صاعقه پلیس پایتخت بر سر 662متهم
دومین مرحله از طرح صاعقه که از سوی پلیس پیشگیری پایتخت و با هدف برخورد با حاملان سلاح سرد اجرا میشود، با دستگیری 662متهم پایان یافت. به گزارش همشهری، سردار حسین رحیمی دیروز در جمع خبرنگاران گفت: این مرحله از طرح صاعقه در ارتباط با جرائمی بود که با سلاح سرد رخ میدهند و در جریان آن همکاران من ۳۶۸سارق و زورگیر، ۱۴۵نفر از اراذل و اوباش و ۱۴۹نفر تولید یا توزیعکننده سلاحهای سرد را دستگیر و ۲۴واحد صنفی که محل تولید این سلاحها بود نیز پلمب شد.
بهگفته وی، سارقان و اراذلی که در این طرح دستگیر شدهاند، کسانی بودند که با استفاده از سلاح سرد سرقت یا قدرتنمایی میکردند و از آنها علاوه بر انواع چاقو و قمه، ۱۰قبضه سلاح جنگی و فشنگ کشف شد و پرونده تمامی افراد دراختیار مرجع قضایی قرار گرفت.
استوریهای دردسرساز
روی دستها و گردن جعفر 29ساله جایی نمانده که خالکوبی نشده باشد. حتی روی یکی از پلکهایش کلمه «شب» و روی دیگری هم کلمه «بخیر» خالکوبی شده و با اینکه ماسک و شلید بهصورت دارد اما آثار چاقو روی پیشانی و صورتش دیده میشود. میگوید برای اینکه همه از او حساب ببرند روی صورتش را با چاقو خط انداخته و تمام بدنش را خالکوبی کرده است. جعفر را به اتهام درگیری خونین و ضرب و جرح 3پسر جوان در جنوب تهران بازداشت کردهاند.
چند نفر را زخمی کردی؟
3نفر یا 4نفر. دقیق نمیدانم وقتی برای دعوا میروم قمهام را با خودم میبرم و همه افرادی که از آنها کینه به دل دارم را میزنم.
انگیزهات از درگیری و زخمی کردن 4نفر چه بود؟
آنها 6نفر بودند و من با یکی از دوستانم. همهچیز از یک استوری شروع شده بود. آن 6نفر که در محله ما زندگی میکردند عکس من و افراد گروهم را استوری کردند و به من فحش داده بودند. وقتی متوجه شدم به رئیسشان زنگ زدم و قرار دعوا گذاشتم.
چرا به تو فحاشی کردند؟
مدتها بود که در فضای مجازی برای یکدیگر کری میخواندیم. اختلافمان برسر قدرت نمایی بود. آنها میگفتند که قدرتشان از ما بیشتر است و همه از گروهشان حساب میبرند. اما اینطور نبود. مردم از من و افرادم بیشتر حساب میبردند. برسر این مسائل کری میخواندیم تا اینکه با هم قرار دعوا گذاشتیم. من با قمهای که داشتم در محل دعوا حاضر شدم و 4، 3نفر را زخمی کردم.
سابقه داری؟
بیش از 10بار دستگیر شده و به زندان رفتهام. هر بار هم به اتهام درگیری گیر افتادم. دست خودم نیست. هر کس از من بخواهد که برای دعوا بروم، میروم. دوست دارم قدرتم را نشان بدهم و همه از من حساب ببرند. گاهی بهخاطر مرام دعوا میکنم و گاهی هم پول میگیرم.
پول میگیری؟
مثلا فردی با فرد دیگر اختلاف دارد و به سراغم میآید. پیشنهاد پول میدهد تا از طرف زهرچشم بگیرم. من هم قبول میکنم.
فکر نمیکنی که امکان دارد در یکی از همین درگیریها دست به جنایت بزنی و تبدیل به قاتل شوی؟
سالهاست که در درگیریهای مختلف شرکت دارم و دیگر میدانم چاقو را کدام قسمت بدن بزنم و ضربهها را چطور وارد کنم تا طرف جانش در خطر نیفتد. هدف من بیشتر زهرچشم از فرد مقابل است نه جنایت.
در مخفیگاهت تعدادی قمه کشف شده است، از همه اینها در درگیری استفاده میکردی؟
اکثر این قمهها را هدیه گرفتهام! دوستانم به مناسبتهای مختلف مانند تولد یا عید به من هدیه دادهاند. تعجب نکنید، ممکن است یکی کتابخوان باشد و کتاب هدیه بگیرد. من هم عاشق دعوا کردن هستم و قمه هدیه میگیرم. یک جورهایی کلکسیونی از چاقو وقمه در خانهام دارم.
راننده پورشه زیرک، 3برادر کلاهبردار را گیر انداخت
در تازهترین طرح صاعقه، 3برادر بازداشت شدهاند که با شگردی عجیب از راننده خودروهای مدل بالا باج میگرفتند. آنها با ایجاد تصادف ساختگی و بعد تهدید، بین 100هزارتومان تا 3میلیون تومان از هر راننده پول میگرفتند و عجیب اینکه حتی یک شاکی هم نداشتند تا اینکه آخرین طعمهشان راننده یک پورشه بود که وقتی برای دومین بار به دام آنها افتاد با زیرکی توانست متهمان را گیر بیندازد. یکی از اعضای باند از جزئیات اخاذیهایشان میگوید.
کلاهبرداری میکردید یا اخاذی؟
شگردمان این بود که اول ماشینهای مدل بالا مثل بیام دبلیو، بنز، لندکروزر، پورشه و... را شناسایی و تعقیبشان میکردیم. بعد یک تصادف ساختگی ایجاد میکردیم، طوریکه طعمه ما مقصر باشد. بعد از آن از ماشین پیاده شده و میگفتیم شما مقصرید و ماشین ما خسارت دیده است. تهدیدشان میکردیم و آنها چون عجله داشتند راضی میشدند بیآنکه افسر پلیس بیاید به ما پول بدهند. از 100 هزارتومان تا یک میلیون تومان از رانندهها میگرفتیم. درصورتیکه اصلا ماشین ما خسارتی ندیده بود و آثار تصادف برای قبل بود.
از چند نفر با این شگرد کلاهبرداری کردید؟
بالای 60نفر. دو سه ماهی میشود که اینطوری اخاذی میکردیم.
طعمههایتان زن بودند یا مرد؟
فرقی نداشت. برای ما مهم این بود که ماشین مدل بالا باشد همین.
چطور دستگیر شدید؟
ما اصلا شاکی نداشتیم. اما از بخت بد ما راننده پورشهای دوبار در دام ما گرفتار شد و ماجرا لو رفت. یعنی یکبار حدود یکی دو ماه پیش وی را به دام انداخته و از او 500هزارتومان پول گرفتیم یکبار هم روز یکشنبه قبلی. او انگار ما را شناخت و بیآنکه متوجه شویم به پلیس زنگ زد. مأموران کلانتری نیاوران آمدند و ما را دستگیر کردند. بعد هم در ماشین ما دفترچهای پیدا کردند که مدل ماشینهایی که تا حالا از رانندههایشان اخاذی کرده بودیم و مبلغ هم کنارشان نوشته شده بود و اینطوری بود که لو رفتیم. راستش ما از روزی که این نقشه را شروع کردیم هر سرقت را یادداشت میکردیم که هنگام تقسیم سهم دچار مشکل نشویم.
ایده این اخاذیها چطور به ذهنتان رسید؟
یکبار ماشین پیچید جلوی ماشین من و سرنشینان آن با همین ترفند یعنی ایجاد تصادف ساختگی از من پول گرفتند. من هم تصمیم گرفتم با برادرانم که بیکار بودند باند اخاذی با همین شگرد تشکیل دهیم. پدر ما بیمار است و هفتهای 2میلیون تومان پول دارویش است و باید این مبلغ را جور میکردیم.
زورگیری یکماه پس از آزادی از زندان
میلاد متهم سابقهداری است که درست یکماه پس از آزادی از زندان، سرقت هایش را از سر گرفت. او سوار بر موتور میشد و با پرسه زدن در خیابانها از طعمههایش با تهدید چاقو و قمه زورگیری میکرد.
سرقتها را به تنهایی انجام میدادی؟
گاهی تنهایی میرفتم و گاهی هم با دوستم. افراد را مقابل صرافی، بانک یا طلافروشی شناسایی و بعد تعقیبشان میکردم و در جای خلوت گیرشان میانداختم. سپس با تهدید چاقو یا قمه طلا، پول یا دلارهایشان را سرقت میکردم.
ظاهرا یکماه قبل از زندان آزاد شدهای، درست است؟
بله. به اتهام سرقت و کیفقاپی زندان بودم. بعد از آزادی بهدلیل اینکه سابقهدار بودم کار گیر نیاوردم و دوباره سرقت را شروع کردم. هنوز یکماه نشده که زورگیری را شروع کردم اما چون سابقه دار بودم تصاویرم توسط دوربینها ثبت شده و همین باعث شد که گیر بیفتم.
سرقت به سبک فیلمهای هالیوودی
دیروز در میان متهمان دستگیر شده در طرح پلیس، جوان معتادی حضور داشت که با اسلحه قلابی دست به سرقت میزد. او در سرقتهایش از ماسکی با طرح اسکلت استفاده میکرد.
ماجرای این ماسک چیست؟
من علاقه زیادی به فیلمهای ترسناک دارم. شبی که نقشه سرقت کشیدم در حال تماشای یک فیلم ترسناک بودم. تصمیم گرفتم با استفاده از این ماسک مخصوص که علامت اسکلت روی آن داشت مردم را بترسانم. برایم دیدن وحشت آنها هیجان داشت. خصوصا زمانی که مواد مصرف میکردم و در حال خودم نبودم. به همین دلیل از ماسکی با طرح ترسناک اسکلت استفاده میکردم تا همه از من بترسند.
چه شد که دستگیر شدی؟
با اسلحه قلابی قصد زورگیری از پسری جوان را داشتم که او با داد و فریاد مردم را خبر کرد. طولی نکشید که مردم جمع شدند و به پلیس زنگ زدند. همین باعث شد تا گیر بیفتم.
همیشه با این اسلحه سرقت میکردی؟
این اسلحه اسباب بازی خواهرزادهام است. همیشه همراهم بود و آن را روی سر یا پهلوی طعمههایم که همهشان مرد بودند میگذاشتم و آنها را تهدید به قتل میکردم. آنها هم از ترس جانشان تسلیم میشدند و هرچه پول، طلا یا گوشی داشتند را به من میدادند.
انگیزهات چه بود؟
پول. بهخاطر پول و تامین هزینه اعتیادم تبدیل به دزد شدم. چون بهتازگی در دام اعتیاد به شیشه و گل گرفتار شده بودم.