سال یوسفآباد
حاصل کارگاههای رماننویسی در این سال کمکم منتشر شدند
محمد مقدسی
با اینکه در سال1388 فضای اجتماعی و سیاسی جامعه ملتهب بود و نویسندگان هم از این هیاهو دور نبودند اما بسیاری از آنها داستانهایی را که سالهای قبل نوشته بودند، در این سال منتشر کردند. اقبال خوانندگان به رمان بیشتر شده بود، برگزاری کارگاههای رماننویسی زود به بار نشسته بود و کمکم تعداد رمانهای چاپشده افزایش پیدا میکرد.
پدیده پرفروش و در عین حال منتقدپسند آن سال رمان «احتمالا گم شدهام» نوشته سارا سالار بود. این رمان در واقع از فرزندان خلف رمان «چراغ ها را من خاموش میکنم» نوشته زویا پیرزاد بود. سالار روایتگر سرگشتگیهای زن ایرانی و درگیریهای او با تناقضات جامعهای در حال گذار از سنت به مدرنیته بود. با اینکه بسیاری از نویسندههای زن به چنین موضوعاتی میپرداختند و نمونههای بسیاری از داستانهای مشابه در بازار وجود داشت اما برتری رمان سالار بر باقی آثار شخصیتپردازی خوب و تعلیق رقیقی بود که در داستان گسترانده بود.
محمدحسن شهسواری در ادامه تجربهگراییهای روایی خود در این سال پرهیاهو، رمان فرمگرای «شب ممکن» را منتشر کرد؛ رمانی پنجفصلی که در هر فصل راوی یا مخاطب آن تغییر میکرد. شهسواری در این رمان هزارتو و ساختار پیچیدهای ساخته بود. دیدگاه اصلی حاکم بر رمان عدمقطعیت بود که با طراحی مناسب شهسواری بهدرستی اجرا شده بود و نتیجه کار رمانی بود که هم فرمالیستی بود و هم خواندنی.
جوانان تازه از راه رسیده که در کارگاههای رماننویسی تکنیک داستانپردازی را آموخته بودند، کمکم از راه میرسیدند. سینا دادخواه با رمان «یوسفآباد خیابان سیوسوم» نخستین رمان خود را منتشر کرد. این رمان روایت 4شخصیت با نامهای سامان، لیلا، استاد نجات و ندا بود که هر کدام فصلی در رمان داشتند. تهران در این رمان کم ماجرا بستر اصلی و بازتابدهنده نسلی بود که با وبلاگ و اینترنت در دهه1380 بالیده بودند و حالا روایتشان را از تهران بهدست مخاطب میدادند.
جلد سوم و پایانی سهگانه داستان کوتاه یوسف علیخانی با نام «عروس بید» در این سال منتشر شد. این مجموعه شامل 10داستان کوتاه بود که ماجرای همه داستانها در روستای ملیک از توابع الموت استان قزوین میگذشت. بیشتر داستانها پایانی باز و مبهم داشتند و فضای آنها در مرز خیال و واقعیت میگذشت. علیخانی در داستانهایش از عناصری مانند جن و پری هم استفاده کرده بود؛ عناصری که در کمتر داستان ایرانیای میشد از آنها ردپایی پیدا کرد.