رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران در گفتوگو با همشهری به جزئیات دستاوردهای مدیریت شهری و در عین حال شکست و تأثیرات منفی برخی از طرحهای دهههای گذشته پرداخت
به آینده تهران امیدوارم
زینب زینالزاده- خبرنگار
در روزی که باز هم شاخص آلودگی هوا بالای 150قرار گرفته بود و همزمان، داربی پایتخت برگزار میشد، رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران مهمان همشهری شد. محمد سالاری، همان ابتدای ورودش در گفتوگو با تعدادی از خبرنگاران، به وضعیت پر از دود هوای تهران اشاره کرد و از این گفت که ظهر، به طبقات بالایی ساختمان در حال احداث پلاسکو رفته و از چشمانداز خاکستری آسمان شهر شگفتزده شده است. او با این جمله که «آلودگی هوا نفس مردم را بند آورده»، سراغ این موضوع که تهران به پارکینگی بزرگ تبدیل شده است، رفت و گفت: «باید رویکرد اداره شهر و سبک زندگی از خودرومحوری به انسانمحوری تغییر کند؛ البته که کار سختی است، اما به هرحال مثل شهرهای بزرگ دنیا ما هم باید برای رهایی از آلودگی هوا و ترافیک، فضای بیشتری را به شهروندان به جای خودروها اختصاص دهیم.»
سالاری با حضورش در تحریریه همشهری، به سرویسهای سیاسی، ورزشی، فرهنگ و هنر، عکس، اجتماعی، مجازی و شهر رفت و خیلی خودمانی هم با خبرنگاران گفتوگو کرد. میزبانان از مشکلات و دغدغههایشان گفتند، اما او با آرامش از آینده خوش حرف زد و نشان داد که به زندگی امیدوار است و روی تختهای که برخی از اعضای تحریریه، سن امید به زندگیشان را مینوشتند، نوشت: «98سال.» اما واقعیت آن است که توسعه شهرنشینی در سالهای اخیر کوهی از مشکلات اقتصادی ایجاد و مردم را در تهران با چالشهای بزرگی مواجه کرده است. همین عوامل کافی است تا امید به زندگی کاهش یابد و روند بهبود کیفیت زندگی شهری از ریل خارج شود؛ روندی که سالها قبل قرار بود با اجرایی شدن طرح تفصیلی شکل و شمایل نظاممندی بهخود بگیرد و شهری استاندارد برای پایتختنشینان ترسیم کند و کیفیت زندگی در این کلانشهر را بهبود بخشد، اما در گذر زمان و بهدلیل وجود برخی از مشکلات در سند تدوین شده طرح تفصیلی و البته ملاحظات، حرکت بهسوی توسعه نهتنها روی ریل انجام نشد، بلکه با خروج از روی ریل، تهران را با چالشهای بزرگ و بزرگتری مواجه کرد و منجر به کاهش امید به زندگی در میان پایتختنشینان شد. محمد سالاری اما به آینده امیدوار است و بارها و بارها بر این موضوع تأکید کرد. او باور دارد با مشارکت مسئولان و مردم میتوان طرحی که سبب تخریب تهران شده را دوباره روی ریل قرار داد و با انجام برخی اصلاحات در سند طرح تفصیلی که مهمترین سند توسعه شهر تهران محسوب میشود، شاهد اتفاقات خوب بود. با او در همین ارتباط و سایر موضوعات مهم حوزه شهرسازی و معماری گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
حدود 8سال از اجرای طرح تفصیلی که به نوعی مربوط به توسعه شهر تهران است، میگذرد، اما به اعتقاد برخی از کارشناسان نهتنها در رویکرد تدوین شده یعنی توسعه موفق نبوده، بلکه چالشها و مشکلاتی را در کالبد شهر و شهروندان ایجاد کرده است. این موضوع را میپذیرید؟
اجازه دهید جواب این سؤال را با بله و خیر پاسخ ندهم؛ چرا که تصویبکنندگان و ابلاغکنندگان این طرح وقتی ابتدای سال 1391تصمیم گرفتند آن را عملیاتی کنند، خودشان میدانستند که این طرح قابلیت اجرایی کامل ندارد و به اهداف پیشبینی شده که از آن جمله میتوان به توسعه شهر و افزایش بهبود کیفیت زندگی اشاره کرد، دست نمییابند.
با این پاسخ میتوان گفت قبول دارید طرح تفصیلی موفق نبود؟
تدوین آن درست نبود و به موفقیت ختم نشد.
پس چرا اجرایی شد؟
متولیان طرح میخواستند به جامعه القا کنند که کارهایی که در شهر انجام میشود، شفاف است و دیگر خبری از فساد و رانت و امضای طلایی و سلایق نخواهد بود. البته این یک سوی ماجرا بود و از سوی دیگر هم با بارگذاری طرح تفصیلی روی سامانه شهرداری زمینهای فراهم شد تا مردم بدانند املاکشان در چه پهنهای (مسکونی، تجاری، حفاظتشده و مختلط) از طرح قرار دارد و چه نوع کاربری دارد و میتوانند چندطبقه بسازند. درحقیقت حقوق مکتسبه برای شهروندان قائل شدند.
موارد ذکر شده قطعاً برای مردم قابل پذیرش بود و به نوعی مردم ذینفع بودند. مشکل اصلی طرح چه بود که موفق نشد؟
طرح تفصیلی وقتی ابلاغ شد تا در مناطق اجرایی شود، تکالیفی در آن بود که هنوز بهطور کامل وضعیتشان مشخص نشده بود. صرف اینکه محدودهها پهنهبندی شوند و شهر را به پهنههای مسکونی، تجاری و اداری، حفاظت شده و مختلط تبدیل کنیم و دستور ساختوساز دهیم، به نتایج مطلوب نمیرسیم. 940هزار پارسل در جغرافیای طرح تفصیلی شهر تهران وجود دارد که نحوه ساختوساز و نوع کاربری باید دقیق و جامع تعیین و تبیین شود. بهطور مثال ضابطه بلندمرتبهسازی الزاماً باید تعیین تکلیف میشد که در چه مناطقی، با چه ارتفاعی و با چه ضابطهای انجام شود که در طرح تفصیلی مغفول مانده و در حقیقت چنین مواردی طرح را با شکست مواجه کرده است.
ماجرای بخشنامههای ستادی چیست؟
معاونت شهرسازی و معماری وقت، برای رفع مشکلات نهتنها بخشنامههای طرح تفصیلی را مورد بازنگری قرار نداد بلکه برای رفع برخی از موارد که مردم و شهر را با چالش مواجه میکرد حدود 1100بخشنامه ستاد حمایتی ابلاغ کرد که این کار هم نهتنها راهگشا نبود بلکه مردم را دچار سردرگمی کرد.
برای رفع مشکلات طرح تفصیلی، قرار شد این طرح مورد بازنگری قرار گیرد. این کار در چه مرحلهای است و چه اقداماتی انجام دادهاید؟
دوره چهارم شورا بود که از طریق کمیسیون شهرسازی و معماری برای نخستین بار پیشنهاد دادیم مشکلات طرح تفصیلی و مواردی که این طرح با سند بالادستی یعنی طرح جامع مغایرت دارد احصا شود که در نهایت با بررسیهای متعدد مشخص شد این طرح دو ایراد و مشکل اساسی دارد. اول اینکه اساساً فرایند تدوین معطوف به درآمدزایی از عرصه شهر برای دولت، شهرداری و سرمایهگذاران بوده است و دومین ایراد هم این بود که با وجود این نوشته تکالیف و محتوا تعیین تکلیف نشده بود و فقط پهنهبندی چهارگانه را اعلام کرده بودند و لذا پیگیریهایی که کردیم بخش قابل توجهی از این تکالیف به سرانجام رسید و یکی از اولویتهای جدی مدیریت شهری دوره پنجم تعیین تکلیف طرح تفصیلی است که با جدیت پیگیری میکنیم.
تلاشهایتان چه دستاوردی داشته است؟
اساساً نظام مهندسی شهرسازی در کشور ما بهویژه شهر تهران از دهههای قبل وارد یک چرخه معیوب و باطل شده است. چرا که در دهه 60 از یک سو دولت تصمیم گرفت تا کلانشهرهای کشور خودکفا اداره شوند اما مشخص نکردند بر چه اصول و اساسی درآمدزایی انجام و شهر اداره شود و از سوی دیگر موضوع درآمدهای پایدار مطرح شد تا دولت لایحه درآمدهای پایدار را بنویسد و در مجلس تصویب کند. بخش اول اجرایی شد اما بخش دوم درآمدهای پایدار مغفول ماند تا دوره دوم ریاستجمهوری که به مجلس ارائه شد و هنوز به سرانجام نرسیده است. همین دوگانگی سبب شد تا در گذشته شاهد باشیم شهرداریهای کلانشهرها راحتترین راهی که شهرفروشی بود را انتخاب کردند و این حجم از ساخت و سازها شکل گرفت و به تبعیت از تهران به سایر کلانشهرها نیز تسری داده شد و با ابرچالشهایی که مهمترین آنها آلودگی هوا، ترافیک و کاهش کیفیت زندگی بود مواجه شدیم. در دوره مدیریت شهر فعلی مهمترین دستاورد متوقف شدن این چرخه یعنی شهرفروشی است. حدود 70تا 80درصد ریلگذاری انجام شده و هنوز با نقطه مطلوب فاصله داریم و امیدواریم این رویه ادامه پیدا کند و طرح جامع شهر را به ریل اصلی بازگردانیم.
مدیریت شهری درخصوص تملک و صیانت از باغات عملکرد خوبی دارد اما پس از ملغی شدن مصوبه برجباغها، به اعتقاد برخی کارشناسان در اجرای طرح خانهباغ خیلی موفق نبود. چرا؟
لغو مصوبه برجباغ هر چند با انتقادات زیادی مواجه بود اما یک تصمیم تاریخی محسوب میشود و مصوبه خانهباغ جایگزین شد. نکته مهم این است که کار یک اقدام ارزشمند بود اما چون حقوق مکتسبه مالکان مدنظر قرار نگرفته است خیلی با استقبال مواجه نشد و به نوعی شکست خورده است.
چگونه میتوان این حق مکتسبه را محقق کرد؟
اجرای طرح حق توسعه در شهر یا همان (TDR) بود که در مجلس هم تصویب شده است اما دولت که مسئولیت ابلاغ آن را داشت به سرانجام نرساند. بنابراین در این دوره با معاونت معماری و شهرسازی لایحه پیشبینی شده که در آستانه ارائه به شوراست تا با اختیارات مدیریت شهری به احیای باغات تهران کمک کنیم و نهضت درختکاری و باغداری تداوم یابد.
مدیریت شهری میتواند با استفاده از همین طرح حق توسعه درشهر درخصوص تملک پادگان 06 اقدامی انجام دهد؟
این پادگان عرصه حدود 50هکتاری دارد که در شمال شرق تهران و در بافت متراکم و بسیار جمعیتپذیری قرار گرفته است. به جرأت میتوانم بگویم اگر پیگیری کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران نبود الان 2میلیون و 200 هزار مترمربع در آن ساختوساز شده بود. این محدوده جزو پهنه حفاظت شده است که در سند طرح تفصیلی در پهنه مختلط قرار گرفته است و میتواند بارگذاری قابلتوجهی در آن انجام شود که پیروز حناچی شهردار تهران با آن مخالفت کرد و توانستند با توجه به حقوق مکتسبه ایجاد شده در طرح تفصیلی، حدود 630هزار مترمربع ساختوساز انجام و 35هکتار یعنی 70درصد هم به شهر و شهرداری تحویل شود. توافقات صورت گرفت اما حقیقتاً بنده هم بیاطلاعم که چرا یکباره منصرف شدند. درخصوص استفاده از حق توسعه در شهر بله امکان دارد شهرداری در نقطهای دیگر از شهر بحث بارگذاری و ساختوساز برای ارتش را انجام دهد تا همین 630مترمربع هم از ساختوساز خارج شود اما با توجه به شرایط ارتش شهرداری این موضوع را قبول کرده است.
این پادگان ظرفیتهای بسیار خوبی دارد که شهرداری میتواند برای تأمین سرانههای خدماتی، اجتماعی، فرهنگی، موزهداری و... از آن استفاده کند. به هر حال دلیل منصرف شدن ارتش مشخص نیست و نمیتوانم در این مورد به صراحت صحبت و اظهارنظر کنم. فقط میگویم ای کاش ارتش در راستای ایفای مسئولیتپذیری اجتماعی این کار را انجام میداد و میتوانستیم بهعنوان دستاورد بسیار مهم مدیریت شهری دوره پنجم و ارتش جمهوری اسلامی ثبت کنیم. همچنین میتوان این کار را به عنوان الگوی موفق برای ایفای مسئولیتپذیری سایر نهادهای حاکمیتی و سازمانهای دولتی معرفی کرد.
اجرای طرح تفصیلی درخصوص تخریب و نوسازی بافتهای فرسوده در برخی از مناطق با مشکلاتی مواجه است که میتوان مشخصاً به منطقه 12اشاره کرد. مدتی پیش طرح تفصیلی ویژهای برای این منطقه تدوین و تصویب شد. آیا میتوان از این طرح در سایر مناطق هم استفاده کرد؟
منطقه 12در مرکز تهران قرار گرفته و قلب تاریخی پایتخت محسوب میشود و بخش زیادی از بناهای تاریخی و میراثی در این محدوده قرار دارد. اولویت طرح تفصیلی در احیا و بازآفرینی بافتهای فرسوده، تخریب و نوسازی است که عملاً در برخی از معابر منطقه 12امکانپذیر نیست؛ چراکه به بافتهای تاریخی و ارزشمند آسیب وارد میشود. با توجه به این موضوع، طرح تفصیلی ویژه مطرح و در این منطقه اجرایی شد و در تلاش هستیم تا فرایند تدوین آن بهگونهای باشد تا در سایر مناطق ازجمله 11، 20و یک هم اجرایی شود.
صدور پروانه اضطراری برای بافتهای فرسوده محلههایی چون هرندی و شوش هم دستاورد ارزشمند مدیریت شهری بود. آیا این اقدام درخصوص بافتهای فرسوده اوقافی هم عملی است؟
در محلههای قدیمی ازجمله شوش و هرندی بافتهای فرسوده زیادی وجود دارد که براثر بارش برف و باران دچار تخریب و ریزش میشود. دریافت پروانه یک فرایند طولانی است که با هماهنگیهای انجام شده قرار است برای ساکنان چنین بافتهایی بدون دریافت استعلامات و طی شدن فرایند بورکراتیک پروانه نوسازی صادر شود. املاک اوقافی یا املاکی که به نوعی در اختیار سایر نهادها و سازمانهاست همواره شهرداری را با مشکلات جدی مواجه کرده و میکند. برای انجام چنین کاری نیاز به رایزنی و برگزاری جلسات است که تا حدودی این کار انجام شده، اما شهرداری خارج از اختیاراتش نمیتواند عمل کند و بهنظر قانونگذار باید به موضوعات این چنینی ورود کند تا مشکل رفع شود.
ماجرای پروانههای مقاومسازی چیست؟
علاوه بر پروانه اضطراری که به بافتهای فرسوده و البته بناهای در معرض تخریب داده میشود در حال پیگیری موضوع پروانههای مقاومسازی و بهسازی لرزهای نسبی هستیم که درصورت محقق شدن میتواند بهعنوان الگویی در تمام کشور معرفی شود.
پایتخت به پارکینگ تبدیل شده است. درحقیقت میتوان گفت این معضل یکی از نتایج درست اجرا نشدن طرح تفصیلی در تهران است. چگونه میتوان این معضل را رفع کرد؟
مسئله پارکینگ ازجمله مسائل مهم کلانشهرهای دنیا و کشور ازجمله تهران است. نظریه جدیدی که در شهرسازی مطرح شده این است که نمیتوان برای مناطق مرکزی و سایر مناطق یک تصمیم گرفت. مناطق مرکزی بهدلیل جذب سفر، مملو از ماشین است و برای رفع این مشکل باید مدهای مختلف حملونقل عمومی را افزایش دهیم تا شهروندان به استفاده از این وسایل ترغیب شوند و از خودروی شخصی کمتر استفاده کنند. با این روش، معضل ترافیک و کمبود پارکینگ رفع میشود. بهعبارت دیگر ساخت پارکینگ در مناطق مرکزی اشتباهی استراتژیک است. وضعیت در سایر مناطق فرق میکند و از این رو باید نهضت پارکینگسازی را ایجاد کرد. اقدام مهمی که انجام شده این است که با هماهنگی سازمان ثبت کشور پارکینگهایی که در مناطق ساخته میشوند، چه بهصورت طبقاتی، چه در فضای زیرسطحی یا رو سطحی قابلیت انتقال سند به ساختمانهایی که پارکینگ ندارند، برایشان فراهم شده است؛ یعنی شهروندانی که در واحد مسکونی پارکینگ ندارند، میتوانند در واحدهای مسکونی دیگر پارکینگ خریداری و سند دریافت کنند. درحقیقت با چنین برنامهریزی میتوان سرانه پارکینگ را تأمین کرد.
شهرداری در تـأمین پارکینگ چه سهم و نقشی میتواند داشته باشد؟
این روزها مشغول آمادهسازی طرحی هستیم که بهزودی در شورای شهر مطرح میشود که براساس آن، شهرداری تهران مکلف است از فضاهای زیرسطحی که متعلق به شهرداری است با مشارکت بخش خصوصی پارکینگ بسازد و در اختیار مردم قرار دهد. درحقیقت اجاره دادن فضای پارک در مناطقی که با کمبود پارکینگ مواجه هستند، توجیه اقتصادی دارد و امیدواریم محقق شود و برای همیشه شاهد رفع این چالش در تهران باشیم.
بیش از 20سال از طرح تعریض برخی از معابر میگذرد که بهتازگی هم این طرح ملغی شده و جزو دستاوردهای ارزشمند مدیریت شهری محسوب میشود. برای رفع معضلات ناشی از اجرای ناقص این طرح، مدیریت شهری چه برنامهای دارد؟
اساساً در فضای تصمیمگیری مدیریتهای شهری کشور و شهرداری تهران این نگاه طی دهههای گذشته حاکم بود که برای حل مشکل ترافیک، معابر باید تعریض شوند. درحقیقت این نگاه ناشی از رویکرد خودرومحوری بود و از اینرو املاک پس از تملک تخریب و به عرض خیابان افزوده میشد که این کار خود منجر به افزایش تعداد خودروها و بار ترافیک میشد. با تغییر رویکرد از خودرومحوری به انسانمحوری، تعیینتکلیف تعریض معابر در کمیسیون ماده 5شهر تهران مطرح و تصمیم گرفته شد تا این طرح در معابری که ضرورت ندارد، ملغی شود؛ کار ارزشمندی که پس از سالها نتیجه داد و با رضایتمندی شهروندان مواجه شد. استفاده از فضاهای موجود در معابر تعریض شده برای تأمین سرانههای خدماتی مانند پاتوقهای محلی و فضای بازی کودکان و بوستانهای کوچکمقیاس، برنامههای مدیریت شهری برای افزایش سیما و منظر شهری در معابر است.
شهرداری در تعیینتکلیف ساکنان محدوده طرح توسعه دانشگاه تهران چه اقدامی انجام داده است؟
شورایعالی شهرسازی و معماری مقرر کرده با مقاومتی که شورای شهر و کمیسیون شهرسازی و معماری انجام داد، تملک متوقف و مالکان در طرح توسعه دانشگاه تهران مشارکت کنند.
چه نوع مشارکتی؟
دانشگاه تهران قصد دارد در طرح توسعه برخی از فضاها را به شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها اختصاص دهد؛ بنابراین مالکان میتوانند از ظرفیت املاکشان با توجه به اقدامات تعیینشده بهرهبرداری کنند.
اگر تمایلی به این مشارکت نداشته باشند، چه باید بکنند؟
به هر حال باید بپذیریم این محدوده از حالت سکونتگاه خارج شده است و مردم اگر بخواهند در آن به زندگی گذشته خود ادامه دهند، قطعاً اذیت میشوند. اگر مشارکت نکنند، میتوانند ملک را به دانشگاه تهران واگذار کنند.
ورود قوه قضاییه برای احقاق حق عموم مردم در تخلفات پالادیوم
مرکز تجاری پالادیوم یکی از موضوعاتی بود که من بهعنوان تخلفات بزرگمقیاس شهر تهران آن را پیگیری میکردم که طیف قابلتوجهی از این ساختمانهای دارای تخلف وجود دارد. در مدیریت شهری گذشته این ملک باغ بوده از دیوان عدالت اداری رأی گرفته و شهرداری هم پروانه داده و در فرایند ساخت بارها بارها فراتر از پروانه و طرح تفصیلی بارگذاری جدید تعریف و تخلف کرده و مدیریت شهری تهران را هم با رویکرد درآمدزایی تثبیت کرده و حقوق مکتسبه ایجاد کرده تا این ساختمان شکل گرفته است. پالادیوم مثل خیلی از ساختمانهای دیگر حقوق عمومی را زیر پا گذاشته و به حقوق شهروندی هم توجه نشده و شهرداری تهران در این اتفاق بیشترین نقش را در دوره مدیریت گذشته داشته است. با پیگیریهای انجام شده پرونده تخلفات پالادیوم به کمیسیون ماده 100رفته و بارها و بارها هم تذکراتی داده و مقرر شده براساس رأی کمیسیون ماده 100برخی از تخلفات مانند جمعآوری تونل و پل رفع شود که دیوان عدالت اداری دستور موقت برای توقف اجرای کمیسیون ماده 100داده است که درحقیقت با این کار، حقوق عمومی شهر و شهروندان زیر سؤال رفته است. درحقیقت نمیتوان برای تعدی به حقوق عمومی اقامه دعوی کرد و از اینرو نامهای برای رئیس قوه قضاییه ارسال کردم مبنی بر تغییر قوانین و فراهم شدن امکان اقامه دعوی توسط شهروندان درخصوص تخلفات و تعدی طرحهای تفصیلی و طرحهای جامع و اصول شهرسازی. بنابراین امیدوارم این درخواست به نتیجه برسد.