوتی کری خواند چون بیشتر از اینکه بازیکن سابق تیم باشد، یک هوادار صادق پرسپولیس بود. باورش سخت است که همین چند روز پیش و در آخرین دربی با علی انصاریان در استودیو کری میخواند و شوخی میکرد و حالا یک ملت عزادار او و نگران انصاریان هستند. کرونا ۲۵ پرسپولیس را هم ابدی کرد. گویی جوانمرگی سنت پرسپولیس شده و بعد از هادی نوروزی و مهرداد اولادی، حالا باید سوگوار مهرداد میناوند باشیم، که همانقدر که زود اوج گرفت، سریع هم همهچیز را تمام کرد. کاش بود و میگفت هنوز تیرک آزادی بعد شوت سنگینش در آن دربی معروف (دربی خداحافظی فرشاد پیوس) میلرزد. برای جوان رعنایی که خوشسیمابودنش باعث توجه رسانهها به او و هر حرکت و حاشیهاش بود، برای چپپای محبوب تیم افسانهای98، برای مرد خوشخنده و خوشقلبی که تا لحظه آخر قلبش برای پرسپولیس تپید، چه میشود گفت؟ حرف درستی است که ۴۵سالگی میتوانست شروع دوبارهاش باشد نه پایان تلخش.