ایستادگی برای پهنای باند
محمد کرباسی- دبیر گروه دانش و فناوری
گفـتههای دیروز رئیسجمهوری درباره پهنای باند، دفاعی جانانه و حتی کمسابقه از وزیر ارتباطات یا بهصورت دقیقتر و صحیحتر ارتباطات و اینترنت بهحساب میآید.
چند روز پس از آنکه محمد جواد آذریجهرمی از سوی دادسرای فرهنگ و رسانه به دادگاه احضار شد و مورد بازجویی درباره اتهاماتی درباره فضای مجازی قرار گرفت حسن روحانی با قاطعیت از افزایش دسترسی به اینترنت یا گسترش پهنای باند دفاع و اعلام کرد این مسئله دستور او بوده و اگر قرار است کسی محاکمه شود او باید مورد محاکمه قرار بگیرد.
برخلاف دیگر حوزهها که بهخاطر کیفی بودن پارامترها شاید هرکسی بتواند پیشرفت آن را زیر سؤال ببرد اما در حوزههای فنی و مهندسی با وجود پارامترها و آمار عینی، تحولات قابل انکار نیست.
واقعیت این است از سال۹۲ تاکنون کشور با همه مشکلات پیش آمده برای شبکه ارتباطی، با نوعی تغییر نگاه به اینترنت و کسبوکارهای آنلاین روبهرو بوده است. هرچند کیفیت مسئلهای ممتد است و هنوز هم کاربران بسیاری از سطح کیفیت دسترسی به اینترنت که بخش زیادی از آن بهخاطر فیلترینگ است رضایت ندارند اما باید واقعیت را نسبت به گذشته دید و مقایسه کرد.
شاید اکنون خیلیها یادشان نیاید؛ اما تا همین چند سالپیش برای کاربران حقیقی استفاده از اینترنت با سرعت بیشتر از ۱۲۸کیلوبیت بر ثانیه غیرقانونی و غیرمجاز بود و مسئولان حتی در مصاحبههای خود دسترسی به این میزان پهنای باند را برای مردم کافی و حتی زیادی میدانستند.
محمد سلیمانی، وزیر ارتباطات دوره ریاستجمهوری احمدینژاد در سال۸۵ بود که در مقابل اعتراضهای کاربران به کند بودن سرعت اینترنت بر این عقیده پافشاری داشت که سرعت ۱۲۸کیلوبیت بر ثانیه برای بسیاری از سازمانها هم کافی است! مثال معروفی هم که زده میشد این بود که پهنای باند ۵۶کیلوبیت بر ثانیه برای مصارف کاربران اینترنت خانگی و دانشگاهها حتی برای دانلود کتابهای ۵۰۰صفحهای هم مناسب است! در همان دوران هم کاربران بهدنبال اینترنت پرسرعتتر بودند اما فقط شرکتها میتوانستند با نامهنگاری و هزار دنگ و فنگ از سد اینترنت ۱۲۸کیلوبیت بر ثانیه بگذرند. از سال۹۲ تاکنون دسترسی به اینترنت پرسرعت یا اصطلاحا پهنباند جهشی ۸۰درصدی داشته و اکنون دیگر کسی با اینترنت با سرعت پایین بههیچ عنوان راضی نمیشود.
با نبود بسترهای گسترش اینترنت ثابت و قرارداد انحصاری مخابرات دولت طی سالهای اخیر تلاش خود را روی گسترش اینترنت موبایل گذاشت و به همین وسیله براساس آمار سازمان تنظیم مقررات اکنون ضریب نفوذ اینترنت پهنباند یا به قول مشهور پرسرعت در کشور به بیشتر از ۹۰درصد رسیده است. پیشبردن این مسیر کاری ساده نبوده است. وزیر ارتباطات چندی پیش با گفتن این جمله که «مدینه فاضله برخی قطع اینترنت است» نشان داد که گروهی در کشور وجود دارند که از هیچ تلاشی برای فیلترینگ، مسدودسازی و کاهش دسترسی مردم به اینترنت یا حتی قطع کامل آن دریغ نمیکنند. نظر آنها برخلاف دولت این است که اینترنت و ارتباطات اصولا تهدیدی است که باید از ریشه قطع شده و در بهترین حالت اطراف شبکه ارتباطی کشور سیمخاردار کشیده شود. بستن پلتفرمهای مشهور جهانی با وجود پافشاری دولت برای رفع فیلترینگ آنها ازجمله درباره توییتر و تلگرام نشانهای از همین تفکر بهحساب میآید. فضای مجازی مثل دنیای واقعی مشکلات خود را دارد. مثال همیشگی این است که اگر در خیابانی دزدی شود همه اتوبانها و معابر بسته میشود؟ چطور مثلا میتوان تناقض حضور مقامهای ارشد نظام را در پلتفرمهایی مثل توییتر که برای مردم عادی مسدود شدهاند توضیح داد؟ شاید هربار پلتفرمی جدید با بهانهای تهدیدانگاری شده و بسته میشود اما چقدر میتوان این مسیر را ادامه داد و بلکلیست سایتها و پلتفرمها را بهخاطر بخشی از خطای دیگران بیشتر و بیشتر کرد؟ جهش در دسترسی به اینترنت پهنباند فقط یک موضوع فنی هم بهحساب نمیآید. این ماجرا طی سالهای اخیر بهتدریج نحوه زندگی مردم را راحت کرده است.
شاید این قدر بسیاری از موارد مثل انجام کارهای بانکی، پرداخت قبض، گرفتن تاکسی، دیدن فیلم آنلاین و... روی موبایل برایمان عادی شده که کسی یادش نمیآید که همه این کارها در گذشته به چه سختی صورت میگرفت. علاوه بر این همین فراگیر شدن دسترسی به اینترنت پرسرعت یکی از عاملهای رشد اکوسیستم استارتآپی ایران بوده است. تقریبا کمتر استارتآپی را میشود پیدا کرد که با دسترسی گسترده مردم به اینترنت پر سرعت موبایل از این بستر برای ارائه خدمات خود استفاده نکند. آنلاین شدن دستگاهها و نهادها توانسته است کار بسیاری از مردم را راحت کند. اگر همین دسترسی به پهنای باند نبود در همین دوران کرونا مردم برای بسیاری از کارهایشان باید مثل گذشته در صف اتاقها و شلوغی نهادها باقی میماندند. گسترش شبکه ارتباطی باعث شده که شفافیت بیشتر از گذشته شود و امضاهای طلایی رمق و قدرت گذشته را نداشته باشند. مشخص است که صاحبان امضاهای طلایی دل خوشی از ارتباطات و دولت الکترونیک نداشته و ندارند. شاید سالها قبل پز و غرور کشورها به نفت، پتروشیمی و فولادسازی بود اما حالا شرکتهای فناوری و هایتک هستند که بالاترین ثروتآوری را برای کشورها دارند. دسترسی به اینترنت، پلتفرمها و سرعت بالای ارتباطات حق مردمی است که نشان دادهاند دفاع از کشورشان را چه در فضای واقعی و چه فضای مجازی خوب بلدند و آنقدر باهوش و توانمند هستند که بتوانند خیر و شر را تشخیص دهند.